۹ پاسخ

منم گاهی عصبی میشم و یه وقتایی کم میارم
الان ک دخترم دارع بزرگ تر میشع خیلی بهترع
قبلا خیلی سختم بود
خودمم همه کارامو میکنم از کسی کمک نمیگیرم یه وقتایی هم ک مامانم بفهمه کاری دارم با خواهرم کمکم میکنن وگرنه کارای روزمره رو همه خودم انجام میدم

تنها نیستی عزیزم این روزا هم میگذره بزرگ میشن

منم همینطورم جدیدا سر نخوابیدنش خیلی اذیت شدم آدم صبوری هستم ولی انقدر نخوابیدن فشار آورد گاهی صدامو بردم بالا بعدش نشستم گریه کردم
ولی وقتایی که نماز میخونم اعصابم تنظیم میشه خیلی کمکم میکنه
نماز بخون عزیزم اگر میخونی و آرومت نمیکنه پس باید بیشتر روش کار کنی تا آرامش بده بهت
وقتی میخوای عصبانی بشی سریع تا شماره ۵ بشمار و نفس عمیق بکش
دلیل اینکه حساس شدی حرفای اطرافیان نیست خسته ای و نیاز به استراحت داری
اما نکته اش اینه اگر روحت خسته نباشه بدنت دووم میاره

منم همینم عزیزم مگه خودت تنها اینطوری
منم عصبیم زود رنجم سر بچه دادو بیداد میکنم بخاطر شیطونیاش
شوهرم شب ساعت ۱۰.۳۰میاد خونه
خودمم از صبح تو خونه تنهام تا شب
بخاطر کار شوهرم اومدیم شهر دیگه زندگی میکنیم اینجام نه کسی میاد خونمون نه هیجا میریم همش تنهاییم دخترمم حوصلش سر میره همش چسبیده به من بعضی وقتا خیلی کم میارم
ولی دیگه چاره ایی نیست زندگی همینه

هممون همینیم خاهر ..نفس عمیق بکش آب بخور دمنوش بخور ..چرا درگیر پسرت هستی میشه بگی اگ دوست داری شاید تجربمون بدردت بخوره

خدا خیرت بده من از ۵ صبح تا ۹ شب با بچه تنهام
یه چایی و کلوچه ساعت ۲ ظهر وقت میکنم بخورم تا شب شام
بچه ام همش نق میزنه غذا خوردنش افتضاح خوابشم افتضاح
منم زود عصبی میشم ولی زندگی همینه بزرگ میشن دیگه این روزا نیست

من چی بگم ۳تا دارم همش درگیرپخت وپزو خونه مدرسه بچه داری خودموکلا فراموش کردم شدم ربات

عزیزم میگذره این روزها خیلی از مامان ها از جمله خودم هیچوقت کمکی نداشتن حتی تو بدترین زمانی که باید باشه پس بگو من میتونم ادامه بده

بچه اولته ؟

سوال های مرتبط

مامان بردیا👶 مامان بردیا👶 ۱۵ ماهگی
اگر تجربه مشابه دارین کمکم کنین ممنون میشم.
من پسرمو پیش هر دکتری میبرم میگم خوابش خوب نیس قبول نمیکنن. ساعت خوابش خوبه خودم میدونم از ۹ و نیم میخوابه تا ۷ صبح ولی از ۷ روز هفته ۵ روزشو شب خواب سنگین نداره. نمونش دیشب ک کلا شاید یک ساعت خواب سنکین داشته.. یکسره دستش تو صورتشو خودشو چنگ میزنه.. حتی میخواد حالت خوابیدنشو عوض کنه بیدار میشه. ساعت ۴ صبح باید پاشم تو خونه راه ببرمش یا بزامش رو پام ک بخوابه. کلا نیم ساعت میخوابه باز روز از نو. با پستونکش در گیره میخواد در بیاره باز بیدار میشه. من دیگه نمیکشم. کلا شبا دو سه ساعت خواب ندارم. هرچی ب دکترا میگم بابا ی دارو بدین خوابش تنظیم شه. ۷ صبح انگار ب زور تفنگ گذاشتن بالا سرش پامیشه. من میگم تو ک شب خوب نخوابیدی لااقل صبح ی ساعت بیشتر بخواب من بدبختم بخوابم. ن اعصاب برام مونده. ن قیافه‌. ن حوصله. ب خدا دیروز انقد از خستگی و بی خوابی گریه کردم ک انگار دارم شکنجه میشم یک ساله. تا بچه داری. دندونشم نیس چون ۸ تا در اورده اونای دیگم هنوز حتی سفیدم نشدن ک بخوان در بیان.