دوستان من از این مادر شوهرم متنفرم هر وقت پسرمو میگره تو بغلش پسرم انقد گریه میکنه دیگه نفس نفس میزنه بعد چند ساعت آروم میشه باز دوبار میاد دیگه خسته شدم من آروم میکنم اون میاد نمیدونم چیکار میکنه شاید یجاشو اذیت میکنه

منم یه روز مادرشوهرم اومده بود خونم پسرم بغلش بود یکی دو بار دیدم که از دستاش بلند میکنه جیزی نگفتم ولی خیلی عصبی شدم بعد همونطور که بغلش بود یکی از پاهاشو کشید بالا که بوس کنه نمیدونم به لگنش فشار اومد یا کمرش ولی بچم جیغ زد شروع کرد گریه کردن دیگه خودش فهمید که اگه نره یه دعوا راه میندازم دمشو گذاشت رو کولش رفت بیچاره پسرم

عزیزم این حرفا رو نزن گناه داره اونم ذوق داره نوه اش وببینه مگه میتونه به بچه به اون کوچیکی آسیب بزنه فردا روز خود ما هم این روزا را تجربه میکنیم خودت دوست داری دربارت این فکرا بکنن

دقیقا بچه منم بغل مادرشوهرم خیلی گریه میکنه چون مادر شوهرم بچه رو خیلی بد بغل میکنه بارها هم بهش تذکر دادم ولی کار خودشو میکنه

اذیت ک ن

شاید بچه میفهمه 🤣
بهش نده بچرو بگو خیلی گریه میکنه بغل خودت سفت بگیرش

مگه با هم زندگی میکنین