بعد چهار سال 20روز میخام درباره زایمان طبیعی بگم من 37هفته رفتم سونو که گفت سر بچه بزرگه و بند ناف دور گردنش هست یه دور دکتر سونو گفت هرچی زود تر زایمان کنی منم رفتم پیش دکترم نامه دادن که سزارین بشم اما سر بچه پایین بود واسه طبیعی و نامه بردم بیمارستان قبول نکرد هفته پاین برا بستری گفتم جون بچه در خطره قبول نکردن و رفتم بیمارستان دیگه اونم قبول نکردن که گفتم برم ماما همرا بگیرم برا زایمان که طبیعی زایمان کنم که نگاه به سونو کرد گفت سر بچه بزرگه نمیتونم طبیعی زایمان کنم و معاینه کرد گفت امادگی زایمان نداری و همون معاینه باعث شد کیسه ابم نشتی پیدا کنه که نفهم کیسه ابم نشتی داره و هر دقیقه دستشویی بود و من چون 18سالم بود نمیتونستم اما لباس بوی خیلی بدی میدادن که زنگ زدم بهداشت گفت احتمال کیسه ابت هست رفتم برا بیمارستان تو این چند روز که پد یه کم خیس شد بود که با معاینه بستر شدم ساعت 7غروب بود و فرداش امدن امپول فشار زدن انگار نه انگار روز دوم رسید خبری نبود از زایمان و بعد ظهر بردنم سونو تو بیمارستان که گفتن سه روز کیسه ابم پاره شده و شب سوم رسید حی امپول فشار برام میزدن که ساعت 11شب گاهی دلم درد میگرفت ول میکرد و صبح امدن معاینه که شد بود سه سانت و حی امپول میزن تو سرم ساعت 10صبح دیگه درد شروع شد و من حی سر پا بشین پاشو یا قدم میزدم تا ساعت چهار عصر بود امدن معاینه گفتن بریم رو تخت زایمان و بردنم که حین زایمان فشارم 6بود یعنی دیگه جونی تو بدنم نبود چهار تا چهار بیست دقیقه من زور زدم بچه دنیا نمیومد که با قیچی خیلی پاره کردن و شکم فشار میدادن سر بچه زد بیرون اول سه دور بند ناف باز کردن بعد کشیدن بیرون که اصلا صدا نداشت من فکر کردم مرده 🥹 ادامه شو پاین میزارم

۱۶ پاسخ

نمیدونم چ اصرارررری دارن به طبیعی
درسته طبیعی خوبه
اما خب نباید دهن ی مادر سرویس بشه تا آخرش طبیعی بزاد
آقا وقتی میبینین نمیشه انقد اذیت نکنین دیگه

خدا کمکت کنه واقعا بعضی بیمارستان وکادر ها خیلی نفهم هستن من دقیقا اینجوری پاره وپوره کردن خودشونم میگفتن زایمانت خیلی خوب بود نمیدونن من چی کشیدم ولی سراین بچم میخام سزارین شم هرچقدم سخت باشه ازطبیعی سخت نیس خلاصه کلام 🥲

ورزش هات هم شروع کن پیاده روی هم زیاد داشته باش که به سلامتی زایمان کنی

امیدوارم این دفه به راحتی و خوبی و خوشی زایمان کنی و اون سختی قبلش رو بشوره ببره برات
هر چی زایمان کنی بچت صحیح و سلامت بغلت باشه
دکترت هم همون میری یاز یا عوض کردی؟

درد زیادی کشیدی گلم امیدوارم اینبار زایمان راحتی داشته باشید

آخی چقدر سختی کشیدی
میگم بیمارستان خصوصی هم قبولت نکردن؟؟

من از طبیعی میترسم چند تا داستان این شکلی خوندم واقعا میترسم بلایی سر بچه بیارن.چه قرص ویتامینی بود؟!!!!

خیلی ناراحت شدم هم کم سن بودی هم زجر کشیدی طفلی خودت و نی نی

من ساعت ۹صبح بستری شدم که دکتر ۸شب اومد معاینه کرد گفت بچه درشت آماده کنید برای عمل ساعت ۹شبم پسرم به دنیا اومد بهترین دکتر عمرم بودن خدا حفظشون کنه

و بند ناف بریدن بردن زیر دستگاه خیلی تکون دادن که صدای گریه اش فقط یه بار امد که قد 50بود وزن 3500 دور سرش 38بود که دیگه بردنش من فکر کردم بردنش پیش خانواده که دکتر گفت پنج لایه رحم پاره کردم خیلی طول میکشه بخیه کنم قشنگ 40دقیقه بخیه کرد که اخرم سه بند انگشت بیشتر از بیرون بخیه نکرد بود همون لحظه بهش گفتم برام خوب بخیه بزن که نزد خیر نبینه که الان رابطه دارم اصلا چیزی احساس نمیکنم انقدر گشاد شدم و مامانم امد پیش گفتم پس بچه گفت بردن بخش مراقبت های ویژه اطفال دیگه خیلی گریه کردم و خودم درد داشتم حالم اصلا خوب نبود برا بچه و خودم بعد سه روز رفتم پسر دیدم که تو دستگاه بود گفتن بخاطر امپول فشار زیادی میخاسته تشنج کنه که نذاشتیم و تنگی نفس واسه بند ناف که دور گردنش بود پسرم 14روز تو دستگاه بود شب روز فقط دعا میکرد که سلامت بیاد پیش مون و این دفعه زایمان طبیعی هست و از هشت ماه میخام ماما همراه بگیرم که بیاد بالا سرم و بخیه خوب بزنه تنگ کنه چون واقعا تو رابطه اصلا لذتی ندارم اگه ماما همراه داشته باشید صد درصد طبیعی خیلی بهتره تا سزارین
و خیر نبینه دکترم که یه نوع ویتامین برام نوشته که بچه وزن بگیره اما سرش بزرگ شد این شد داستان زایمان من و انشاالله این دفعه 23سالمه برا زایمان دوم که خوب باشه

