۱۰ پاسخ

من نگرفتم
یه کیک کوچیک با همسرم خریدیم
پولش دادم برا دخترم گوشواره خریدم

منم یه هفته پیش تو خونه گرفتیم. مهمون هامون تقریبا چهل نفر بودن. با دود انجام دادیم بعد اینکه همه فهمیدن زود دود رو بردیم بیرون خونه

تصویر

من گفتم دکتر تو کاغذ نوشت دادم بادکنک پر کردن رفتیم آتلیه فیلم و عکس گرفتیم یادگاری بمونه

با خانواده همسرمم که رفت و آمد ندارم شوهرمم قصد نداره همون موقه بهشون بگه.احتمالا دیرتر میخواد بگه بهشون

منکه دکترم آنومالی رو واسم بیست و چهارم زده.گفتم یه کیک از اینایی که روش رو آتیش میگیرن بعد یه عکس میاد از اونا میگیرم شب یلدا میریم خونه مادربزرگم همه دور همیم.چون دوتا بارداری ناموفق داشتم و همه نگران بودن ایندفعه نگفتم بهشون.گفتم شب یلدا میگم.خاله هامو داییم و مادربزرگم نمیدونن هنوز

ولله من جاریم پدرش فوت شد و زشته جشن بگیرم اتفاقا برنامه ریخته بودیم خب ولی میرم تو اتاق خودمون با رنگ و تیشرت تعیین جنسیت میکنیم لابد دیدین تو اینستا 🥺🎀

ما دوست داشتیم بگیریم ولی بچمون دوست نداش…
وقتی رفتیم سونو جفت پاهارو داده بود تو هوا🤣🤣کاملا مشخص و واضح بود اصن لازم نبود دکتر حرفی بزنه

منم دیروز فهمیدم وخواهرم میدونه فقط وقراره بریم اتلیه کلیپ بکشیم با تم مخصوص تعیین جنسیت

سوال منم هست🙁

چه سوال خوبی
منم فکرم درگیره
هم دوست دارم بگیرم هم دوست ندارم
هم نمیدونم اگه بگیرم چه ایده برگذار کنم
هم طاقت نمیارم دکترو بگم بهم نگو اصلا قشنگ تو دوراهیم☹️🥲😬

سوال های مرتبط

مامان عشق زندگیم🥹 مامان عشق زندگیم🥹 هفته دوازدهم بارداری
مامان ماهلین🌸🩷 مامان ماهلین🌸🩷 هفته بیست‌ونهم بارداری
مامان پناه خانومی🩷 مامان پناه خانومی🩷 هفته سی‌وچهارم بارداری
مامان علی کوشولو مامان علی کوشولو روزهای ابتدایی تولد
مامان تربچه مامان تربچه هفته بیست‌ودوم بارداری
مامان فندق مامان فندق هفته سی‌وچهارم بارداری