مامانا خیییییلی مراقب کوچولو هاتون باشین اوضاع آنفولانزا خییییلی خطرناک تر از اون چیزیه ک حتی توی تصورمون باشه بچه هاتون رو تا جایی ک میتونید خونه نگه دارید دارو و غذاهای تقویتی بدید بخورن تا این چند روز اخر پیک هم بگذره که بره و دیگه برنگرده ان شاالله اگر کسی رو دیدید که حتی کوچیک ترین علائم بیماری داره با سرعت نور ازش بگذرید من و پسرم ۲ هفته درگیرم هر کدام با یه سرماخوردگی شروع شد که هرروز علائم جدید اومد سراغمون و بدتر و بدتر شد ۲هفتس انواع دکترا ها رو رفتیم انواع بیمارستان ها رو رفتم و الانم ۴ روزه که پسرم بستری هست توی شرایطی ک خودمم باید بستری باشم بیمارستان و هی میرم دارو میگیرم برمیگردم بالا سرش با یه حال فوق العاده افتضاح ک پریشب ساعت ۴ توی خواب باز حالم بد شد اورژانسی از این بیمارستان رفتم اون یکی دارو گرفتم هر لحظه یه مریض بدحال با علائم آنفولانزا میارن که حتی یکیشون روی اعصابش اثر گذاشته بود توروخدا مراقبت کنین 😢😢😢

ویو ۴ روزه من

تصویر
۹ پاسخ

اره خیلی سخته بعید میدونم حالا حالاها شر این ویروس کم.شه😭😭

ماهم یه هفته درگیرش بودیم پسرم ۵ روز تب کرد
دکترش کپسول انفولانزا داد گف هر ۱۲ ساعت بده بهش از وقتی دادمش از این رو به اون رو شد حالش خوب شد
گف یعنی خودت نخوردی گفتم چندتا دگتر رفتم اصن بهم نگفتن همچین چیزی هس

وای از این بیمارستان دستغیب خیلی سخته بچه ها مریض باشن حالم بد میشه من
ی شب خیلی وحشتناک من اونجا بودم

آخی عزیزم.بیمارستان دستغیبی؟ ایشالله زودتر مرخص بشه

خدا شفا بده انشاالله 🤲🤲

من پسرم خیلی ضعیفه همش خونه نگهش میدارم جایی نمیرم مادر شوهرم مرتب غر میزنه چرا بچه نمیاری ببینمش ولی اصلا گوش نمیدم ویروس بدی هست

هر چی زودتر خوب شین ما هم مریضیم در حد تب و لرز شدید و سرفه منم امشب شکم درد و اسهال و تهوع دارم خدا بخیر کنه

خداشفاتون بده ان شالله🥺

وای خدایا ،، الهی عردوتااون بهتر باشین ،، پسرت چرا بستری هس ؟ علائمش چیه ؟؟

سوال های مرتبط

مامان پندار مامان پندار ۲ سالگی
پندار چندوقت یکبار تب میکنه ، این تب برمیگرده به گوشش و تا دوسالگیش من دائم درگیر دکتر و بستری بیمارستان و انواع داروها... بودم
چندین و چند متخصص گوش و حلق بینی و کودکان و همشون فقط انتی بیوتیک میدادن و تقریبا هرماه ما درگیر بودیم ، این موضوع شده نقطه ضعف من و همسرم تا یکم سرش داغ میشه ما خودمونو میبازیم
تمپانومتری دادیم و همونموقع ک انواع انتی بیوتیکارو میخورد دوتا دکتر گفتن این بچه اصلا عفونتی پشت گوشش نیست و نباید دارو بخوره و یه دکتر که ایران نیس گفت این بچه مشکل تهویه گوش میانی داره
همیتطور بودیم تا این ک از یکسال و نیم ب بعد یه دکتر پیدا کردم گفت این مشکل باعث قرمزی پرده گوشش میشه و بخاطر الرژی که داره ممکنه تب کنه با تب بر و اسپری بینی و شربت حساسیت خودت تو خونه خوددرمانی کن نیاز ب دارو نیس
یک ماه پیش همین کارو کردم و بعد دوروز تبش قطع شد و علائم از بین رفت
الان باز سرش گرمه ، کسی همچین تجربه ای داشته؟ تا کی اخه باید عذاب بکشه بچم🥲🥲🥲🥲
مامان ♥️کایرا♥️ مامان ♥️کایرا♥️ ۲ سالگی
سلام دوستای عزیزم

