وای منم الان دوماهه میگذره در حدی هستم دلم میخواد خودمو بکشم گوشه گیر شدم ب بچه نگاه نمیکنم شبا گریه زاری میکنمم
من گرفتم...رابطم با شوهرم بد شد وقتی میخواست بیاد خونه تپش قلب میگرفتم...دائم گریه میکردم..دلم میخواست یه بلایی سر خودم بیارم...بچم گریه میکرد نمیخواستم ارومش کنم..از خونه بیرون نمیرفتم..کسی میومد خونم حوصله پذیرایی نداشتم...یهو پر انرژی میشدم یهو کسل میشدم ...شبا گریه میکردم...میخاستم بمیرم..میگفتم کاش بچه نداشتم..همش گله میکردم.. شوهرمم همکاری نمیکرد باهام..از اول بارداری باشوهرم رابطه نداشتم تا ۲ماهگی بچم..اینم بیشتر تاثیر گذاشته بود روم...میخاستم با شوهرم حرف بزنم نمیذاشت..میگفت اخلاقت بد شده.یبار نشسته بود داشتم فکر میکردم چی میشه اگر چاقو بردارم بزنم ب خودم..یا بچم وقتی گریه میکرد میخاستم پرتش کنم تو دیوار..یروز یکی حالمو پرسید گفتم خوب نیستم..گفت بچت و بسپار به یکی با شوهرت رابطه برقرار کن..همین کارو کردم ...شاید باورت نشه ۷۰ درصد مشکلم حل شد..
عزیزم توهرکسی یه جوری نشون میده
مثلا من خودم اینطوری شدم ک دوست ندارم کسی به بچم دست بزنه و بغلش کنه
استرس و اضطراب میگیرم و میریزم بهم
علائمش توی هرکسی متفاوته
بیشترین نشانه اش اینه ک از بچت بدت میاد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.