۱۳ پاسخ

واالا خواهرشوهر من خونه داره اما زرنگن ب نام خودشون پیس ب نام پدرشوهرشه یک قرون قسط و قرض ندارن فقط میپوشن و میخورن و میکردن ماشالاشون باشه دهک 3هستن منه بیچاره شوهرم کارگر حقوق کارگری ک اخرماه از بس قسط داریم هیچی بزامون نمیمونه دهک شش هسایم😵‍💫
عدالت اینجوریه تو این مملکت

حالا ریختن؟؟

ماکه سه هستیم واقعا نیازمندیم 🙂🥺🥺😔🥹 ایشالا براشمام درس بشه.

ای خواهر ما دهک سه بودیم یه وام گرفتیم ۱۵۰تومن که اونم با سودش پسشون میدیم دهک ما یهوو شد شش

نمیدونم رو چه حسابی دهک بندی میکنن ما دهک پنجیم مستاجریم یه ماشین پراید فکسنی هم بیشتر نداریم

الان کالا برگ شارژ شده ؟؟ چرا از ما شارژ نشده 🥲

اینا خونه و ماشین رو بنام یکی دیگه زدن واقعا هر چی پولدارتر حریصتر

بهتره به پشتیبانی زنگ بزنیم و اعتراض کنیم
والا برادرشوهر و خواهرشوهرمن باغ دارن خونه بزرگ دوتا ماشین یارانه ۴۰۰میگیرن کالابرگ هم نفری۶۰۰ اونوقت یارانه ۳۰۰تومنی ما به چشم همشون میاد

آره بخدا
ما صاحبخونمون 2 تا ماشین و 2 تا خانه داره دهک 3 هس
ما شدیم دهک 5 ن ماشین داریم ن خونه داریم
بخدا پول ی شیر خشک و مای بیبی میشه🥲

اصلا حق نیست اینا بخداااا
لاقل همون 620 تومن میدادن هم بازم بهتر بود ن این ک 350 دادن به این گرونی و بدبختی 🥺

بابای من که اصلا بهش کالابرگ نمیدن حقوق ناچیز داره فقط باهمین اصلا انصاف نیست

اره حرفتو قبول دارم
شوهرم کارگر با دوتا بچه دهکمون هفت🫠

کجای مملکتمون عدالت داره که این سبد کالا عدلت داشته باشه نصف دهک یک تا سه وضعشون عالیه

دقیقا همینطوره شوهر من تحت پوشش بهزیستی هست 350 میدن دهک 4 هستیم لعنت بهشون

سوال های مرتبط

مامان ❤  hana ❤ مامان ❤ hana ❤ ۳ سالگی
آخر شبی یکم درد دل کنم بعد بخوابم 😅😅😅

شوهرم یه ماهه ک نیست رفته اصفهان واسه خاطر کارش ....
دخترم یه هفتس ک بشدت بهونه گیر شده و مدام میگه پس بابا کی میاد
اون سرکار نمیتونه بیاد ما بریم پیشش
صب ک بیدار میشه میره اتاقا رو دنبال باباش میگرده
چیزی هم نمیگه بعدش یه گوشه کز میکنه

از ۹ صب ک بیدار میشه تا ۱۱شب ک بخوابه باهاش وقت میگذرونم بازی بیرون مغازه نقاشی .....

دیگه واقعا کم اوردم
احساس میکنم دخترم از دوری پدرش داره افسرده میشه تلفنی و تصویری ک با باباش حرف میزنه بغض میکنه

گوشیمو میبره تو اتاق ب باباش ویس میده بعد میرم گوش میدم ب صداش گریه ام میگیره
همش میگه بابام دلم برات تنگ شده
بابا بیا دیگه
بابا نهار اینو خوردم
بابا رفتم اینو خریدم
بابا رفتم حموم
واسه باباش توضیح میده کلان هر روز شرح حال میده 😅😅
باباشم خیلی وقت میزاره تک تک ویس هاشو جواب میده با اینکه کارش خیلی شلوغه و احتیاج ب تمرکز زیادی داره

امروز بردمش تو حیاط مادرشوهرم گفت بزار بیاد پیشم تنهام
یعنی شاید ۲ دقیقه طول کشید تا رفتم دستشویی و بعدش رفتم دنبالش دیدم یه نعلبکی چایی با ۶ تا قند داده ب بچه ....میخندید میگفت ۶ تا قند بهش دادم بخوره
خواهش کردم ازش ک اصلا ب بچم چایی و قند نده
ب زور خودمو نگه داشتم چیزی نگم بهش بخدا

چقدر زود بزرگ شدیم چقدر مادر بودن ما رو پخته و با تجربه میکنه چقدر سختی ها رو بخاطر بچمو ن تحمل میکنیم و دم نمیزنی