سوال های مرتبط

hana hana قصد بارداری
سلام دوستان،امشب میخواستم یخورده درد ودل کنم،،آخه خیلی چندوقتیه فشار رومه و ناراحتم،،من یه پسر ۱۰ساله دارم و خب برای بارداری مجدد دچار مشکل شدم،توی خانواده همسرم بجز مادرشوهرم و خواهرشوهربزرگه،بقیه اصلا به پسرم توجه نمیکنند نه عمو نه پدربزرگش و نه اون‌یکی عمه،،با برادر شوهرم که سر یه مسائلی کلا قهریم چندساله اما خب بچه که تقصیری نداره و حالا پسر من کاملا متوجه این رفتارا شده و داره آسیب میبینه،،خواهرشوهربزرگه یه پسر ۱ساله داره،پدرشوهرم هرموقع چشمش به این بچه میفته از ذوق نمی‌فهمه چیکار کنه انقد که قربون صدقه و بازی میکنه باهاش اما پسر من به قول خودش باید بره توی چشمش تا جواب سلامش رو بده،،و بارها پسرم رو تحقیرکرده مثلا تا یچیزی میشه میگه این که دیگه مرد نمی‌شه،یا انقد کلاس میفرستیدش اخرش چیزی میشه و.....،خواهرشوهر کوچیکه مدام واسه بچه اون‌یکی خواهرشوهرم استوری میذاره دریغ از یه استوری واسه پسر من،،تولد پسر خواهرشوهرم یک ملیون بهش هدیه داد و تولد پسر من که برای اولین بار توی این ۱۰سال یدونه تیشرت خرید که به خدا قسم ۲۰۰ تومن بیشتر نبوده قیمتش آخه یه پوشاک ارزونی نزدیک خونمون هست اونجا خریده بود و حتی کادو نکرده بود توی همون پلاستیک آورد داد به بچه،،برادرشوهرم جلوی چشم پسر من به بچه خواهرشوهرم عیدی میده اما حتی یکبار تا حالا نگاه به پسرم نکرده،توی ۱۰ سال سن پسرم انگار این بچه فقط به زور ۲سال عمو داشته،اون مرتیکه که اصلا برای ما مرده اما رفتار پدرشوهرم و خواهرشوهرم بهمم ريخته،پسرم کاملا متوجه شده و بارها میشینه برام دردودل میکنه،حتی چند وقت پیش به مادرشوهرم گفتم اما هیچ تاثیری ندیدم،خیلی حالم بده وقتی اینا رو میبینم وقتی غم چشمای پسرم رو میبینم