سلام خواهرا یه سوال داشتم
چرا شوهرم نسبت ب رابطه خیلی دلسرده یا نمیدونم شاید من اینطور حس میکنم چند روز پیش گفته بودمش باید از اول ۳۷ هفته رابطه بدون جلوگیری داشته باشیم که زایمانم راحت باشه الان در این حد بود جمعه صبح بود دیگه فعلا چیزی نیست عادیه بنظرتون میفهمم زیاد براش مهم نیست رابطه ؟؟شما چطورید ؟ چیکار کنم بهتر بشه


بارداری

شکمت بزرگ شده مردا حس اینکه موجود زنده تو شکم خانمشون هست براشون ناراحت کننده است حین رابطه. کاملا عادیه ربطی به دلسردی نداره هر کسی ی جوریه انشاالله درست میشه سخت نگیر

ن عزیزم میترسه اتفاقا خوشال باش ک انق تو و بچه براش مهمی
مرد هولی نیس ک بخاد تو هر شرایطی فکر خودش باشه اگه بهت زور میکرد مجبورت میکرد خوب بود؟!!بنظرم قدرشو بدون
شوهر منم همینطور بود خیلی نگرانمون بود من خیلی خوشالم شوهر توهم میترسه بخاطر سکس اتفاقی براتون نیفته

نه شوهرا میترسن منم دقیقا شوهرم همینجوری شده از اول بارداریم

چند سالشه؟ از اول. هفته ای چند بار بوده؟

منم شوهرم فقط تو عقد گرم بود بعد ازدواج سرد شد ت بارداری هم ک کلا همون اولا داشتیم الان چند ماهع ک نداریم میترسع برا بچه مشکلی پیش بیاد نگران نباش همه‌مردا همین طورین الان حس مسعولیت هم داره دیگ بعدم درگیری ذهنی برا خرج زایمان اینا هم هست درکش کن

ما از ماه دوم رابطه نداریم
شوهرم خیلی گرمه ولی توی دوتا بارداریامم فاصله گرفت البته ممنونم ازش

باید با صحبت کردن حل کنید موضوع رو

منم بهش میگم بیا ب پسرت سری بزن 😆میگه ن بهش سر نمیزنم تا بیاد بیرون

بخاطر بارداریته ،احتنالا میترسه ،یا بااین شرایطتون دوست نداره رابطه برقرار کنه ،کاملا عادبه
خیلی زوم نکنین روی رابطه برای راحتی زایمان
روشای دیگه ای هم وجود داره

منم تو دوران عقد چون از هم دور بودیم وقتایی که پیش هم بودیم شب تا صبح تو رابطه سطحی بودیم همش می‌گفتیم عروسی کردیم با خیال راحت کارمون و انجام میدیم. ولی عروسی که کردیم من اون طوری که انتظار داشتم نبود کم شده بود رابطمون نمیدونم چرا همیشه برام سواله شاید یکی دو بار در هفته اونم زود آبش میومد تموم میشد.خداییش تا یه مدت ناراحت بودم و اصلا روم نمیشد راجب این مسئله باهاش صحبت کنم.
ولی کم کم درست شد انگار .هر وقت نزدیکش میشدم و میرفتم تو بغلش تحریک میشد کار و شروع میکرد
از وقتی باردار شدم دیگه تا مدت ها رابطه نداشتیم جدیدا چند باری رابطه داشتیم بهش میگم اشکالی نداره ولی اون می‌ترسه میگه دخول نه رابطه سطحی داریم.

آخه چون من ای وی اف کردم میترسم

ازمایش دادم گفت که قندت خوبه ازمایشم اوکیه مشکلی ندارم

منم همین جور به شوهرم گفتم میگه موجود زنده تو شکمت داری من نمیتونم رابطه داشته باشم..من معاینه شدم چندبار. درد پریودی دارم ورزش و پیاده روی هم میکنم شوهرو ولش کن

سلام خسته نباشید وقت بخیر من الان ۲۹هفتمه سونو دادم گفت که آب دور جنین زیاد شده چکار باید بکنم

شوهر منم همینه میگه شکمت بزرگه نمی‌خوایم فعلا

منظورتومیفهمم الان دوست داری بیشترتوجه کنه نسبت به خواستت حالاچه خواسته ات شهوانی چه کمکی باشه ولی اون حسش چیزدیگخ هست همسرمم میگه حرکات میفهمه گناه داره نه الان بزرگ شده وکلی حرف به دل نگیرمنم الان سه روزه اش سبزی دلم کشیده بهش گفتم گفت فردافرداشخوابیدشددیروزدیروزدیربلندشدیم به روم نیاوردم امروزم رفت کلامردافراموش کاریاپس گوش اندازن منم اصلادلم نمیخواددوباره بگم دوست دارم خودش یادش باشه وبره بخره ولی اینقدرفکرش درگیره که درکش میکنم ولی ازاون طرف ناراحتم حالاهمسرشمامثل همسرمن اون پس گوش میندازه واسه بچه هست وحال تو

چرا بهش بگو خودت ی بار گفتی الان فک کرده اون ی بار کافیه حالا من پدرمو درآورده یک روز در میان همش از دستش فرار میکنم فایده ندارع

برا منم اینطوری شده بهش گفتم گفت خطرناکه یا همش دستش رو شکمم بود بچه ک تکون میخورد خودشو میکشید کنار

بنظرم الکیه دخترمنکع هرچی هم رابطه دارم نه دردمیادنه میره فقط اونوبی جون کردم