ازیک سالگی به بعد پسرم خیلی نسبت به قبل چسبیده بهم🤦🏻‍♀️
جوری اگه ساعت هابشینم بهش شیر میدم میخوره سیره ها ولی باز انگار دوست داره دهنش باشه. بایه دستش هم که نون اون یکی سینه رو بازی میشه دیدی با دستش یهو چلونش اینقدر درد داره نوک سینه هام درد میکنه.
راه کاری دارین که این وابستگی رو یکم کمتر بکنه؟
وبرای درد نوک سینه هم راهکاری دارین؟

پسرمن کشت منو از بس وقتی چشش افتاد بهم گفت شیر شیر
لباسمو میده بالا یا یقمو باز میکنه میگه شیر شیر

کلا وابسته شدن من شیرم نمیدم بهش ولی مثل کوالا همش اویزونمه دم سینک موقع اشپزی موقع غذا موقع خواب همش هرجا هستم باید باشه و اویزون پاهام

دختر منم دقیقا همینه

دختر منم همیجوریه فقط میگم یک سال نیم بشه جداش کنم خسته شدم از شیر دادن

شاید فقط شکمش پر میشه سیر نمی شه به قول گفتنی دلش جا نمیاد

پسر منم دقیقا همینه
واقعا کلافه میکنن ادمو

پسر منم همینه یقه لباسم و میکشه به سینه اشاره میکنه بهش شیر بدم
سیره باز دوست داره بره زیر سینه😬

من فقط وقتی دندون در میاره یواش گاز میگیرهرولی خیلی آویزون سینه میشه

والا همه اوضاع همینه از بعد یک سالگی تازه متوجه شدن ممه چیه

طبیعیه بخدا پسرم منم اکثرا اینجوریه
و یاد گرفته سینمو گاز میگیره

ای وای که هممون انگار مثل همیم.پسر منم همینطوره دقیق راهکاری هم واقعا نمیشناسم

میشه منم لایک کنی ببینم