۶ پاسخ

الان دختراش بودن حالش خوب میشد چون عروسی پا درد و کمردرد گرفته

من بودم هیچوقت دیگه نمیرفتم

میگفتی دعوت نامه دادم بیایی بد خواب بشی اومدی پیش نوزاد دیگ میخای بیایی با بچم‌ماساز هم بدیم

من اصن نمیرم که اینجوری بشنوم فقط میگن نوه بیار دیگه سختیاشو نمیخوان

عزیز سنی ازشون گذشته ولش کن اصلا ازشون توقع نداشته باش انشالاه خودت همیشه صبور و قوی کنار بچتون باشین

من میرم خونه مادر شوهرم همش میگه من میگیرمش حتی شب تا صبح پیش خودش نگهش میداره میگه شما بخواب

سوال های مرتبط