۱۱ پاسخ

کاملا طبیعیه دختر من از جارو برقی لباس شویی خیلی میترسید از یک سالگی به مرور بهتر میشه تا پانزده ماهگی خیلی کم پیش میاد تا هجده ماهگی بازم ترس داشته باشن سن دختر شما بود دلا از عروسک ها که باتری داره حرکت می‌کنه میترسید گریه میکرد روضه رفتن با صدای بلندگو می‌ترسد گریه شدید میکرد بیست ماهگی اوج لجبازی بچه ها میشه نق نق بهونه گیری دندون ها و خیلی اخلاق های خاص دیگه

عه عروسی خواهر منم بعد از عیده
دقیقا همسن مهوا میشه تقریباً تو عروسی
چه تاپیک خوبی گذاشتی برا منم مفیده 😁

سعی کن اگه برات مقدوره پرستار بگیری نگهش داره اونجا بچه بغل به بغل نشه و بتونی خودتم لذت ببری
برای صداهاام امکان داره اذیت کنه اینجوری که میگی
چون صدای اسپیکر تو خونه خیلی کمتر از تالاره بعلاوه شلوغی و صدنفر آدم که همه اینا روهم جمع میشه
سعی کن اون شب بهش شربت بیبی سِد بدی یا یه کوچولو راسیپ که بخابه یه بدقلق نشه
اگر خودت شیر میدی لباسی انتخاب کن که راحت بتونی شیر بدی و نخوای هی لباس تنگ بکشی پایین چون ناخنات اذیت میشه و لباسم خراب میشه
ررو پرستارم حتما فکر کن
عروسای الان یکم ناراحت میشن بچه گریه کنه تو عروسی خودتم اذیت میشی
حتما شربت قطره بهش بده از قبل ولی به مقدار استانداردش

حالا جدا از صدا سعی کن نبریش بدی به مادرشوهر یا خواهرشوهر ،اون چندساعت ک نیستیو چون واقعا سخته با بچه عروسی رفتن ،ما رفتیم وای دخترم اسهال رفت یهو مونده بودم کجا تمیزش کنم بشورمش اصن یه وعضی حالا همسرم نذاشت من زیاد بغلش کنم همش بغل خودش بود از صدا ایناهم نمیترسه ولی باز سخته شیر درس کن یه جا بند نمیشه و.....

تاانوقت خوشبحالت دوساله میشه
پسرمن ماه دیگ عروسیه آبجیمه میشه۹ماهه همش چسبیده ب سینم شیزمیخوره.نمیدونم چجوری برم ارایشگاه🥲توعروسی چجوری باهاش تحمل کنم
گریه نکنه

دختر من تو سن دخترتون خیلی بدتر بود از آدما و همه چیز می‌ترسید
با کوچکترین صدا گریه میکرد اما الان میریم عروسی مدام وسط در حال رقصه من باید برم تو پیست رقص مراقبش باشم کسی لگدش نکنه ریزه خانوم رو

چه جالب پسر منم با صدای سشوار می‌خوابه

منکه پسرم عاشق سروصداس عاشق جارو برقی سشوار اینا باشه مات میمونه نگا میکنه

میدونی بچه ها رو باید عادت بدیم
پسرم چهار ماه بود از صدای سشوار اینقدر میترسید که حد نداشت هی بش گفت ماما نگا کن آقا سشواره میخواد برامون پف پف کنه
بعد قبل اینکه روشنش کنم میزاشتمش بغلم میگفتم یک دو سه پف پفیی بعد روشنش میکردم اولاش گریه میکزد
الا عاشق صدا سشوار تا صداشو میشنوا میگه برام من بزنید
ولی منم چالش صدای عروسی رو دارم فک کنم باید ببرمش رستورانی که موزیک پخش میکنن

یه سری صداهاکه بلند هست وجدید باید بزاری اول لمسش کنه باهاش بازی کنه بعد روشنش کنی بدی دستش مثلا بیاری نزدیکش آروم آروم تابراش عادی بشه
فاطمه از جاروبرقی میترسید گذاشتم وقتی خاموشه باهاش بازی کنه وقتی روشنش میکنم میارم طرفش آروم عادت کرد

پسر من از سشوار کمی فراریه ولی ترس انچنانی ن
غذاساز هم روشن میکنم یا ابمیوه گیری میاد میگیرتم و باید بغلش کنم
ولی تو عروسی اوکیه و اذیتی نداره

سوال های مرتبط