واقعا این شرایط زندگیم داره به شدت حالمو بهم می زنه
خدا منو ببخشه هزاران بار منو ببخشه نمی خوام ناشکری کنم ولی به شدت از بچه و بچه داری خسته شدم
هر کاری تو این خونه بکنی انگار آب تو هاونگ ریختنه نی خوام سخت نگیرم اصلا بهشون ولی محلم نزارم یا دعواشون نکنه همه جی مباد دسر خونه بهشون میگم‌جمع کنید اینارو که این وسط ریختید حتما باید باید جمع کنید باز ماهلین حرب گوش کن تره و کمک نی کنه ولی دلوین اصلا شرطی هم شدن میگم هر کی کمک کنه جایزه می خرم ولی دلوین میگه نمی خوتم ناهلین به هوای جایزه انجام میده ولی در کسری از ثانیه همون آش همون کاسه اس دلوین به شدت لجبازه و پرخاشگر و به شدت بد غذا سر غذا خوردنش هم ما داستان داریم یعنی اینقدر بهونه میاره میاره تق و گریه که منو عاصی می کنه من فقط میگم برد گمشو نمی خوام ناهار بخوری اصلا اینم از وضع زندگیم اونم از شوهرم که هیچوقت خونه نیستم وقتی هم هست مریضه در ماه دوبار مریض میشه اونم از آدمای اطرافم که هر کدومشون هر چی بگن هیچی نیست حالا همون حرف خورشون رو به خودشون بزنم میشم آدم بده ی داستان خیلی وقتا به مردن فکر می کنم ولی یاد مسئولیت هام می‌افتم دست نگه میدارم یه تنه این زندگی رو به دست گرفتم واقعا برام خسته کننده شده دلم به شدت به حال خودم میسوزه😟😟😟مگه یه آدم چقدر تحمل داره

تصویر
۱۷ پاسخ

خونه بچه داری همینه دیگه چراانقد سخت میگیری یروزی بزرگ میشن دغدغه هاشون انقد بزرگتر و غصه هاشون بیشتر میشه و دلت میخاد برگردی ب این روزا روزی هزاربار دلت تنگ میشه برا الانشون و ارزوشومیکنی

بیشترین مشکل ما همون تنها بودن با بچه هاس همین که هیچ وقتی واسه خودمون نداریم باعث شده خیلی وقتا بی حوصله و بد اخلاق باشیم وگرنه بچه هامون هیچ مشکل یا تقصیری ندارن همه رفتارهاشون اقتضای سنشونه

به این فکر کن چندسال دیگه بزرگ میشن هرکدوم میرن تو اتاق خودشون دیگه با پاها و دستای کوچولوشون نمیان با اسباب بازیاشون بازی کنن خونه ت اون موقع ساکت و تمیزه و دیگه سر و صدای شادی و ذوق و بازی بچه هات نمیاد من خونمو تمیز میکنم ولی به شوهرمم کفتم اسباب بازی بچه جز ریخت و پاش حساب نمیشه باید فکر کنی دکور خونه س بچه الان بازی میکنه دو سال دیگه اگه اورد اینا رو اینجوری بازی کرد همشون اون موقع تو قفسه چیده ن

حالا من از اینم بدتررره🥴

عزیزم دغدغه همه مون همینه بخدا منم همینطورم. بچه ها وقتی سرشون داد بکشیم لجوجتر میشن. برا همینم خیلی دوره تا الان شرکت کردم. الانم یه چالش «تربیت بدون فریاد » شرکت کردم ۲۱ روزه ست. تو تلگرامه هزینه ش هم ۱۹۹ اگه میخوای امروز اخرین مهلتش هست.. اونیم ک برگزار کننده س یه مامانه مث خودمون. آیدیشو برات میذارم خاستی براش پیام بذار ادت کنه و ثبت نام کن
شاید کمکت کنه@fahim_melina

اینجا ک خلوته عزیزم یه چرخ بزنی همش جم میشه من روزی پانصد. بار جم مینم بدتر از اینو

