اعصابم خورده از بس رو مخمن اذیتم میکنن بهار از وسط کتک میخوره باهم کار خرابی میکنن نمیتونم اونا بزنم
خواهرم اصن بچه عاش نمیگیره بچش همش درا جاکفشی بامیکرد باران رفته کنارش دستش کرده لا در سیاه شده حتی بچش دعوا نکرد الانم بهار آوردم ت اتاق بخابع اونا همش حرف میزنن سرصدا میخاد بره کنار اونا زدمش گفتم بخاب ایقد نرو

وااااااا عجب مهمونایی

بچتو بخاطر دیگران نزن

منم دقیقا بچگیام همش بخاطر دخترخاله هام کتک میخوردم
چون خالم هیچی نمیگفت
اونا کرم میریختن،منم کوچیکتر بودن جیغ میزدم
مامانم اینقد من و میزد

همش یادم مونده
الان بهش میگم مدیون منی اونقد کتکم میزدی
میگه پشیمونم واقعا

صداتوبلندکن بهارروببوس تامهمونابغهمندوقت خوابه

چقد بی مزه ان واقعا😐فکرکنم خیلی بهشون رو دادی که اینجورشدن