۳ پاسخ

آره .منم از تنهایی داغونم .همش میگم چرا مسوولیت بچه فقط بامنه .خسته شدم.دلم میخاد یه ساعت مغزم استراحت کنه.همش باهاش بازی کن .بخابون غذا بده سرگرم کن.پس بابای بچه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟قیافم شبیه پیرزنا شده از استرس و نخوابیدن و .....
خداروشکر بخاطر بچه .کاش یکمم یکی بفکر ما باشه

تو این سن همه ی بچه‌ها همینن یا خوابن یا در حال نق زدن . خوابشون هم که هیچی سه ساعت گریه میکنن تا بخوابن آخرش هم نیم ساعت نشده بیدار میشن.
منم الان وضعم همینه خودمم هم مریضم یه هفته ست نمیتونم استراحت کنم هی باید اینو بگردونم نق نزده
تا یه کم بهتر میشم باز دوباره بدن درد می‌گیرم. الان به خاطر گوشی گریه میکرد بدم دستش.🥲

منم همین حال شما رو داشتم
افسرده شدم مریض شدم
کارم گریه بود یک ماه
تا اینکه دیروز پسرم خورد زمین دستش شکست از صبح تا شب بیمارستان و مطب و دکتر بودیم
اونجا فهمیدم خیلی شرایط می‌تونه بدتر از چیزی باشه که ما فکرشو میکنیم
پس ناشکر نباشیم

سوال های مرتبط

مامان ملورین مامان ملورین ۱ سالگی
سلام اومدم درد و دل کنم
حالم خیلی بده از ی طرف درد دیسک کمرم و دیسک گردنم
از طرفی فشار عصبی هایی تحمل می‌کنم که قابل بازجویی نیستم
از طرفی شیطنت های دخترم
از طرفی شوهرم می‌خواد همیشه خونمون تمیز باشه وقتی تمیز نیست غر میزنه
از طرفی همش نگاه زن های خوش هیکل میکنه و من به شدت چاق شدم و شکم آوردم و رژیم گرفتن برام غول شده
از طرفی رفتار های عجیب دخترم کارم میگیره با غریبه ها سریع دوست میشه و همراهتون میره
قبلا همه چیز رو زود یاد میگرفت اما الان یک دقیقه هم نمیشینه یک جا
قبلا داروهاش رو به راحتی میخورد اما الان با جیغ و داد و واویلا
قبلا غذا میخورد کیف میکردم اما الان دهنشو میبنده که قاشق تو دهنش نکنم
خیلی خسته ام خیلی
دلم می‌خواد به مدت یک هفته بمیرم یا برم مرخصی برا خودم باشم من واقعا دیگه نمیکشم دست تنهایی
قبلا به دخترم یچیزی میگفتم گوش میداد اما الان فقط لجبازی میکنه و منم سرش داد میرنم دیگه طاقتم طاق شده
از طرفی دست تنهام نه مادری نه همراهی نه شوهری