شوهرای شماهم اینجوری هستن ک مدام برن شب نشینی من هرچی ب شوهرم میگم خاب بچه هاخراب میش من اذیت میکنن میگ توکه فقط بفکرخابی دیشب رفتم جایی تااومدیم ۱ونیم خابیدن ب هزار بدبختی شبم مدام نق ..صبح رفتم حموم دخترم بیدار شده شوهرم اومدپشت در میگ الان وقت حموم رفتن بود خب شیرخشک درس میکردی بعدامیرفتی ....چشم حتما دفع بعد ازتوحموم میام شیرمیدم بچه رو میخابونم بعد دوباره میرم حموم ..چرااین مردها اینجوری ان مگ ماآدم نیستیم 🥱😏

نه شوهر من میگ خونه خودمون بمونیم جایی نریم
مریضی زیاد شده بچه رو نبریم
کلا از تنهایی خوشش میاد

نه من نه شوهرم اهل رفت و امد با هیچکس نیستیم

شوهر منم خیلی دوست داره بریم ولی دیگه سر ساعت ۱۱ هر جا باشیم برمیگردیم خواب مهبد بهم نخوره
الانم که مریضی زیاده دیگه خودش دورهمی رو تعطیل کرده

نه شوهرم اصلا اینجور نیست گسی بیاد خونمون خوشش میاد ولی دوس نداره زیاد بره جایی

چجوری بادوقلوها میری بیرون من که انقدرسختمه وقتی برمیگشتم خسته تربودم دیگه همش توخونه ایم

برعکس شوهر من میگه ویروس اومده نرو جایی بچه ها مریض میشن حتی دیشب پیش مامانمم نرفتم چون زن داداشم اینا سرما خورده بودند نذاشت برم

نه ما همون اول سر خواب و تلوزیون و خوراکی های ممنوع توافق کردیم

ما ترجیح میدیم تو خونه فیلم نگاه کنیم تا خونه کسی بریم مریضی هم زیاد شده

شوهرمنم همش میره شب نشینی بادوستاش پاسور بازی حالمو بهم میزنه باااینکاراش

شب دیر بخوابن خوب نیست
ولی خیلی خوبه ادم دور هم جمع شه

دقیقا همینجورن