نمیخواستی سفت و سخت جلوگیری میکردی
حالا که شده بچه رو نکش و نگه دار
عوارض سقط خیلی زیاده عزیزم
خدا کمکت کنه بارداری راحتی داشته باشی
از فکر سقط بیا بیرون عزیزم
سقط نکن
بارداری دیگه،نمیخوام باردارم بشم چیه
راه حلی نداره باهاش کنار بیا،خواست خدا بوده
من شما رو قضاوت نمیکنم چون جای شما نیستم ولی وقتی شرایطش رو نداری باید سفت و سخت جلوگیری میکردی
خیلیارو دیدم بعد سقط غیرقانونی و غیراصولی حتی جون خودشونم از دست دادن یا صدمه غیرقابل جبران ب خودشون وارد کردن
سقط گناهه اون بچه جون داره نکن اینکارو
به حرفای احساسی اینا گوش نکن اگه شرایط شو نداری یه بچه رو بدبخت نکن
اما اگ شرایط شو داری کمک داری مالی اوکی هستی بنظرم بیارش باهم بزرگ میشن تصمیم با خودته
تا اون بیاد دنیا این یکی یه کم بزرگتر شده با هم همبازی میشن خیلی خوبه من که دوست دارم یه چند وقت دیگه دست به کار بشم یکی دیگه بیارم
گناهش گردنت نزار عزیزم . قسمتش بوده . ناشکر نکنی حتی اگر شرایطتون خوب نباشه . هیچ فکری بسرت نزنه هیچ فکری . گناه داره واقعا ی موجود زنده ی ادم اگ بلای سرس ببری فرقی با ی مادر قاتل نداری . نکنید کاری
دلت میاد یعنی ؟!
خب شرایطش نداری فقط میمونه سقط که بدید بگردی ببینی کجا غیر قانونی انجام میدن
یسری دکترا هستن که پول میگیرن تنجام میدن
یسری عطاری ها هم قرص داخل واژنی دارن
باید بپرسی
ولی اگر فقط بخاطر کوچیک بودن بچه س و کمکی داری و پول همداری
نگهش دار دوتاشون باهم بزرگ میشن سخت هست ولی غیر ممکن نیس
راهیی نداره
سقط هم قتله
چون بچت کوچیکه دلیل نمیشه جون یکی رو بگیری
منم یه روزی مثل شما بودم من بچه ام شش ماهش بود یهو دیدم حامله ام اینقدر تلاش کردم برا سقط ولی یهو پشیمون شدم استغفار کردم و نگه داشتم و روزی هزار بار شکر میکنم برای داشتن هر دو ی آن ها چون خدا بهم قدرت داد و بزرگشون کردم تنها تنها
عزیزم با توجه به شرایط زندگیت و روحی خودت تصمیم بگیر پیش یه پزشک برو ببین فرصتشو داری
اول ببین خودت چه حسی داری با خودت چند روز کنار بیا
شرایط مالی و جسمی روانی خودتم در نظر بگیر
عزیزم میدونم بسته به شرایطتت داره من نمیتونم قضاوتت کنم ولی طبق تجربه ای که داشتم نظرمو میگم بهت،خواهرانه بهت میگم هیچوقت به سقط فکر نکن چندین سال پیش اینکارو کردم ولی بعدش به شدت پشیمون و افسرده شدم،بعداز چندین سال خودم خواستم بچه دوممو بیارم و باردارشدم وقتی 5ماهم بودهمه چی اوکی بود اما تو سونویی که رفتم فهیمدم بچم ایست قلبی کرده وهمیشه ناراحتم که من جون بچمو خودم گرفتم خداهم تقاصشو ازم گرفت جون بچمو گرفت ومنم تا آخرعمرم میسوزم😥
والا منم درکت میکنم خیلی سخته ولی دیگه چاره ای نیست باید کوتاه بیای به این فکر کن که دیگه این آخری باهم بزرگشون می کنی یه بار اذیت میشی...
خب دکتر برو
رشد نکنه؟حامله ای دیگ چجوری رشد نکنه ب غیر اینکه سقط کنی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.