و سلامی از بیمارستان و شبی که کایرا رو با تب ۳۹/۵ بردیم بیمارستان

سریع ازش ازمایش خون و ادرار گرفتن ببینن چرا تبش با دارو و شیاف پایین نمیاد

کلی عذاب کشیدیم تا ازش خون گرفتن بیمارستانو رو سرش گذاشت انقدر گریه کرد😔

ادرار رو خودم ب راحتی ازش گرفتم

ما دو ساعت تو خیابون و بیمارستان بودیم تا جوابش اماده بشه

جوابش رو که بردم پیش پزشک گفتن بدنش کم آب شده باید شش ساعت تحت نظر

باشه …

هیچی بستری شد مجدد برای سرم وصل کردن و کللللی گریه کرد منو باباش هم حالمون

خرااااب


جون دربیاد الهی داداشش تو حیاط بیمارستان از گریه کل صورتش قرمز شده بود

بچه م خیلی به خواهرش وابسته س😭😭

خلاصه تا صبح بستری بود صبح گفتن با سرم تبش اوکی شده و آب بدنش هم همینطور

بیدارش کن صبحانه بخوره اگه بالا نیوورد ترخیص میشه

خوشبختانه دوتا سفیده تخم مرغ خورد و اوکی بود مرخص شد

امدیم خونه و داروهاش رو بهش دادم تقویتش کردم ولی مجدد دیدم انگار گرمه با تب

سنج گرفتم دیدم ۳۸ هست همسرم گفت پاشو بریم بیمارستان یکبار دیگه خودشون

تبش رو بگیرن

رفتیم تبش ۳۹ شده بود مجدد ازمایش خون گرفتن ازش که ببینن عفونت وارد خونش

نشده باشه ک اگر شده باید بستری بشه😭😭

منو باباش فقط کارمون شده بود گریههههه😭😭

خلاصه دو ساعت بعد جواب اماده شد گفتن اوکی هست خدارو شکر مشکلی نداره

رفتیم خونه و دارو هاش رو به همراه آنتی بیوتیک دارم میدم گلوش کمی چرک داشت

الان بعد دوسه روز تبش خدااااروشکر خوبه و رو به بهبوده♥️
مامان شکلات🍫 مامان شکلات🍫 ۲ سالگی
چند روز پیش رفته بودم بیرون، تازه تازه ماشینو برمیدارم و هنوز دستم راه نیوفتاده، شانسم اون روز مسیر خیلیییی شلوغ شد🥲🚘
تا میخواستم از پارک بیام بیرون ماشینو گازو میگرفتن، حتی یک آدم بی فرهنگ و🐄 اومد جلو وایساد😐😒
اعصابم به هم ریخته بود و پاهام شروع کرده بود لرزیدن، احساس ضعف میکردم و خیلی حالم بد بود، حس میکردم از پسش برنیومدم😔💔

خیلی ناامیدانه دنده عقب گرفتم ک شاید بتونم بیام بیرون از پشت ماشینش ک یهو یه آقای میانسال ک سوار موتور بود شروع کرد بهم فرمون دادن، جلوی ماشینا هم وایساد تا بتونم راحت از پارک بیام بیرون و حرکت کنم🥲😍❤️
انقدر هول کردم ک یادم رفت ازش تشکر کنم، ولی از صمیم قلبم قدردان محبتشم. امیدوارم هرجا ک هست حال خوبی داشته باشه و تو لحظه‌ای ک فکر میکنه دیگه راهی نیست، خدا یه راه جلوی پاش بذاره🥹

اینکه بهم امید داد و وایساد تا نتیجه رو ببینه واسم خیییلی ارزشمند بود🙂
این شکلی باشیم چقدر خوبه، چقدر خوبه حتی واسه یه غریبه نقش حامی رو باری کنیم وقتی پناهی نداره😇😇😇😇

انگار که اون لحظه، اون آقا دست خدا بود روی زمین برای کمک به من🥹خداحفظش کنه

خواستم این حال خوبو با شما هم به اشتراک بذارم ❤️🌱