خانمای سزارین جواب بدید توروخدا من پارسال سز شدم انقدر درد کشیدم بدترییین روز زندگیم بودمرگو ب چشم دیدم اصلا نفهمیدم ذوق بچه وب دنیا اومدنش…ولی هرکسی دیدم راحت سز شده راضی بوده الان برام تروما شده کل بدنم میلرزه اگه بهم صدمیلیاردم بدن دیگه بچه نمیارم از ترس سزارین ،شماها تجربتون چطوربود؟چرامن انقدر درد وحشتناکی داشتم؟

واسه من هردوتا شیرین بود نمیگم درد نداشتم ی کم درد و بی حالی طبیعی بود دیگه زایمان‌زایمانه بالاخره آدم خون از دست میده ولی واقعا برام شیرین بود مخصوصا دومی ک دیگه حتی نمیترسیدم باز سر اولی ترس و استرسم داشتم ولی دومی اصلااا

اول از همه بستگی به بدن خودت و تحمل دردت داره، بعد هم دکترت باید دستش سبک باشه،و خوب بخیه بزنه،،، من پنج بار سزارین شدم و واسه همه عالی بودم خداروشکر خیلی آسون گذشتن

وای بدترین شب زندگیم بود انقد درد کشیدم اصلا بچه رو ندیدم تا صب ناله کردم مثلا بیمارستان خصوصی بودم اصلا رسیدگیشون صفر

برا منم سخت بود خیییلی ،خیلی مترسم از دوباره حامله شدن فقط و فقط بخاطر همون سزارین دوباره ولی اگه خدا صلاح بدونه ۵_۶ سال بعد یدونم میخوام بخاطر دخترم طفلکی تنها میمونه

من اگه صدبار برگردم عقب بازم سزارین انتخاب میکنم ختی میکن بدترین قسمتش اولین بلند شدن از تخت خداشاهده ک برام خیلی راحت بود با وجود اینکه من بسیار صغیف و لاغرم

عزیزم رد بخیه ت مونده یا رفته؟

من اگ برگردم عقب بازم انتخابم سزارین

بعد عمل درد داشتنی ؟
آستانه تحمل دردت پایینه !!
شیاف میزاشتی؟؟
میخای پمپ درد بگیر این دفه

من این چیزا میگی میخاستم طبیعی بزام تجربه کردم ک نشد سزارین خوب بود ولی واقعا بدنم ضعیف شد ....

مگه به شما که سزارین شدین پمپ درد ندادن

من دوتاسزشدم یعنی عالی بود از فرداش توالت معمولی رفتم سومین روزبلندشدم کاراموکردم اگه خدابخوادبازم بچه آوردم بازم سزارین انتخابمه

منم خیلی اذیت شدم اصلا بعد عمل حالم خیلی بد بود درحالی که بهترین دکتر و بیمارستان خوبی رفتم نمیدونم مشکل از چی بود دکتر نمیتونست بچه رو بیاره بیرون هی به قفسه سینه ام فشار میداد خیلی بد بود

بدترین شب زندگیم بود بار اولی ک بهم گفتن پا شو بعد چن بال تلاش و درد و گریه تودسشویی بیمارستان غش کردم بیهوش شدم از درد من بخاطر زایمانم ک شده هیچ وقت حامله نمیشم

من زیردست دکترخاستم بمیرم.ولی فقط همون سه روزبود.دیگه تموم ولی بچه دیگه نمیارم چون خیلی بچه داری اذیت شدم.دوشب استراحت کردم.همش بچم اذیت بوددره این دکتراین بیمارستان بودیم.

من بعد زایمان به شوهرم گفتم شیاف بخره هر دوساعت خودم میذاشتم وگرنه اگه به مسکن زدن بیمارستان بود داغون بودم از درد.. دیر به دیر میومدن.
زن داییامم سز شدن میگفتن آب خوردن بوده براشون پمپ درد گرفته بودن

واقعا عالی بود ،برعکس من انقد خوشحال بودم بابت بچه هیچ دردی انگار حس نکردم
البته این جمله اغراق آمیزه ولی درکل بنظر من آسونترین قسمت بچه دارشدنم بود