چون این مشکلاتو زیاد جدی میگیری در حالی که ماهم داریم ولی به چشم ما زیاد نمیاد.منم الان پلو و ماهی درست کردم با وجود اینکه کلیم کار داشتم حتی یک‌ قاشقم نخورد گفت مامان سیرم بزار برای شب و میدونم شامم‌نمیخوره....این‌درحالی که خودش گفته بود برام پلو و ماهی درست‌کن منم جمعش کردم....چیز کیک درست کردم ژله ۳ رنگ دارم درست میکنم‌اونطرف رایان کلاس افلاین داشت باید تکالیفشم انجام میداد میفرستادم تکالیفشم همرو انجام دادیم قبل ۱۲ یدونه رنگ آمیزیش مونده گفت خسته ام دیگه مامان بزار یکم‌دیرتر انجام میدمش‌ گفتم باشه درحالی که معلمشون میگه تا ۱۲ بفرستید ما هنوز نفرستادیم به جهنم مهم اینکه انجام بده.خونه که جای قانومندی برای تکالیف نیست تو کلاس این چیزارو داره کافیه...اتفاقا حال خونمون الان وضعیتش خیلی بدتر از خونه تویه ولی میدونم غروب که بشه همه رو خودش دونه دونه بر میدار میبره میزار سر جاش قبل خوابش نمیزار هیچی جایی بیوفته و من رآضیم داره بازی میکنه به تنهایی نه گوشی بازی یا تیوی دیدن و این خوبه.ی عالمه ظرف دارم تو ظرفشویی الان اومدم یکم دراز بکشم بعد برم بشورم با دست.شوهرمم امروز کلا ۷ صبح رفت تا ۱۱ شب میاد کارش طول کشید عصرم نشد بیاد.از تکیه کنایه اطرافیانم تا دلت بخواد هست ولی اصلا برام مهم نیست‌چون هیج جا زندگیم نیستند.کسی که در حال حاضر برام خیلی خیلی مهم همسرم و بچه هامه بقیه رو ی گوشم در ی گوشم دروازه اصلا برای خودم نمیزارم....توام اینارو نباید جدی بگیری باید با خودت تکرار کنی.به خدا زندگی انقد توش مشکل اینا هیچ نیستند.زبونم لال تو دل اون مشکلات بری متوجه میشی اینا شرایط ایده آل بودند تازه.سخت نگیر خواهر خودت پیر میشی بیخودی

عزیزم هممون شرایطمون همینه بچن دیگه حالا پسر نداری ببینی چه قدرررر سخت تره
بیشتر بخاطر اینه که دست تنهاییم شوهرامون هم کمکمون نمیکنن
والا منم بعضی روزا واقعا کم میارم حتی حوصله خودمم ندارم

عزیزم همه این میگذره بچه داری همین مخصوص تو سنین کمتر بزرگتر بشن دیگه از ریختو پاش نیست دیگه از غر زدن نیست

میگذره این روزا دلت تنگ میشه همه ی ما دوقلو داریم همینیم الان از ساعت ۲:۳۰جا انداختم بخوابن رفتن دارن بازی میکنن از صبح خدا شاهده فقط داشتم از هم جداشون میکردم یا مو میکشیدن یا گاز میگرفتن اینقد جیغ کشیدم نزنین همو الان موقع خواب مهرشون گل کرده

خونه من از این بدتره😬😵‍💫🤷🏼‍♀️

عزیزم درکت میکنم واقعا تنهایی از پس همه چی براومدن خیلیییییی سخته

سلام عزیزم
الهی

الانم بنظرم خونت خیلی تمیزه حساس نباش

عزيزم شرايط ماليتون اكر ميرسه بكي رو بگير روزي چهار پنج ساعت بياد خونه تون بمونه غذاي بچه هارو بده از ساعت١٢تا٥مثلا

دقیقا چیزیکه از تاپیکهات همیشه فهمیدم همین بود که دست تنهایی. شوهرت شغلش چیه!
در کل آقایون اینجور وقتا پا پس میکشن .بنظر میاد مشکل مالی نداری،خیلی وقت پیش ها هم بهتون پیشنهاد دادم پرستار بگیری ،روزی یکساعت هم بیاد پیش بچه ها،شما یه نفسی بکشی خیلی برات واجبه و احتیاج داری

