۱۲ پاسخ

اینایی که گفتی تجملاته. مدرسه خوب بفرست رو تربیتش کار کن که آیندش ساخته بشه. وگرنه این لوس بازیا و تم دادنا همش چشمو هم چشمی ماماناس. هیچ تاثیری رو اینده بچه نداره بلکه تاثیر منفی هم داشته باشه

به نظرم تجملات میاد کار اون فامیلتون
درسته که مناسبت ها اهمیت داره اما فیلمبرداری و تدارک دیگه زیادیه
بنظرم عشق دادن و اهمیت دادن به بچه و تربیت درستش از خرج کردن براش با اهمیت تره
بچه خرجایی که کردی،اسباب بازی که خریدی،مهمونی که دادی رو یادش نمیمونه!
اما زمانی واسش گذاشتی باهاش بازی کردی رو یادش میمونه

عزیزم خودتو مقایسه نکن هر کس یه وسعی داره بچتو قانع بار بیار

والا اینا همش تجملات‌ و چشم و هم چشمیه من اگه بخام این کارا رو بکنم میتونم وضعیت مالیمونم خوبه ولی اصلا بچه هامو درگیر این مسائل نمیکنم مثلا تولدشونه یه کیک کوچیک و کلاه و شمع و چند تا بادکنک میخرم تو خونه چند تا عکس ساده میندازیم خیلی هم خوشیم.یلدا هم یه جشن کوچیک میگیریم چند تا عکس با گوشی میندازیم.بچه بیشتر اون شادی تو ذهنش میمونه.
اسباب بازی هم‌ چیزی که به دردش بخوره و سرگرمش کنه براش میخرم.اما حتی گرونترین اسباب بازی هم باشه قایمش نمیکنم تو کمد ،اجازه میدم بازی کنه و لذت ببره

اصلا این چیزها ملاک نیست هیچ اهمیتی هم به نظر من نداره این همه خرج الکی کردن

دقیقا پسر منم همه اینارو نداره چیکار کنم

منم خیلی از این فکرا میکنم

من میتونم بهترین تخت و کمد بخرم پسرمم اطاق داره خونمون سه خوابه ولی نمیخرم براش تا سه سالگی با سلیقه خودش بخرم ولی چکار کنم خیلی براش ماشین میخرم همه هم گرووون کارم خیلی بده چون خودم کلکسیون دوس دارم میخرم براش الان طوری شده بزیم مغازه ماشین گرون برمیداره نخرم براش مغازه رو ب خاک میکشه

من بچه اولمه هنوز اتلیه نبردم تولد نگرفتم چون دلم نمیخاد

عزیزم من شرایشو دارم ولی پسرم اتاق ندار فعلا ست تختو کمد ندار هیچ مراسمی هم تا الان براش نگرفتم در حد خانواده ۴ نفر خودمون بوده هر جی بوده

اینا همش تخملاته بقول دوستان
کارشون اشتباهه
بچه هرچه سختی بکشه قدر پدرمادر بیشتر میدونه درک از زندگی بهتره میدونه

درکت میکنم ابجی قشنگم
من خیلی ناراحتم بنظرم شما یکدرصد من این چیزا تجریه نکردین پسرمن بزرگه۱۱سالشه ماهنوز تو یه اتاق خونه مادرشو زندگی میکنیم شوهرم کاردرستی نداره هیچی‌برا بچهام نمیخره بارها شده من شبو روز بچه کوچیکمو با نون چایی سیرنگهداشتم اما توخونه بغلی مادرشوهرم بهترین غذا خوردن
چندروز پیش ب مادرشوهرم گفتم تو انباری یه سه چرخه هست میدین پسرم بازی کنه فقط توخونه سالم برمیگردونم اصلا ب رو خودش نیوردم دلم میخاست بمیرم اون لحظه پسرمن یه حتی یه توپ برا بازی نداره
یکسالونیم گذشته من حتی یه لباس براش نخریدم یه خانمی قبل بدنیا اومدنش لباسای پسرشو برام فرستاد خدا خیرش بده
خودم باید لباسای خواهرشوهرام بپوشم اونم کاش دور بودم جلوی خودشون
خیلی خستم.....
نمیدونم چرا این‌حرفا زدم اما خیلی دلم گرفته

سوال های مرتبط