من همین امروز خیلی یهویی پسرمو از شیرگرفتم،با این ک خیلی وابستس اصلا باورم نمیشه ک تونستم یه عذاب خیلی بزرگی بود برام از شیرگرفتن،ساعتای حدود دو بود سینمو چسب زدم اومد شیر بخوره گفتم اوف شده باز شیر خواس نشونش دادم ترسید ی لحظه جاخورد بهش گفتم بیا بغلم نیومد لباسمو دادم پایین بغلش کردم بهش غذا دادم خورد باز خواست حواسشو پرت کردم پافشاری کرد سینمو نشون داد باز رف عقب ترسید،خیلی برام سخته خیلی از ظهر سه بار گریه کردم اما بالاخره باید تموم میشد،هرموقع شیر خواس با خوراکی میوه بیرون ی جوری حواسشو پرت کردم، با این ک زیر سینه میخوابه الان خواستم بخوابونمش گریه کرد شیر خواس باز سینمو نشون داد چیزی نگف ،دستشو باز کرد ک بغلم کن🥺منم بغلش کردم ی کم راه رفتم اوردم تو جاش خوابوندم کمرشو مالیدم خوابش برد، الان نمیدونم تا صب بیدار شه شیر بخواد باید چیکارکنم فعلا تا اینجا گذروندم خدا ب خیر کنه
تدریجی بگیر.هفته اول صبحشو قطع کن عادت کرد هفته دوم ظهرش رو قطع کن نهارشو بده بخابونش سیره.بعد وعده ی قبل از خاب .و بعد وعده ی نصف شب اگر هنوز شیرشب میخوره .شیرپاستوریزه جایگزین کن در روز و قبل خاب بده بهش.عروسک مورد علاقشو بده با اون بخابه ارامش میگیره.ازپدرش کمک بگیر نصف شبا تا بوی شیرتو نفهمه.لباسهای لختی و یقه باز نپوش.در طول روز سیر نگهش دارو سرگرمش کن.تدریجی خیلی راحته.سختترینش شیر شبه که باید وقت بذاری و صبورباشی.مانلی دوهفته زمان برد شیرشب رو فراموش کرد.اما برا روز عین اب خوردن بود.از تاب ریلکسی برا خاب کمک گرفتم.چون زیر سینه میخابید.و لالایی
من سه ماهه از شیر گرفتم اول تدریجی شروع کردم دیدم فایده نداره چون پسرم خیلی وابسته بود بعد دیگه تصمیم گرفتم با تلخک شروع کنم،تلخک زدم اومد خورد دید تلخه دیگه نیومد جلو ولی بهونه میگرفت خیلیم اذیت شدم روزا با خوراکی و بیرون رفتن سرگرمش کردم شباهم فقط سه شب اول خیلی گریه میکرد ولی دیگه عادی شد الان دیگه یبار بیدار میشه تو لیوان بهش آب میدم میخوابه
با سینه میخوابه؟
من گرفتم اما توی چهارده ماهگی الان چون متوجه میشه یککم سخته گرفتنش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.