دقیقا میفهمم چی میگی من با دوتا پسر دقیقا همین مکافات دارم و همسرم اصلا کمک حالم نیس و تنهای پدرم دراومد اون آدم بیشعورم فقط طلبکاره

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
تاپیک حاوی متن تکراری !!!!
دوست عزیز اگر نمی تونی راهنمایی کنی و اذیت میشی فقط رد شو برو ولی قضاوت نکن🙏🙏بچه ها یادتونه گفتم برچسب گرفتم واسه دلوین که وقتی پی پی کرد بچسبونه به دیوار تا ماهلینم ترغیب بشه یادتونه ؟؟برچسب ها شده ۵ تا ماهلین فقط واسه دوسه تای اول عکس العمل نشون داد واسه بعدی ها نه ولی من همچنان سر حرفم هستم و گفتم به دلوین بشه ۱۰ تا جایزه میگیرم برات تا ماهلینم ترغیب بشه ولی هنوز هیجی به هیچی الان دیگه کاملا بیخیالش شده من واقعا از این شرایط خسته شدم همش یا دارم پوشک شورتی می خرم یا شورت میشورم الان دیگه از بس شدرت شستن و خسته شدم دیگه تک و توک می اتدازم میره به خدا بچه ای هستش که کاملا آگاهه چون بهش گفتم تو مدرسه اینکارو بکنی دعوات می کنند همه اصلا انجام نمیده ولی بازمن نی ترسم پاش می کنم آخه بچه ای که سوره توحید و کوثر و حمد رو بلده ووسه تا شعر بلده از ده تا ۱ رو یاد گرفته برعکس بشماره موندم چرا نمیگه وقتی هم دعواش می کنم باهاش حرف می زنم خجالت می کشه کلی لباشو گاز میگیره سرشو می اندازه پایین و گریه می کنه امشب خیلی باهاش حرف زدم گفتم یادته پارسال تو بیمارستان بودی گفت آره الکی فتم به خاطر اینکه پی پی رو نمیگی به این روز افتادی می خوای بازم بری بیمارستان گفت نه گفتم پس حرف گوش بده یغلش کردم و گفتم مامان من واقعا خسته شدم از این وضعیت آرزو به دل موندم یه بار بیای اعلام کنی واقعا دیگه نمی دونم چی درسته چی غلط😥
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
سلام امروز که تو مطب دکتر بودیم دخترامو هر کاری کردم بیرون از اتاق بمونند نموندن بعد به آقای دکتر گفتن ببخشید میشه ابنا هم‌بیان داخل گفت اشکال نداره بیان رفته بودن دکتر تغذیه که خداروشکر از امروز استارت رژیمو زدم بعد دست آخر گفت تا داری میری داروخونه حتما واسه دخترات شربت هموگلوبین بگیر شربت آهنه بچه هات آهن بدنشون کمه گفتم اتفاقا این یکی دخترم دلوینو می گفتم گفتم هم همیشه میگه خستم هم‌غذاش نصف شده هم اینکه تمایل پیدا کرده به چیزای شیرین گفت صد درصد کمخونی دارن برو اینو لگیر شبی یه قاشق مرباخوری بده بهشون قبل خواب اینم بگم خیلی ماست می خورن هم‌همراه غذا می خودن هم بعدش و این خیلی بده خیلی عاشق ماستن حالا می خوام ببینم کسی تجربه ی استفاده از این شربت رو داره واقعا تاثیرگزاره ؟؟؟؟دو اشتهاشون چی تاثیر داره ؟؟چون دلوین بی نهایت کم اشتها شده ۴ تا قاشق می خوره میگه نمی خوام دیگه ماهلینم‌کم و بیش ولی دلی بدتره
کسی تجربشو داره بهم‌بگه
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