خداروشکر عزیزم تو این سه روز ک کیسه اب نشستی داشته اتفاقی واسه نی نی نیافتاده

واقعا من نمیفهمم وقتی میگن نمیشهههه چرا انقدر اصرار دارن به طبیعی بابا علم پیشرفت کرده شاید چند سال دیگه اصلا یک روش جدید برای به دنیا اوردن بچه پیدا کنن که راحت تر باشه اما باز اینا میان میگن نه طبیعی طبیعی ...این مدل زایمان آسیبش خیلییی زیاده چه جسمی چه روحی برای بچه چقدر خطر داره..

چقدر سختی کشیدی وای
چه اصراری بود سزارین نشی
یه بیمارستان دیگه میرفتی

یا خداااااا چقدر اذیت شدی الهی بگردم 🥺🥺

چقدر بی مسئولیتن آخه 🤦‍♀️

وای چقد بی مسولیتن چرا اخه

سوال های مرتبط

مامان کوروش مامان کوروش هفته بیست‌وهشتم بارداری
میخوام یه خاطره وتجربه از زایمان طبیعی بگم
البته برای خودم نیست برای جاریمه من اونجا کنارش بودم
برای زایمان دومش چون که خواهر نداره و مجبور بود پسرش رو پیش مادرش بذاره من به عنوان همراه باهاش رفتم زایمانش هم بیمارستان گاندی بود
اتاق Ldrگرفته بود اولش که هنوز درداش شروع نشده بود همسرش پیشش بود بعد اومد منو صدا کرد که منم برم اونجا
خلاصه منم رفتم داخل اتاق اونجا شروع کردم با جاریم ورزش کردن برای اینکه دهانه رحمش باز بشه بعد کیسه ابش پاره شد یهو
دو سه ساعت من تو اتاق بودم برادرشوهرم اومد بیاد تو اتاق بهش گفتن نمیخواد بیای جاریش خیلی خوب میتونه ازش مواظبت کنه بلده چیکار کنه😁
دیگه بعد از یه عالمه ماساژ دادن کمرش وورزش کردن براش صوت قران گذاشتم
از ساعت۸تا ۴صبح هم طول کشید تا زایمان کنه
دکترش گفت تنها کسی هستی که جز پدر بچه گذاشتیم کنار مادر باشه و از خدامون بود اینجا باشی🤭🫣
ولی بعد از دیدن تمام مراحل زایمان طبیعی بیشتر به زایمان سزارین مصمم شدم
و فهمیدم ۵سال پیش گزینه درستی رو انتخاب کرده بودم😂
این گل پسرمون👶🏻
مامان جوجوشاهـ👣ـــین مامان جوجوشاهـ👣ـــین روزهای ابتدایی تولد
سلام
گلی ها اااا
خوبید
دیروز با درد چند دقیقه ای فشار به واژن مثل شروع درد زایمان داشتم ول کرد
بعد ازظهر هم یه گرفتگی بد سمت راست شکمی و درد واژن
منو به گریه انداخت
سریع رفتم مطب دکترم
ضربان قلب گرفت گفت 178.
تا180 تا قلب جنین میزنه نامه نوشت برای بیمارستان
گفت سریع برو
منو سونو کردن سونو بیوفیزیکال
گفت ضربان 157
هستش
حالش خوب بود خداروشکر
من فقط در حال بغض و گریه
که گفت متخصص بیمارستان هم باید ببینه
اونم بعد از کلی الافی اومد تا نوبتم شد
گفت باید معاینه کنم
منم اجازه ندادم
تا دوباره چک کردم گفت باید معاینه بشی منو ترسوند
و پا برجا روی حرفش یه خب به جای 2بار یه بار معاینه میکنم
برو نیم ساعت راه برو تا معاینه آت کنم
اومدم به همسرم گفتم نمی‌خوام معاینه بشم و دهانه رحم باز بشه
شوهرم هم. ای به معاینه نبود
تا به دکتر گفتیم داد و بیداد کرد که باید معاینه بشه
من اجازه ترخیص نمی‌دم
شوهرم داد و بیداد کرد که نمیخوام که نمی‌خوایم
آخر آزمون امضا و اثر انگشت میخواستن که ما ندادیم
گفتن زنگ میزن حراست و 110
شوهرم گفت به هر کسی زنگ میزنید زنگ بزنید من پدر بچه ام اجازه نمی‌دم
ببینم کی میخواد جلمونو بگیره
چون برگه سونو و تریاژ رو نمیدادن
تا شوهرمو دیدن مرغش یه پا داره
برگه سونو رو دادن اومدیم
شب اومدم یه کم دوباره درد داشتم
ولی خدا روشکر
الان بهترم
تا به دکتر سونو رو نشون بدم
خواستم بگم
همشون دانشجو هستن اجازه معاینه ندید
به هیچ وجه چند خانوم هم اونجا بودن اجازه معاینه نمیدادن
چون هفته هامون پایین بود