امروز من کلااا قفل بودم اون از صبح ک گشنگی کشیدم کلا ۲ساعت زیر سرم اهن بودم بعدشم هرچی خوردم اوردم بالا تا همی الان اینم از راه رفتنم ک کلا قفلم ن میتونم ی قدم راه برم ن خم شم و ن هیییچی امشب من واقعا بعد از هشت ماه کم اوردم خسته شدم اشکام بند نمیاد از ساعت ۷شب تا الان ب حدیم تا در دسشویی میرم نمیتونم پامو بلند کنم ک برم تو دسشویی اینم بگم دلدرد کمر درد نیس لگن درده استخون بیکینیم درد میکنه خیلی کلافم خسته شدم خداکنه این ماه اخر ب خیرو خوشی تموم شه ولی نمیدونم چرا انقدر دلم شکسته امروز….
اخرین روز ماه هشت ۴۰۴/۹/۲

منم دیروز تو راه میرفتم دکتر توی اسنپ اینقدر بالا اوردم که نگو اینقدر شدید بود که فرصت نداد بگم راننده بزنه کنار ماشین بنده خدا و خودم از سر تا پا به گند کشیده شد
خسته شدم منم واقعا از این بالا آوردن

ای خدا 😢 میفهمم چی میگی حس ناتوانی و سخت شدن شرایط .... ان شاالله خدا برات جبران میکنه .
شکمتو حتما ببند . قرص آهناتو حتما بخور از کم خونی هم درد ایجاد میشه... و استراحت کن
واقعا آدم درمونده میشه کاری نمیشه کرد.

منم دقیقا مثل شمام، به سختی راه میرم از درد لگن، خسته و کلافه شدم، هیچ کاری نمی تونم بکنم، حتی خواب درست هم ندارم، پر شکمم فیبرومه. یه بچه کوچیک دارم، شوهرم ۵ ساعت ازم دوره، خونه مادرم تو شلوغیم. عزیزدلم میگذره، خیلی سخته ولی میگذره. اینکه دلت گرفته مال هورموناته، مال سختی های زیادیه که میکشی، منم هر روز دارم گریه میکنم، قوی باش. ما راه سختی پیش رو داریم، و شیرین....

الهی بحق فاطمه زهرا به حق این شب عزیز خدا به هممون کمک کنه بتونیم به زایمان راحت برسیم

طبیعی عزیزم منم همینجوری بودم ماه آخر تحمل کن ارزشش داره

بهشت زیر پای توئه مادر مهربون و صبور ❤️