من واقعا نمی دونم کدوم روش و راه درست خوبه که بتونم این ماهلین رو از خر شیطون پیاده کنم بچه ای که کاملا هوشیاره می فهمه درکش نسبت به پارسال خیلی خیلی بالا رفته و همچنین هوشش وبی از پسش برنیومدم که پی پی رو بگه الان دقیقا ۱۵ د ۱۶ ماهه که یه بارم نگفته پی پی دارم شاید خنده دار باشه ولی آرزو به دل موندم یه بار این بچه بیاد بگه من دستشویی دارم امشب دیگه اینقدر اعصابمو خورد کرد که دیگه هم زدمش هم تنبیهش کردم بهش گفتم حالا که دختر بدی هستی نه دیگه دوستت دارم نه دیگه باهات تمرین می کنم الان برو بیرون تو تنبیهی من می خوام با دلوین کار کنم بچم‌مثل ابر بهدر گریه می کرد قلبم داشت از سینم میزد بیرون اعصابم خیلی خراب شد آخه دیوونم کرده وقتی بهش میگم ماهلین آخه چرا نمیگی مادر من میگه دلم می خواد نگم میگم آخه چرا میگه همه ی بچه ها تو شلوارشون پی پی می کنند گفتم کی گفته آخه حرف تو گوشش نمیره حایزه براش گذاشتم قبلا چندین بار جایزه بهش دادم تنبیه و تشویق حتی جلوش کلی دلوین رو نشویق کردم که تو دستشویی پی پی می کنه فایده نداره که نداره از چت جی بی تی راهنمایی خواستم میگه یا از شرم.و خجالتشه نمیگه یا می خواد رو بدنشم کنترل داشته باشه و به خاطر اون حس کنترلشه که اینکارو می کنه ولی واقعا دیگه موندن با این بچه چه کنم 😫😫😫می ترسم این عادتش تا چند سال دیگه باهاش باشه🤨😔
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
از اونجایی که خودتون می دونید من یه مادر پیگیر و دغدغه مندی هستم حالا خوب یا بدش رو نمی دونم دست خودم نیست نمی تونم نسبت به بچه هام بیخیال باشم چون بچه هام از اول تاخیر داشتن الانم تو همه کاری خودمم باید خیلی کمکشون کنم در کنار مهد که میرن چون با این وضع تعطیلی ها فکر نکنم همه خیو بتونند از تو مهد یاد بگیرن با مربیشون گفت و گو داشتم ایشون هم مشاوره و روانشناس کودکه ایشون گفتم از نظر من هم‌گفتار روایتگریشون ضعیفه گفتار پایه عالیه فقط روایتگریه که اونم با چند جلسه اوکی میشن می گفت اگه اینقدر تعطیلی نبود مب گفتم نیاز نیست ببری گفتار درمانی و به مرور تو محیط باشن خوب میشن ولی وقتی این همه تعطیلی هست و شما هم‌می خوان زودتر تا زمان سنجش راه بیافتن بهتره که در کنارش چند جلسه گفتار درمانی هم دتشته باشن تا صعودی پیشرفت کنند بعد دیگه صحبت هامون رسید تا اونجایی که گفت هر دوشون یه مقدار تو دقت و تمرکزشون ضعیفن که اونم بازی های مربوط به این مساله و تمریناتش رو اگه باهاشون کار بشه خوب میشن گفت اگا هی تعطیل نکنند من خودم تو مهدم باهاشون کار می کنم ولی تو خونه هم‌نیاز به رسیدگی دارن از اون طرف هم نقاشی دلوین و ماهاین رو نشون من داد از ماله بچه های دیگه هم‌نشونم داد گفت خیلی ضعیفم و باید روشون کار بشه و در حده بچه های ۵ و ۶ ساله نیست که اونم‌بهتره هم تو خونه باهاشون کار بشه هم تو مهد من خودمم متوجه این موضوع شدم با نقاشی هایی که پامان های اینجا میزارن بچه های من در نهایت فقط بتونند یه آدم بکشن یه خورشید حالا به تازگی دلوبن یادگرفته ابر هم‌بکشه ولی گفت باهاشون کار بشه خوبه بعد من گفتم اگه با طور هماهنگ هر سه تایی بشینیم و بگم همزمان با من بکشید چطوره گفت اگه حوصلشو داشته باشید عالیه
