۷ پاسخ

من با موتورش میبرمش بیرون ک انرژیش تخلیه شه ولی جرئتم نمیشه ببرم پارک ک با بچه ها بازی کنه از بس ک مریضی و ویروس زیاده

عزیزم ماهان من وقتی خواب میبینه بلند میشه میشینه باچشم یسنه و حرفای تو خوابشو بلندبلند میزنه مثلا میگه مامان، ماشین، ندُن، پارک یاهرچی موضوع خوابش باشه بعدم میخوابه🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

عزیزم🤣🤣🤣پارک کجا میبریش مامان سپهر

ای جانممم🤩🤩🤩

من پسرمو نمی‌برم بیرون هوا آلودست 🥲🥲🥲
خوش باشین گلی

دختر من اصلا با بچه های دیگه بازی نمیکنه، یعنی میگه نیتی بیا، یا بریم پیش‌ نینی. ولی سر اینکه اسباب بازیاشو ب کسی نده به کسی بازی نمیکنه. و توی پارک هم فکر میکنه تاب و سرسره فقط برای اونه. بچه های دیگه میان، جیغ میزنه ک چرا میان.
هرچی هم توضیح میدم فایده نداره

وای خدا من چند روزه بیرون نبردم از ترس مریضی ها دارم دیوونه میشم گناه داره بچم

سوال های مرتبط

مامان روشنک خانوم🥰 مامان روشنک خانوم🥰 ۲ سالگی
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ سالگی
امروز صبح با ایلیا رفتیم مرکز خرید
تو اونجا هم پر بود از این تزیینات هالووین. منم از ترس اینکه ایلیا از این اسکلتها نترسه سعی میکردم حواسشو پرت کنم و سریع از اون قسمتا عبور کنیم. تا اینکه یهو چشمش افتاد به این اسکلتا یکم نگاهشون کرد و بعد رو کرد به من گفت نی نی سیاه.
گفتم آره مامان اینا عروسکای سیاهن.
گفت بده؛ گفتم نه مامان اونا اون بالا نشستن. گفت نههههه بده
خلاصه پدرش یکیشو داد دستش؛ ایلیا هم سفت بغلش کرد و تا وقتی رفتیم پای صندوق همچنان تو بغلش بود و هرازگاهی هم بوسش میکرد😖
موقع حساب خریدا که شد گفتم خب ایلیا بیا بریم نی نی رو بذاریم سر جاش پیش دوستاش. گفت نهههه گفتم نی نی جاش فقط، اینجاست. گفت نهههه خونه (ینی جاش خونه خودمونه) :/
دیگه تسلیم شدیم که براش بخریم. حتی حاضر نبود بده دست صندوقدار برای حسابش. خودشو بغل کردیم و صندوقدار بارکد اسکلت رو از توی دست خود ایلیا وارد سیستم کرد.
خلاصه الان که دارم این تاپیک رو مینویسم پسرک اسکلت به بغل در خواب ناز به سر میبره.
اونوقت من و پدرش میترسیم بریم تو اتاقش بهش سر بزنیم 🫣 دیدن یه اسکلت تو تاریکی نصفه شب خیلی ترسناکه خدایی.
ینی نه تنها برخلاف تصورم از اینا نترسید بلکه عاشقشون هم شد:)
اونم ایلیایی که جز ماشین به هییییچ عروسکیش نگاهم نمیکرد باید یهو عاشق اسکت یا به قول خودش نی نی سیاه بشه.
یعنی بچه ها غیرقابل پیش بینی ترین موجودات عالمن:))
مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 هفته سی‌ونهم بارداری