چن ماهه پدرم فوت شده اصلا دل دماغ نداشتم امسال گفتم شب یلدا خونه خودم باشیم وجایی نریم
از اون ور مادرشوهرم هلک و هلک مهموناشو برداشت آورد خونه ما که کسی نره خونش ... از بعدظهر تا الان انقد سرپا بودم زانوهام درد گرفتن
سفره یلدا انداختن ب زور
آخرشبی مادرشوهرم رفته تواتاق بخوابه میگه اتاق بو میده منم گفتم ماسک بزن .. شوهرم گفت ساکت شو الان دندهات میشکنم میفرستمت خونه ننت
جوابشو دادم ولی خیلی ناراحتم خوابم نگرفت
عجب یلدایی

چقدر پرو هستن بخدا

نباید از مهمون های اون پذیرایی کنی عادت میکنن خواهر میزدی خودتو به مریضی من بودم عمرا آنجام بدم

چقدر سخت با بچه شش ماه ..اخرشم اونجوری بگن .هی

واااااا
عجبا
عزیزم خدا کمکت کنه

😂😂خوب گفتی

واااا اون مهمون اورد تو چرا پزیرایی کردی

بگو حتما بو خودته بوگندو