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
آخر هفته ها که میایم خونه ی مامانم خواهرم بچه هاشون میزاره و میره به کاراش برسه ۳ تا داره یه ۱۵ ساله یه ۱۱ ساله یکی هم ۱ سال و دو سه ماهشه این فسقلی ته تغاریشونه و خدا خواسته بعد وقتی من باشم مانانم میگه حوصله ندارم تو به این بجه برس ولی خبر نداره من از خودش بدترم عین یه زن ۵۰ و ۶۰ ساله شدم بعد از این بجه های بدقلق و بد غذا هم هست دیگه بیشتر رغبت نمی کنم بهش برسم بجه های خودم اینجوری نبودن و خوش خوراک بودن حالا به غیر از یه مدت که ماهلین میکروب معده و رفلاکس شدید داشت ولی در حالت عادی خوب بود خلاصه امردز خواهرم ساعت ۴ داشت میرفت گفت نیم ساعت دیگه پوش ملورین رو عوض کن و شیرش بده و بخوابونش ولی من کاملا عذا گرفته بودم 🥴ولی گفتم گناه داره دیگه بجه رو به من سپرده قبلا اونم یه وقتایی کمک من می کرد بزار کمکش کنم خلاصه اومدم بچه رو به زور با بی حوصلگی تمام پوشک عوض کردم و شیر دادم و خوابوندمش اصلا حوصلشو نداشتم اصلا من دیگه به هیچ عنوان نمی تونم یه بجه رو از اول به دنیا بیارم و بزرگ کنم دیگه آدم قبلی نیستم و نمیشم دیگه میگم شاید یه دلیلش اینه که سر این دوتا خیلی سختی کشیدم تا بزرگ شدن عاشق بچم ولی دیگه حوصله رسیدگی به بجه کوچولو رو ندارم قبلا چقدر با عشق کارای این دوتاشو می کردم تو نوزادی الان یکی بچشون بسپاره به من زورم میاد یعنی همه اینجوری هستن یا من خیلی زود دارم پیر میشم ؟؟🫤همیشه میگم خداروشکر دوقلو شدن اگه نه دیگه حوصله زایدن و بزرگ کردن از اول نداشتم 🤭البته اینو بگم خواهرم سنش بالاس
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
امروز روز اول گفتار درمانی بچه ها بود پیش درمانگر قبلیشون همه رودبراش توضیح دادم خودشم واسه هر کدوم نیم ساعت وقت گذاشت بعد گفت دلوین هم تلفظاتش مشگل داره هم مشکل واچی داره گفتم واچی چیه گفت یعنی حرف س رو روی زبونش میاره باید اتمامش روی دندون باشه لطفا و خواهشا در طول درمان هیچ مدقع بچه رو مسخره نکنید گفت روایتگری داره کم و بیش ولی به صورت تیگه تیگه نیاز به تمرین داره ماهلین رو گفت فقط روایتگری نداره اصلا ولی مابقیش چیزاش خوبه حتی دلوین رو گفت با. ولی . اما . این چیزارم تو جمله هاش نمیاره و بعضی کلماتم جابه جا میگه حرفاشو مثلا به دکتر میگه دتکر گفت طی ۳ و ۴ ماه اوکی میشه بعد گفت تمرینات ستجش رو هم باهاشون انجام میدم و تست سنجش امتحانی هم در نهایت میگیرم ازشون اگر اوکی بودن می تونی ببریشون ولی گفت یه مدت طولانی رو سنجششون کار می کنم گفت صد درصد بهشون گیر میدن خلاصه من یک ساعت اونجا بودم گفت ماهی ۷ ملیون هزینه ی درمانشون میشه هفته ای دو جلسه باید ببرم که البته ایشون به دوقلو ها تخفیف میده بعدش اومدم تاکسی بگیرم به بدبختی گیرم اومد چون مرکز شلوغیه هیچ اسنمی قبولم نمی کرد🥴🥴با بدبختی با دوتا بچه دوتا خیابون پیاده اومدیم‌پایین تر تا اسنپ گیرم اومده اونم با ۱۵ درصد شارژ اینقدر سلام و صلاوت فرستادم شارژم تموم بشه بدبخت دوعالمم😫😫بچه هامم حسابی شیطونی کردن هی ورجه وروجه هی می خواستن برن تو خیابون من همین جور هوار می کشیدم نرو خطرناکه دلوین می گفت مامان من که نمیرم 😀خلاصه که با این دوتا بچه رسما سرویس شدم ولی همه ی اینا می ارزه به نتیجه ی خوبش سختی هاشو به جون می خرم واسه بچه هام😍😍
