۱۱ پاسخ

من تنها بودم کلا باشوهرم

خونه خودم موندم وهیشکی پیشم نموند خودم تنها

نزدیک زایمانمه و مامانم ویروس جدید گرفته. فکر کنم منم باید تنها باشم🥲

یشب خونه مامانم رفتم بعد از اون خونه خودم

یه هفتس ک اومدم خونم دارم بی خوابی میکشم😂

من ده روز اول خونه مامان بودم بعد خودم اومدم خونه خودم خیلی هم اصرار کردن ولی راحت تبودم

سه چهار روز اول تو بیمارستان تنها بودم بخاطر زردی بچه اونجا مونده بودم،ک بااینکه هنوز سرپا نشده بودم همش تو بیمارستان بدو بدو داشتم
بعدشم سه چهار روز دوباره خونه مامانم بودم،چون زردیه بچه ام خوب نشده بود
بعدشم کاملا تنها بودم،چون مامانم شاغل بود نتونست پیشم بمونه
مادرشوهرم اینا هی زور میزدن بیان خونه ام بمونن،ولی چون خیلی آدمای بدذاتین و خیلی خیلی اذیتم کردن قبول نکردم و گفتم راحتم،درصورتیکه اگه واقعا آ مای خوبی بودن،خیلی دلم میخواست بیان کمکم،چون واقعا خیلی اوایل بدونه کمکی سخته
بچه منم ک‌از اول کولیک و رفلاکس و حساسیت کرفت،هنوزم سرویسم

من مامان ندارم خواهرم اومد خونمون و بعد رفتن. دوقلو دارم و هر از گاهی میان بهم سر میزنن بهم کمک میکنن

خونه خودمم🫠

۱۰روز مادرم اومدبره دخترم بعدک رفت بقیه صدبارگفتن بمونیم ازاون جایی ک کله شقم گفتم نمیخام خودم تنهاراحتم ....کلن من بابقبه فرق دارم😀

برای من تا حدود ده روز خواهرم بود بعدش ۴.۵ روز مادر شوهرم اومد حدود ۱۵ روز بقیه بودن بعدش تنها شدم
واقعا سخت ترین روزای عمرم بود بچم به شدت کولیک داشت بی نهایت اذیت شدم

سوال های مرتبط