من یچیزی بگم جواب میدین



من دوتابچه داشتم دختروپسر شوهرم هی گفت بچه سوم بیارچون ازنظرجسمی و روحی توان نداشتم مخالفت کردم وبراش توضیح دادم ک نمیخوام فعلاولی اینقدپافشاری کرد حتی درحدی ک گفت اگ نمیخوایی بهم بگو من بفکرخودم باشم قشنگ منظورش این بود ک میخواست بگه دنبال زنه دیگ میگردم
وحتی ی بارتواعصبانیت بهم گفت میخوام بگم مادرم دنبال زن برام بگرده
خلاصه ک بحث و دعواهامون زیادشدولی بی صداوبین خودمون بود من همیشه ادم ارومیم و سعی میکنم رابط رو حفظ کنم اخرشم تن ب بارداری بچه سوم دادم الان وقتی بادوستم یا خواهرم دردودل میکنم مثلا میگم بچه داری سخته یا ب فلان کارم نتونستم برسم میگه چرامیخواستی توک بچه داشتی هیچوقت حالانتونستم حتی ب مادرخودمم بگم ک مجبورم کرد😔💔 مجبورشدم بخاطرزندگیموبچهام قبول کنم ازخودم بگذرم ازوقتم ازبدن ضعیفم ازاعصاب و روانم
بماندک اویل ک خونواده خودم فهمیدن باردارم چقدتحقیرومسخرم کردن 😔
الان یجوریم ک ن حسی ب شوهرم دارم ن حسی ب بچه توشکمم
وحتی ازخونواده و اطرافیانم دوری میکنم
نمیدونم چمه
نمیدونم کاردرستی کردم یابایدب مخالفتم ادامه میدادم 💔😔😔
لطفااگ پیامم میبیندجواب بدین خیلی درموندم ک اومدم اینجادلموخالی کنم

انشالله تادنیابیادخدابهت توان جسمی وروحی شومیده عزیزم خدابزرگه🥺

واقعا درک نمیکنم بعضی مردا رو نمیتونم خودمو جای تو بذارم ولی خب حالا که خدا خواسته و باردار شدی خوشبین باش به چیزای خوب فکر کن

بنظرم کار درستی کردی،چون تو دوتا بچه ی دیگه داری وحداقلش اینه که بخاطره اونا ازخودگذشتگی کردی.بعدشم خداروچه دیدی شاید قدم این بچه انقد خیربود که کلی زندگیتون وروابطط باهمسرت بهترشد.

من اگه جات بودم یه لحظه ام کنار اون آدم نمیموندم
زوری نیست که بدن توعه اون آدمی که اونقدر راحت تو روت میگه میرم زن میگیرم مطمعن باش پشت سرت خیانتم کرده بهت تو اصلا خودتو سره یه ادمه دیگه نسوزون بچه تو شکمتم در حقش گناه بزرگی کردی چون تو دوسش نداری اون بچه خیلی عشق و توجه میخواد از تو کسیو به جز تو نداره که مخصوصا الان

تو الان تو شکمت یه فرشته داری عزیزم چیزی که خیلیا آرزوشو دارن ولی متاسفانه باردار نمیشن همین که خدا تورو لایق دونسته یه نینی دیگه داشته باشی یعنی خیلی دوست داره .انشاالله خدا بهترین رو برات خواسته اصلا دیگه به اتفاقای قبلش فکر نکن فقط به خودت و بچهای قشنگت و ساختن ایندشون فکر کن ❤️

عزیزم اشتباه کردی ک تن ب خواستش دوره مرد سالاری تموم شده جلوش سفتو سخت وای میستادی و اینکه تورو میخاد یا بچرو مبخاستی بگی برو زن بگیر خایه نداشت باید جلوش وای میستادی این دیگ از این ب بعد کاراشو با تهدید پیشش میره میخواستی بگی چ‌گلی ب سر اون دوتا زدی ک یکی دیگم‌میخای

سلام خوبی. عزیزم خودتو اذیت نکن وقتی بچه بدنیا بیاد محبت خودش میاره درست میشه خودتو ناراحت نکن روزای حساسی رو داری میگذرونی بخاطر اونه منم الان بچه سومم هست ک باردارم خیلیم مشکلات جلو روم اومده مثلا یکیش سنگ کلیه دارم از درد میمیرم و زنده میشم ولی اینا گذریه درست میشه امیدوارباش🥰

ب بقیه چه ربطی داره که تحقیر و مسخره کنن عیبی نداره دیگ آوردی بعدش دیگ جلوگیری کن ب خودت برس خوب میشی دیگم زیر بار حرف زور نرو هر چیزی باید رضایت دو طرفه باشه تو زندگی الان دیگ غصه نخور بچه است دیگ قدمشم خیره زود بزرگ میشه

عزیزم منم بچه سومم رو باردارم بچه دومم دوسالشه خودمم در گیر مریضی شدم تازه بهتر شده بودم که فهمیدم ناخواسته باردارم اولش خیلی ناراحت بودم حتی میگفتم سقطش میکنم ولی روز بعد گفتم چرا بندازم خدا خواسته که یه بچه دیگه داشته باشم از طرف دوستام و خوانوادم خیلی حرف شنیدم ولی جوابشونو دادم همه خفه شدن الآنم باذوق وشوق براش خرید میکنم انگار که بچه اولمه وبا ذوق منتظر به دنیا اومدنشم بچه تو شکم تو دوسش داشته باش ناشکری نکن خدا هر کسیو لایق مادر شدن نمیدونه شما حتما لیاقتشو داشتی شک نکن با شوهرتم منطقی حرف بزنید