الانم اومدم براشون مرغ سوخاری درست کردم جاتون خالی 😋😋
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
سلام صبحتون بخیر اینم سند و مدرکی که همش دارم خودمو اینجا جر میدم واسه مامانا 😀😀که خوندن و نوشتن و حتی آموزش زبان های خارحی ممنوع شده تو پیش دبستانی و هر مهدی که اینکارو بکنه تخلف محصوب میشه و پیگرد قانونی میشه
این خبر رو از منبع معتر آوردم عزیزانم امسال خیلی دارن پیگیری می کنند به خدا روانشناس آورده بود پی گفت خیلی اشتباهه نکنید با بچه ها اینجوری
خداروشکر تو مهد ما هم ممنوع کردن
حتی تا پارسال زبان یاد میدادن امسال حذفش کردن چون آموزش و پرورش گیر داده گفت باید حذف کنید هر مادی هم که اینکارو بکنه بفهمن جریمه میشن و باهاشون برخورد میشه
ولی در کل چه کاریه وقتی کلاس اول از لوحه نویسی شروع می کنند میگن بچه ای که خوندن و نوشتن بلد باشه بره کلاس اول هواس مابقی بچه هارو پرت می کنه کلاس واسش خسته کننده میشه ک جو کلاس رو به هم میریزه
الان دوقلو های دوستمم همین جور شدن چون اونا بلد بودن کلاس رو به هم ریخته بودن معلمشون اعتراض کرده بوده به دوستم که بچه هات نمیزارن مابقی بجه ها یاد بگیرن
در آخر می خوام اینا بگم اگه مهد کودک بجه هاتون اصرار داشت باید یاد بگیرن یا اعتراض کنید تا حذفش کنند یا اینکه خیلی فشار به بچه نیارید ولی به نظر من اعتراض کنید خیلی بهتره اینا نکات ریزیه که خیلی ها بهش توجه نمی کنند
آخه ته تهش چه کاریه
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
در ادامه با تاپیک قبل درآخر گفتار درمانگرشون گفت الان که فرستادی مهد خودتون متوجه نشدید که هنوز هم در حده همسن و سالاشون نیستن از این‌لحاظ گفتم به لطف آقای شبشه فروش که چپ‌و راست تعطیل می کنه با آنلاین شدن این ها متوجه شدم😀😀من به گفتار درمانگرشوم هم‌نگفتم که نخواد نسخه ی جدید بپیچه برامون ولی من خودم حس می کنم در رابطه با درک و فهمی هم هنوز در حده همسن هاشون نیستن که اونو هم‌میزارم پای تاخیر رشدی که دارن هم اینکه نیمه اولی ان و نمیشه مقایسه کرد پیش خودم‌گفتم‌اونو سعی می کنم تو اجتماع درستشون کنم واینم‌بگم‌اون یه کوچولو لکنتی هم که گه گدار سراغش میاد گفت چون تاخیر داشته و هنوز تمام‌کلمات رو کشف نکرده من اسمشو لکنت نمیزارم در آخر می خوام‌اینو بگم‌اگه واقعا بچه هاتون از این لحاظ ها مشکل دارن رسیدگی کنید یه بچه ی کلاس اولی اومده بود که درست نمی تونست حرف بزنه حتی بدتر از بچه های من‌می گفت تو مدرسه دچار مشکل شده و اعتماد به نفسش اومده پایین دقت و تمرکزشم پایین اومده می گفت تا کلاس چهارم‌شاید اهمیتی نداشته باشه ولی از اون جا به بعد وقتی بخوان درس هارو جواب بدن می مونند توش