الان چون هنوزدردیادت نرفته میگی چندسال بگذره بعدی هم میاری
من زایمان اول تاپای مرگ رفتم قسم خوردم دیگه بچه نه هم خودم هم شوهرم۷سال جلوگیری داشتیم یهودیدم حاملم باجلوگیری طبیعی حامله شدم🤣🤣🤣الانم حاصلش یکسال وسه ماهشه اولی فهمیدم حاملم خیلی سرشوهرغرزدم مواظبم مواظبم همین بود و....مثل چی میترسیدم از زایمان خودم خانوادم تامن بارداری گذروندم زایمان کردم همه چندتاسکته زدن😅ولی خداروشکراین زایمانم خوب بود دکترم خوب بود
ازترس بعدزایمان دوسه ماه گذشت فقط یباررابطه داشتیم دیگه هم نداشتیم میترسه شوهرم چون من زایمان اول۳۲هفته بودخیلیییییییی اذیت شدم ازاونموقع سابقه فشارپیداکردم بایدقرص بخورم بارداریام بشدت سخته بدویارم ازبس بالا میاوردم نمیتونستم چیزی بخورم بامعده خالی همش عوق میزدم و...

منم یک هفته درد داشتم ولی خیلی وحشتناک نبود . توی بیمارستان بعضی خانما سرحال و راحت راه میرفتن من تعجب میکردم چون خودم با بدبختی راه میرفتم .
بدن هر کسی یه جوریه

برا آدما درد زایمان و بعدش فرق داره من قرار بود سزارین بشم اما زودتر دردم گرفت طبیعی شدم‌زایمانم اوکی بود اما نگم‌ک بعدش تا دوماه نمیتونستم‌بشینم همه میگفتن بعد طبیعی راجت‌بودن اما من زجر کشیدم و برام ترومای بدی شد

متاسفانه هیچ کسی درک نمیکنه نمیدونن چه دردی رو تحمل کردم
تا میگم درد کشیدم میگن خوبه سزارین شدی طبیعی نشدی 😐😐😐😐
واقعا قضاوت مردم تموم شدنی نیس

منم حین عمل اذیت شدم واقعا خاطره خیلی خیلی بدی تو ذهنم هست خیلی وحشتناک بود برام
الان برای دومی فقط میخوام با بیهوشی زایمان کنم

من از اتاق عمل‌میترسیدم از سزارین و بیهوش شدم وقتی به هوش اومدم درد وحشتناکی داشتم ... تا. پمپ درد زدم ساکت شد بعدشم دوران نقاهتش که خودت میدونی
دیگه واقعا اصلاااا دوست ندارم زایمان کنم

منم خیلی درد داشتم صبح که میخاستم از جام بلند شم انگار یهطرفه شکمم چاقو میزدن تا یکی دوماه شکمم درد میکرد اما چاقم نیستم دکترمم خیلی خوبه خیلیا ازش راضین خیلی هم خوب بخیه زده

من چون براطبیعی رفتم وکلی دردمرگ دیدم امانشدبردنم سزاریان تاامپول بی حسی زدانگاربهشت بهم دادن حتاوقتی ریکاوری بودم خوابم برده بودازبس گیج بودم ازشدت دردنفهمیدم اومدشیاف بزاره گفتم دردندارم نزارگفت نه بی حسی بره دردداری امااصلن راحت بودخداراشکرخیلی بهترازطبیعیه مادرم میگه هرکی چاقه وشکمش چربی داره خیلی اذیت میشه ولی یکی لاغرباشه نمیفهمه

بهترین روزم بود واقعا هیچی اذیت نشدم
با اینکه بچمم ۳ روز nicu بود و خودم تنها پیشش بودم اصلا هیچ دردی نداشتم
خدا حیر بده دکترمو انقدرم بخیه هامو خوب زده برام که اصلا پیدا نیست
فقط خاطره بدش همین بود ک بچم پیشم نبود وگرنه من سرپا تر از طبیعی ها بودم

منم بعد اینکه بی حسیم رفت خیلی درد کشیدم و ضجه زدم خیلی تجربه بدی بود برام

برامنم تجربه خوبی نبود سر جفتشونم خیلی بشدت دردم زیاد بود طوری که هرچقدرم شیاف میذاشتم انگار هوا گذاشتم
الان یسال داره میگذره هنوز درد دارم
سزارین اینجوریه که به بعضیا میوفته به بعضیا نمیوفته
ولی هزار بارم برگردم به بچه اولم طبیعی میارم
حداقل طبیعی چندساعت درد داشت نه برا من که تا چندسال

من اولیم خوب بود واقعا بالاخره سختی داشت ولی دومی افتضاح یعنی هنوزم درد دارم

واسه منم خیلی سخت و وحشتناک بود
من چسبندگی شدید داشتم

برامنم خاطره بد وحشتناک و دردآوری بود