۶ پاسخ

ایشاءالله بدنیا که اومد جبران میکنی خدا رو شکر از این فکرها نمیاد بسرم فقط به اون روزها که بدنیا میاد بغلش کنم ودلم اروم شه فکر میکنم اینقدر بخاطره نینیامون داریم از خودمون مراقبت میکنیم هرلحظه برامون عینه ی ماه میگذره این بس نیست فدارکاری نیست چقدر سختی میکشیم بازم میگیم نکنه این باشه نکنه اون نباشه بعضی وقتا دلم ب حال خودم میسوزه دوست داردم جایی برم یا خوراکی که دوست دارم بخورم جاییم درد میکنه با اینکه میرم دکتر خودش بهم دارو میده ولی مصرفش نمیکنم استرس میگیرتم میگم نه ممکنه ضرر باشه برا بچم 🥺 واقعا مادر خدای دومه ادمه

این‌حس و منم دارم‌میگم‌ نکنه باهوش نباشه من چیزی برا کم‌کسر گذاشتم یان 🫠ولی سرش خیلی حرص خوردم خیلی خدا میدونه چقد عذاب وجدان گرفتم

منم🥲

همه همینجوریم ولی خدا خودش میدونه دوران سختیه اگه کم کاری کردیم عمدی نبوده

منم همینطور🥲🥲🥲

تو ک هنوز داری....
منم دقیقا همین فکرها میکنم
میگم کاش باهاش حرف میزدم
بیشتر قرآن می‌خوندم
کتاب می‌خوندم
فلان جا میرفتم
فلان کار میکردم
ولی دیگ آخراشم و تایمی نمونده

سوال های مرتبط