والا خیلی اشتباه کردی هالا این بهونه دستش هست هروقت بخاد سوع استفاده میکنه شما یجور تهدید کن این اروم بودن بدرد نمیخوره بحث مهریتو پیش میکشیدی صدرصد خفه خون میگرفت وقتی میبینه هیچی نمیگی معلومه سوع استفاده میکنه

عزیزم اون هدیه خداست.باعشق پرورشش بده و بدنیا بیارش
از خدا کمک بگیر تا انشالله دوران بارداری بی دردسری داشته باشی
وبعد تولد هم بتونی درکنار اون بچه های قشنگت بزرگش کنی
نظر اطرافیان رو ملاک قرار نده در آخر این خانواده خودته میتونه بهت آرامش بده
منم بچه سومم رو باردارم هنوز با شوق منتظرم بدونم جنسیتش چیه براش دنبال اسم خوبم برم براش خرید کنم زندگی همینه ذوق برای یه تغییر جدید تو خانوادت
از شیرینی این روزهات لذت ببر
چه بسا چون همسرت ازت بچه خواسته بیشترم هواتو داشته باش
اون بچه حالتو درک میکنه و حس میکنه بهش حال خوب منتقل کن

واقعا بعضی از مردا خیلی بی درکن ولی توهم یکم مخالفت کردن رو تمرین کن یعنی چی که یکی بیاد منو مجبور به کاری کنه الانم چیزی نشده ها بچه خیلی شیرینه من که از خدامه همش نذر و نیاز و خودتو ناراحت نکن به حرف کسی هم اهمیت نده انشالله همه چی درست بشه و بسلامتی کوچولوتو بغل میگیری مهرش به دلت میشینه عزیزم

شوهرم خودش وخودم بچه می خواستیم که خدا بهم داده سالم هم هست

مگه فاصله سنی بچه هات چقدره؟

عزیزم تو‌که به زورم شده قبول کردی الانم بارداری پس سعی کن بی خیال همه چی بشی حتما چاره نداشتی که قیول کردی پس به کسی ربطی نداره هرچنتا بچه داری هی نشین غصه بخور بخاطر بچه هات شاد باش اون بچه تو شکمتم هیچ گناهی نداره یذره به فکرش باش دیگه کاریه که شده حرص و جوش و غصه بخوری همه چی به قبل برمیگرده؟؟ متاسفانه شوهرت آدم بی فکر و بی احساسیه و بی منطق به چیزای بد فکر نکن به حرفای خانوادتم گوش نده حتما خدا صلاح دیده بچه داده بهت ❤

بنظرم اصلا کار اشتباهی نکردی عزیزم وقتی شوهرت دوست داره ک بهتره ب خانواده و اطرافیانتم بگو خودم و شوهرم هر دو میخواستیم من خودم میخوام بزرگش کنم ن شماها ک برای حاملگیم از شما اجازه بگیرم زندگی شخصیمه خودم صلاحشو بهتر میدونم هرچی خودتو جلو بقیه ساکت بگیری و جوابشونو محکم ندی ب خودشون اجازه میدن بیشتر با روانت بازی کنن و بیشتر اذیت بشی

باید تحمل کنی کاری ب بقیه نداشته باش ک مسخره ات کنن یا تحقیر مهم زندگی خودته ولی شوهرتم دیگه زیادروی کرده ک بخاطر بچه سوم بگه میخام زن بگیرم این دیگع واقعا بی رحمیه همه تو زندگی زناشویی مشکل دارن حالا مشکل تو ام این بوده ولی واقعا ظلمع ک اینجوری تو رو تحت فشار گذاشته

عزیزم منم بچه سومی توراهه قبلن راضی نبودم بزورقبول کردم درکت میکنم عزیزم انشالله بعدزایمان همه چی خوب میشه نظرت وفکرت عوض کن هرکی گفت چراباردارشدی بگومن خواستم بچه هام بزرگ شدن چه مشکلی هس نیارم بفکرحرف بقیه نباش مهم زندگیت خراب نکن عزیزم

خودتو ناراحت نکن...دوتا بچه کافی بود نباید شوهرت مجبورت میکرد وقتی که میدونست نمیتونی و توانشو نداری..اما دیگه شد الان ناراحت باشی بچه‌‌ای تو شکمته هم ناراحت میشه و روش تاثیر میزاره و تو آینده خیلی بده براش به خودت برس خودتو سرگرم کن به حرفای بقیم توجه نکن..چون بخاطر زندگیت مجبور شدی که دوباره باردار شی اونا که از زندگیت خبر ندارن که بخوان قضاوتت کنن هر کی بخواد قضاوتت کنه یا حرف بدی بهت بزنه خطش بزن رابطتو باهاش کمتر کن

عزیزم شوهرت و زندگی خودت مهمه .نه مادر و خواهر برادر .ماهم همچون آدم سالمی نیستیم ک بارداریم .ولی واسه پایداری زندگیمون بچه هامون داریم میجنگیم

عجیبه این همه پافشاری

همین حرفا رو ب شوهرت بگو
وظیفه اونه ارومت کنه
ماها ک اسباب تولید مثل نیستیم کار شوهرت خیلی اشتباه بود
با همچین مردی خیلی صبوری کردی زندگی میکنی

وقتی همسر ادم پشتش نباشه و درکش نکنه چه توقعی از دیگران داشته باشه.غصه نخور عزیزم انشاالله که مهرش بدلت میوفته منم بچه سومی کاملا ناخواسته بود ولی الان شده جونم همه گفتن چرا باردار شدی ولی همسرم می‌گفت بچمه میخامش