۱۳ پاسخ

منم سزارین اختیاری بودم و خیلی از دوران بارداریم و زایمانم راضی بودم شکر خدا خیلی خوب بود برگردم عقب بازم سزارین و انتخاب میکنم❤

من سزارین بودم خودش سخت نبود ولی بعدش سرفه میکردم ینی با هر سرفه میمردم

وای هیچیش سخت نبود الاااا سرفه و خندیدن تا روز هفتم.ینی گریه میکردم میگفتم توروخدا نخندین😅اینقد اشک ریختم اون‌چن روز بخاطر خنده های بقیه😂

من طبیعی زایمان کردم جفت چسبندگی داشت ماما به طرز وحشتناکی با دست تیکه های جفت رو خارج کرد:( برای هر کی تعريف کردم گفت زایمان اولی چرا بايد جفت چسبندگی داشته باشه.

من بارداری سختی داشتم، اول که یدونه سقط داشتم قلب بچه تشکیل نشده بود، سر دخترمم بارداریم خون ریزی داشتم یه مدت استراحتی بودم بعد مشکل قند گرفتم که لب مرز بودم، بعد بچه کم وزن شد رشد به انداره کافی نمیکرد ایوجی ار بودم از شدت ناراحت وعصبانی میشدم فشارم بالا میرفت بخاطر همین بیمارستان بستری شدم، یک ماه به زایمانم مونده بود حواسم اگر نمیبود توی بیمارستان از حواس پرتی شون تعداد هفته مو اشتباه کرده بودن میخواستن که من زایمان کنم، بعد کلا بخاطر ایوجی ار بودنم هفته ای چند بار سونو و نوار قلب انجام میدادم، بعد یک ماه قبل از زایمانم کیسه ابم پاره شد من خودم فکر میکنم از بس این نوار قلب و سونو انجام میدادم باعث شد کیسه ابم پاره بشه، کلا قرار بود پول بدم به دکتر سزارین بشم با کلی دنگ و فنگ پولش داشتیم جور میکردیم ولی چون کیسه ابم پاره شد یه دکتر دیگه اومد و هرچقدر گفتم سزارین اصلا به حرفم گوش نکردن و باکلی سختی مردم و زنده شدم از ۱۱ساعت درد کشیدم و ادمی هستم جون عزیز، اصلا توانایی شو نداشتم، خدا بهم کمک کرد تا زایمان طبیعی کردم، بعدش فقط جای بخیه واژنم درد داشت، نمیشه گفت بعد زایمان طبیعی درد نداری چرا داری موقع بلدشدن و ایستاده ان خیلی درد داری انگار داری حس میکنی باز بدنت داره باز میشه بعد هم چون بچه کم وزن و نارس بود صدای گریه اش نیومد اولش سخت نفس میکشید با اکسیژن وفلان و ده روز توی دستگاه بیمارستان بود بعد دستگاه اوردیم خونه،

کانال غذای کودک در روبیکا با بیش از ۲۷۰۰ مادر❤️
@food_babyy

من سزارین بودم اصلا کاری ب دردش و اینا ندارم من بعدش چون تنها بودم اونم اولین بچم بود هیچی بلد نبودم خیلی اذیت شدم میومدن کمکم کنن رومخم میرفتن ازینور شیرم کم بود باز رو مخم بود بعدم ک خوب شد از بس حرص خوردم خشک شد افسردگی ایناهم گرفتم حال روحی و بدنی داغوووون
دیگه توبه همین اولیو آخریه

وای خیلی مزحرفه هم بارداری هم زایمان هم بعدش مخصوصا اون دو ماه اول ک بچه اصا نمیخابه کولیک و رفلاکس

من الحمدالله راضیم🩷

من زایمانم سخت تر از شما ها بود😔سه روز با رحم بسته بستریم کردن خیلی مظلوم بودم بیمارستان دولتی به خاطر آی یو جی آر بودن دخترم بستری کردن منو سرم فشار و اینا زایمان نکردم نه بار معاینه شدم چقدر بد رگ بودم تمام جای دستم و رگ گرفتن روز آخر ساعت شیش عصر باید منو می بردن اتاق عمل منم سه سانت بودم نرسیده بودم اونا هم چیزی نمی گفتن که اتاق عمل آمادست ازبس خسته بودم گفتم تو رو خدا معاینه کنید ببینید چند سانتم خسته شدم سه روزه دنیا نمیاد دکتر دید شدم سه سانت و نیم میشه آبم و پاره کرد اکسیژن خونم اومد رو بیست و چهار ضربان قلبم کند شد خلاصه منو بردن اتاق عمل برا اتاق عمل رفتن هم بازم از دستم رگ گرفتن سرم وصل کنن تو اتاق عمل هم بعد از سوزن و حینی که داشتن آمادم می کردن ببخشید میگم اوردم بالا اقد درد کشیده بودم لحظه دنیا اومدن بچم صداش و نمی شنیدم هنوز بعد یکسال حافظم ضعیفه هیچی تو یادم نمی مونه بعدش هم سزارین کوفتی شیر نخوردن رستا که سینم و نمی گرفت سینه های بزرگ و بدن ورم کرده با هر سرفه جیغم می رفت هوا نمی تونستم بشینم بلند بشم

من سزارین بودم و درد سزارین نداشتم ولی تو اتاق عمل پرستار خیر ندیده دنده امو دودستی فشار داد تق صدا کرد و تا ۵ ۶ ماه از درد دنده نمیتونستم بخوابم و هر روزگریه میکردم

من اوایل زایمان خیییلی اذیت شدم زخم سینه عحیبی کشیدم انگار هنوز پس ذهنم هست هصم نکردم

من طبیعی بود دو ساعت درد غیرررررر قابل تحمل داشتم ولی تا ب دنیا اومد دیگ اصلا از درد خبری نبود تمام شد اما اون دوساعت دوسال گذشت برام

سوال های مرتبط

مامان شاه پسر⁦❤️⁩ مامان شاه پسر⁦❤️⁩ ۱ سالگی
مامان میکائیل مامان میکائیل ۱ سالگی