عذاب وجدان گرفتم دخترم اذیتم کرد میگه اتاقم باید پیشم باشی لباسامو بریزم زمین اصلا تنهایی بازی نمیکنه اصلا باید پیشش باشم و اتاقش منم باشم بازی کنه انگار می‌ترسه تنهایی اتاقش

داد زدم سرش و ماشین اساب بازی ک داره کنترلمو از دست دادم با پام زدم تیکه شد درستش کردم بعد

بعدش بازی کردیم خندوندمش خابید الان🥹🥹😭😭خدایا من چم شده اخه اصلا نمیتونم خودمو کنترل کنم
الان هم سردرد شدم
عذاب وجدان گرفتم ک چرا عصبی شدم روش

منم هنیشه اینطوریم داد میزنم بعد خودمو میزنم که چرا اینکارو کردی بچم تو چشمام نگاه میگنه اشک میرزه ولی بازم داد میزنم بخدا دست خودم نیست اعصابم ضعفیه دیشب اصلا صبح که پاشد اصلا تا ساعت 1شب نمیخوابید به زور خوابید بعد نیم ساعت پاشد به گریه جیغ منم داد زدم باباش یکم بغلش کرد ساکت نشد اونم داد زد

وای چقدر حرف منو زدی

منم امروز تو اخم و تخم بودم ولي هي سعي كدرم خودمو كنترل كنم قبل پريودمه به شدت عصباني ميشم پسرمم يا گوشي ميخواد يا ميخواد يه چيزي بريزه اصلا خودش بازي نميكنه كه خونه واسش درست كردم بازم بازي نكرد خودش سره غذاهم همش قر زدو ريخت و پاشيد منم اخم و تخم كردم اعصابم داشت كش ميومد قشنگ الانم خوابيده من و عذاب وجدان تنهاييم

همه ی ما همینیم منکه با دوتا واقعا دیونه شدم
منم کلی بعد عصبانیت گریه میکنم

من ازتوام بدترم خاهر