۸ پاسخ

عزیزم بهتره بزاریش مهد روزا مهد باشه اونروزم که رفتی دکتر روزش مهد باشه شبش هم باباش ببرتش شهر بازی یاببر با ماشین دور دور بعد بیاد خونه کارتون ببینه غذاش بخورع بخابع

پاتو چیشده مگه

نگران نباش.
منم دقیقا همینجور بودم.
باهاش صحبت کن بگو مامان من برم زود برمیگردم.
ازالان تمرین کن.بزار پیش مامانی داداشی خواهری .ساعتی برووبیرون.
بهشون بگو کاری کنن خوش بگذره بهش.تااون روز درست میشه

بزار پیش مامانت

من از نوزادی گذاشتمش پیش مادرم عادت کرده ختی ی بار ی هفته کامل نبودم باهاش تلفنی ام حرف نزدم اصلا اذیت نشد
یا چند ماه پیش خونه خراب کردیم بازسازی اینا سه ماه موند خونن مادرم
الانم یکم وضعیت پام بهم ریختس شاید عمل کنن و خیلی ناراحتم
چون فقط مادرمه خاهر ندارم میگم اگ عمل کنم همراه میخام
مادرم پیش من بمونه گیسو چیکار میش
اگ بمونه پیش گیسو من تنها چیکار کنم
با مادرشوعرم اینا هم حرف نمیزنیم گیسو ام اصلا نمیمونه خدا خودش کمکم کنه از این وضعیت در بیام بدجور اذیتم و درد دارم
توام نگران نباش ی شبه بچت تحمل میکنه
ب جای فکر منفی فک کن میری نینی تو میاری و خداتو شکر کن سالمین
واقعا ادم تا وقتی سالمه قدر نمیدونی
خودم اینجوری بودم الان ک مریض شدم میفهمم چقد بده
بیمارستان برای زایمان عالللی
من سزارین شدم
همین ک صدای گریه دخترمو شنیدم از خوشحالی گریه کردم
کاش همیش برگردم ب همون دیقه
کاش هیچوقت اینجوری درگیر نمیشدم😔

این حرفها چیه؟
بچه اون یک شب رو تحمل میکنه و شروعی میشه براش که استقلال رو یاد بگیره.
خدا هم کمک میکنه نگران نباش

من دخترم میمونه پیش مامانم و باباش ولی از سزارین میترسم چون میدونم چ بلایی قراره سرم بیاد

نترس خدا کمک میکنه

سوال های مرتبط

مامان صدرا مامان صدرا ۳ سالگی
چقدر پسرا هم میتونن خودشیرین باشن من کارایی که الان پسرم داه میکنه هیچ وقت دخترم نکرد حتی الان که ۸سالشه
اینم بگم که خیلی درون گراست
پسرم همش داره بوسم میکنه صورتشو می‌ماله به صورتم😄 قربون صدقه م میره تو آشپزخونه میاد میگه مامانی خسته نباشید یا بعضی وقتا چیزی بهش میدم میگه خیلی خوشمزه بود زحمت کشیدی
یه بار عمش براش سیب زمینی درست کرده بود گفت چقدر خوشمزه شده چقدر مهربونی🥹 همش داره زبون میریزه برعکس دخترم
دیگه بعضی وقتا از بس صورتش تو صورتمه دیگه اعصابم خورد میشه دورس میکنم و بهش میگم بسه مامان😄
دخترم خیلی خجالتیه حتی میگم به بابات بگو دوست دارم یا تولدت مبارک خجالت میکشه دراین حد
ولی کارای دیگه و حرفای دیگه میزنه اینکه تو خونه داد بزنه یا با داداش دعوا کنه ولی کلن درون گراست خیلی دوست داشتم پرحرف و پررو باشه میدونم که اون متاسفانه از اون دسته آدمایی هست که تو جامعه نمیتونه گلیمش رو از آب بکشه بیرون کم رو خجالتی کم حرف درون گرا🙁
مامان دلسا مامان دلسا ۳ سالگی
دوستان توروخداراهنمایی،پسراولم ۳سال و۴ماهشه،ازوقتی این یک هفته داداشش دنیااومده،خیلی تحت فشارگذاشته خودش رو،دوروزبیمارستان که همونجاپیش باباش بودکه میگفت اینقداذیتم کردبس بهونه هایی الکی شب ونصف شب،دیگه که اومدیم خونه،لج افتادسرش،بهونه الکی،نه غذادرست حسابی یه لقمه خورده تواین مدت،نه درست خوابیده،بهونه که میگیره خودش گریه،خودمم به پاش گریه میکنم،بس دلم براش میسوزه،خودش وسیاه ولاغرکرده،انگاری یه بغضی یه غصه یی سردلشه،تودلشه،همش هم ازروزبیمارستان،که پیش باباش بوده،پناه برده بیشتربه باباش،بامامان وخواهرم لج کرده،میزنتشون یکبارگی یاچی ازشون پرت میکنه،هرکس هم میادخونمون مهمونی،مامان وخواهرم همینجورگفتن اذیت میکنه ولج میکنه،چون حالیشه ناراحت میشه،میگم جلوش برای کسی تعریف نکنین،خیلی هم داداشش ودوست داره بوسش میکنه،اذیتش نمیکنه،فقط انگاری یه غصه یی تودلشه،محبت میخوادمنم چون خیلی دردواینادارم وحالم روبه راه نیست وکاردارم،درست پیشم نگرفتنش بهش فشارمیاد،،،،کسی تواین شرایط من بوده برای بچه ش،بایدچیکارکنم؟