۷ پاسخ

بهتره یک دوره اموزش تربیت جنسی شرکت کنی ، اما اگر فرصت نداشتی این کارها رو بکن اول از همه بهش یاد بده که یه قسمت هایی از بدن ما خصوصی هستند و هیچ کسی نباید اون رو ببینه و یا دست بزنه و بعد بهش یاد بده بدن ما قابل احترامه و نباید باهاش بازی کنیم و بهش دست بزنیم چون ممکنه دیگه نتونیم باهاش دست شویی کنیم و این رو با بازی و قصه یادش بده ، در ضمن پیگیری کن ببین آیا با شخصی بوده که بهش دست زده باشه یا جایی چیزی دیده باشه ، گاهی بچه ها کنار نوجوان ها چیزی رو می بینند یا می‌شنوند که میخوان رکی خودشون امتحان کنند .

سعی کن وقتی میخواد اینکارو کنه سرگرمش کنی با خوراکی و بازی و..ولی اصلا ب روش نیار ک دست نزن و این کارو نکن و زشته و ...وگرنه خدایی نکرده تو نوجوونی دست ب خودارضایی میزنه

میدونی شاید زیادی حساس شدی اونم کنجکاو شده ازش بپرس بگو چرا اینکارو میکنی اول ببین دلیلش چیه بعدم کم کم با بازی و اینا سرگرمش کن

ازش بپرس چیه مامان ؟ میخاره ؟ چی شده؟
یا اینکه براش جالبه تازه کشفش کرده
و بهش بگو اینجا جای خصوصی هست نباید دست بزنی و یا کس دیگه ای هم دست بزنه یا ببینه
اگه میخاره بگو تا برات پماد بزنم
چون فقط مامان یا بابا میتونن ببینن

نباید بزاری بیشتر از این اینکارو انجام بده
حواسشو پرت کن با بازی

نه پسر من دست نمیزنه

همون موقع باید سرش رو به یه کار دیگه ای گرم کنی

سوال های مرتبط

مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
من یه مشکل خیلی بزرگ با پسرم دارم به نظرتون چیکار کنم،پسر من کلا لجباز و شیطون هست اما تو خونه قابل کنترله و اینطور نیس که بگم کار خطرناک میکنه،اما وقتی میریم خونه مادرشوهرم بچه های خواهر شوهرم هم هستن یکیشون ۷ سالشه اون دوتا دیگه کوچیکترن و آروم تر هر چی میگم با کوچیکا بازی کن اصلا سمت اونا نمیره فقط دنبال بزرگه میره بزرگه هم اذیتش میکنه گاهی،پسر منم بلد نیس بازی کنه درست فقط بدو بدو میکنه بلند میخنده،پسر خواهر شوهرمم وقتی دلش بخواد به بچه من میگه بیا بازی وقتی که پسر من سمتش بره داد میزنه که سامیار نیاد پیش من،خب من هزار بار بع پسزم گفتم نرو پیشش ولی بازم میره و شلوغ بازی میکنه هر چند پسر خواهر شوهرمم شلوغه اما پسر من نفهم تره مثلا اصلا سرسفره نمیشینه تو مهمونی هی میچرخه دور سفره میره سمت بجه ها واقعا معذبم دیگه نمیدونم چیکارش کنم،خانه کودک میبرم تو کوچه میبرم با بچه ها بازی کنه اما بازم وقتی پسر خواهر شوهرمو میبینه هیجان زده میشه اصلا دوس ندارم سمت اون بره چون اونم داد میزنه همه چیو تقصیر این میندازه