مامانا خیلی فشار رومه.دخترم شدیدا وابسته خودمه.یکسره دنبالم میاد گریه می‌کنه همش باید بغلش کنم.مامانم دیسک کمر عمل کرده خودم دارم ازش مراقبت میکنم.خیلی داغونم دیگه نمی‌کشم هر روز باید گریه کنم احساس میکنم مغزم سنگین شده انقد که حرص میخورم جسمم که داغون شده اعصابمم خیلی ضعیفه.چیکار کنم یکم آروم شم؟ الان اینارو با گریه نوشتم 😞😞😞

بچه که گناهی نداره عزیزم تواین شرایط بایدبرادرات کمکت کنن که مواقع سخت کلاآدماخودشون رامیکشن کنارولی بچه ات رااذیت نکن به خدادخترمنم همینجوره منتهاشمامادرت که رودستت هست شرایطت سخته انشاالله مادرت زودترسرپابشه شماهم یه نفس بکشی عزیزم

ما هم همینیم از گودی کمر دارم میمیرم .چاره ای نیست

این یه دوره یکماه یا دوماهه بعدش درست میشن
هرچی بیشتر براش وقت بزاری مهربون باشی بخندی بازی کنی شعر بخونی گریه هاش کمتر میشه
دندون در اوردن هم خیلی دردناکه
تنها کسی ک میتونه بهش پناه ببره شمایی
دختر منم همینه

کاملا درکت میکنم
خواهری برادری نداری بیان مراقبت مادرت؟
تو یکی دوروز بری خونت استراحت؟
اینجوری سخته افسرده میشه آدم

حداقل یکی دوساعت بچتم بسپر به شوهرت یکیم پیشه مادرت باشه برو بیرون تنهایی یه حالی عوض کن

از خستگیه بچه رو دوساعت بده دست شوهرت
خودت بخواب به خودت برس

فقط بیرون رفتن و خرید کردن واسه خودت حتی کوچولو .به شوهرت بگی بچه رو نگه داره . اینجور پیش بری هر روز بدتر میشی

بخدا دختر منم همینه مدام بغل میخواد یا شیر میخوره
من خودم دیسک کمر دارم پدرم در اومده بعد زایمان با دردش با بچه کوچیک
منم امشب احساس میکنم مغزم سنگینه 😭

خواهر الان دقیقا تو سنی هستن بچه ها ک اضطراب جدایی توشون شدید شده ... بخدا دختر منم همینه دائم اویزنمه و گریه میکنه ... ی غذا میخام درست کنم انقد گریه میکنه ک نگو ... راه حل اینه ک اروم بشه اینه ک خیلیی باهاش بازی کنی ... هرچی بازی بیشتر کنی دلش از تو و وجودت قرص میشه