مامانا من تو زندگیم یه چالش دارم که واقعا عذابم میده یعنی رسما دیگه رد دادم و عصبیم کرده اونم وابستگی دلسا به سینه س
خیلیییییی رو مخمه، من روز اول نوزادی به این شیشه دادم ولی باز به حرف اطرافیان که شیر مادر مقوی تره شیر خودم هم دادم به این خیال که بزرگتر شد می‌فهمه و دیگه سینه نمیگیره ولی این تا الان ک یکسالشه هم شیشه هم سینه هر دو رو میخوره و بیشترررررر سینه
کلافه شدم فقط می‌خوام از دستش فرار کنم از کار و زندگی من و انداخته صبح بیدار میشه صبحونه بخوره دوباره گریه و بغل که می می میخواد بعد انقد مک میزنه ول نمیکنه حالا چه بخوابه چه نخواهی این شده مشغولیت من خشک میشم کمردرد گردن درد میگیرم تمام روز کارش همینه نیم ساعت بازی کنه یک ساعت فقط دنبال می می هست😭شب هم تا صبح همینه خواب عمیق نداره تا دربیارم بیدار میشه مهمونی تو ماشین هم اویزونمه فقط دنبال می می
دیگه گریم میگیره از دستش حالم از زن بودن خودم بهم میخوره😭 از پستونک که گرفتم چسبیده به این ول هم نمیکنه بخدا هر لحظه زیر دستش خوابیدم چجوری حداش کنم چیکار کنم ترک کنه سینه من حتی شیر هم نداره فقط میگه دهنم باشه بدون این اصلا نمیخوابههه

۱۵ پاسخ

کاش اول سینه رو ترک میدادی بعد پستونک

من سه ماهگی از شیر گرفتم و اطرافیان هعی میگن گناه داشت و محرومش کردی و پشیمون میشی و خاک برسرت و حیف بود و
ولی من بهشون میگم خیلی راضیم خیلی زیاد که از شیر گرفتم خیلی راضیم شدیدددد راضیم دهنشون و میبندن

کلا از شیر بگیرش عزیزم،
من دخترمو یک سال و شش ماه هم تموم نکرده بود که از شیر گرفتمش چون واقعا عین شما اذیت بودم،
خیلی هم وابسته سینم بود فقطم شیر خودمو میخورد
ولی خداروشکر خیلی راحت از شیر گرفتمش
دوسه روز اول سخته ولی میگذره

وای میفهمم چی میگی من گاهی گریه میکردم از دستش
بعضی وقتا انقد مک میزد حالت تهوع بهم دست میداد
خداروشکر الان یک هفته ای هست از سینه گرفتمش

واای من همش ناراحت بودم که پسرم شیر مادر نخورد از اولم شیشه خورد الان پیاماتونو خوندم چقد دلم گرم شد خودش بعد یکسالگیش کم کرده فقط ی بار شب خوابیدنی میخوره ی بارم بعدازظهر اونم اکثرا تو لیوان میخوره شیرو بعد نیم ساعت خودش میخوابه شیر مادر چقد دردسر داشته

از شیر گرفتن اصولی داره عزیزم.باید به روش تدریجی بچه رو از شیر بگیری...اگه یکدفعه با چسب برق و رنگ قرمز و سیاه اینکار رو بکنی تو بزرگسالی دچار مشکل میشه ...من بچه هام رو به روش تدریجی گرفتم اول شیر روز رو کم کم کم کن تا اینکه روز اصلا ندی بعد می رسی به شب اونم خوووووب سیرش کن بعد بخوابونش...اینی که می گم ممکنه دو تا سه هفته زمان ببره شایدم یکماه بستگی به بچه داره....تو روز هم انقدر باهاش بازی کن و طرش رو گرم کن که یادش بره شیر خوردن

والا مم ک بچهامون شیرخشک میخورن از کار زندگی انداختنمون
من ک تمام وقتم د اختیارشم پا میشم برم کاری انجام بدم دنبالم گریه میکنه

دختر منم خیلی وابسته ممه هس اینقدخورده ک دیگه دردمیکنه نزدیک سینم میشه گریه میکنم

دقیقا این روزا رو منم گذروندم
ولی از شیر بگیری راحت میشی

برا منم اطرافیان مغزمو کنده بودن از ۷ماهگی شیر خشک دادم کنار شیر خودم ۱۳ ماهگی شیر خودمو قطع. کردم ۱۶ ماهگی شیر خشک حالا روزی یک‌ویا دو لیوان شیر گاو میدم خواهر حداقل تو میگی بچه شیر میخواد پسر منم شیر نمیخواد فقط اویزونه منه ن میزاره کار کنم ن حموم حتی میرم سرویس میزارم رختن در اون حد موقع خواب میگه مامی جواب ندم چشاشو باز میکنه یکسره جیغ میکشه از ۸ ماهگی راه افتاده بخدا ۲۴ ساعته بغلمه میره خونه مامانم همش میگه مامام جوری شده دیگه شوهرم تو‌ پذیرای میخوابه خواهر شوهرم کیف خواست میرفت مجلس اونقد جیغ کشید مامام اخرش خوابید دادم

نوک سینه هات رب بزن یا چسب حتی مو هم اگه بتونی بچسبونی خیلی خوبه
وقتی اومد سمت سینه الکی گریه کن که اوف شده ببین خودش بدش میاد
پسر منم اینجوریه همش می‌چسبه بهم ولی چون شیر خشک نمیخوره اصلا دلم نمیاد بگیرمش هنوز ولی یه روز رب زدم هی نشونش دادم فراری بود از شیر امتحان کن

پستونک و چرا گرفتی خوب دختر

واییییییییییی منم همینم بدتر از این ک فقط شیر خودم

کم کم بگیر از شیر خودت کلا وقتی شیر خشک میخوره

عزیزم چرا انقد الکی حرص میخوری این روزا هم‌تموم میشه و بعدا دلت تنگ‌میشه..... اگ خیلی میدونی سختته از شیر بگیرش؛ یکم سر سینتو سیاه کن چسب برق بزن بگو اوف شده تا ۳ روز شب سوم تو خاب سینه هاتو بده بخوره و شیر توشو خالی کنه دیگ تموم

سوال های مرتبط