۱۲ پاسخ

سلام عزززيزم چه مامان مهربوني ك بااب جوشيده براي ني ني شير داده سرد هم شده بهتر همون لحظه بخوره بخوابه با شكم سير اگر داغ بود بايد همش سردش ميكردي بهش نميچسبيد نازنينم
من اطرافيانم تو فلاكس اب جوشيده ميريزن تا صبح بچه بخواد از همون ميريزن بهش ميدن
كلا ما مادرا هميشه در حال عذاب وجدان يا ناراحتي هستيم ك مبادا براي بچه هامون كم گذاشتيم
شما بهترين مامان هستي عزيزم

عزیزم آخه گرم هم باشه اون لحظه نمیخورن که .میمونه سرد میشه .دختر من اینجوریه طول میکشه تا بخوره ناراحت نباش

بابا بی خیال نگران نباش کاری نمیشه با یک بار خیلی ها دیدم با آب سرد درست میکنن همیشه

پسر من اب داغ اصلا نمیخوره اب ولرم رو ب سردی میخوره.چ اشکالی داده مگه.اب ماجان هم سرده خب داغ ک نیست باهاش شیر میدرستیم

کلا ک باید با دمای محیط درست کنی چون داغ خاصیت شیر خشک از بین میبره و اینک الان تایم دندون بچه هاس اصلا گرم دوست ندارن همون بهتر ک خنک دادی!

عزیزم دختر من شیر گرم نمیخوره
کلا اب با دمای محیط میخوره

😶😶😶کاش ناراحتی های منم سرهمین چیزابود

خوب دیگه غذا خورش کن با شیر پاستوریزه هم براش فرنی شیر اینجور چیزا درست کن یک سال دیگه محدودیت غذایی ندارن

عزیزم نازی

ناراحت نباش،تو توی اون شرایط بهترین و درسترین کار رو کردی ،و خداروشکر پسرت سیر شد

چیزی نیست ک من بیچاره آنقدر عذاب وجدان میگیرم هرکاری کردم‌اون اولا شیر خشک نگرفت الانم عوق میزنه امتحان کردم خودمم شیر ندارم اصلا خیلی کم شده الکی میگ میزنه همش نمیدونم چکار کنم شبها آب تنها میدم بهش الهی بمیرم 😔نمیدونم چکار کنم خیلی گناهداره

خب مشکلش چیه متوجه نشدم

سوال های مرتبط

مامان فاطمه زهرا🧿🌹 مامان فاطمه زهرا🧿🌹 ۱۵ ماهگی
مامان کسری جون🥰 مامان کسری جون🥰 ۱۲ ماهگی
پارت ۷:دیگه آبجیم گفت تو چرا هنوز اینجایی کسی نیومد سراغت گفتم نه بی جون بودم خودم حال نداشتم همسرمم تجربه ای نداشت اصلا نمیتونست ما رو تنها بذاره و اعتراض کنه از اونرم نه که ظاهرا هم من هم بچه حالمون خوب بود دیگه حرفی نزدیم که منم گذاشتن روی ویلچر و میخواستن ببرنم تو اتاقم اون خانوم سرپرستان لباس پوشیده بود بره اومد سریع ویلچر رو گرفت گفت من خودم میبرمت آنقدر که ماه بودی کلی به مامانم اینا تبریک گفت و اینکه چه شیر دختری خوسبحال شوهرش آنقدر زن صبور و آرومی داره و تا اتاق منو آورد دیگه خودتون تصور کنید اوضاع رو منم اتاق وی ای پی گرفته بودم یه اتاق خیلی خیلی قشنگ پسرم زیبام کنارم همسرم و خونواده ام بودن ته خوشبختی بود 🤍🥲 نمیدونم شماهم اینطور بودین یا نه بعد از زدن بخیه ها یه شیاف دیکلوفناک بهم زد و بعد بهم گفت هر ۴ساعت شیاف باید بذارم با چند تا چرک خشک کن و قرص آناهیل
اون شب حالم بی نهایت خوب بود برای اولین بار به کسری شیر دادم ۴۰دقیقه یه سره شیر خورد حتی خانومه اومد شیردهی آموزش بده دید این حرفه ای تر از این حرف هاس خودش کاملا وارد بود😍 خداروشکر بچه ام خیلی آروم بود کامل شیر خورد و خوابید منم خوابیدم شوهر و خواهرم هم تو اتاق باهام بودن همه اومدن دیدنمون گل و شیرینی و بادکنک و عکس یادگاری و خیلی لحظه های قشنگی بود 🥲🥲
🤍:عکس یه بخشی از اتاق بیمارستانم بود
شما چی عکس دارین از اونروز؟