من یه خاله دارم ۲ سال ازم بزرگتره بعد دخترش از پسر من ۲ ماه بزرگتره. خالمو خیلی دوسش دارم ولی خیلی چشم و هم چشمی میکنه
موقعی که حامله بودم همش میگفت شکمت کوچیکه بچه تو ضعیفه....وقتی زایمان کردم روز ۵ زایمانم اومد دیدنم بعد بچش دو ماهش بود ماشالله تپل بود منم اولش شیر نداشتم بچم گشنه بود بعد هی میگفت من شیر زیاد دازم شیرم چربه تو شیرت ضعیفه و این حرفا منم که میدیدم شیر ندارم فقط گریه میکردم و غصه میخوردم... گذشت بچم سه ماهش شد ماشالله اینقد تپل شد ولی خالم شیرش کم شد و رشد بچش کم شد. بعد من به پسرم شیر خشک میدادم اونم روزی نهایتا ۶۰ تا خالمم چون میدید تپله پسرم همش میگفت نده و منم ساده حرف گوش کردم و بزرگترین اشتباهم بود که شیشه بهش ندادم دیگه
خلاصه الان بزرگ شدن دختر اون ماشالله خیلی خوب غذا میخوره مثلا یشب مهمونی بودیم دخترش شامشو خورد بعد میوه اوردن سریع رفت دو سه تا موز برداشت حالا خالمم میگه اره بچه منم میتونه از پس خودش بربیاد و این حرفا همش میخواد خودشو از بچه من بالاتر بگیره ولی من اصن به این چیزا اهمیت نمیدم ولی یه موقع های اعصابم بهم میریزه
مثلا دیشب یزدان هیچی نخورد ولی دختر خالم اول شام بعد میوه بعد ژله
ولی پسر من هیچی نمیخوره دیگه دیونه شدم با این خوردنش الان خالم میگه این بد غذا هس تا بزرگم بشه همینه 🥲🥲🥲

۴ پاسخ

چرا حرص میخوری هربچه ای یه مدله حالا فکرکردی بچه هایی ک زیاد میخورن خوبه نه اونام اضافه وزن میارن و دردسرای خودشو داره پسر من ی روز خوب میخوره ی روز هیچی نمیخوره دیگه چکارش کنم ب زور ک نمیشه بهش داد مثلا امروز کلا دو یه سه قاشق کوچولو الویا خورده همین

عزیزم بچه با بچه خیلی فرق میکنه قرار نیست ک همه بچها مث هم باشن
شما برای آرامش خودت سعی کن زیاد با خالت رفت و آمد نداشته باشی

کاملا درکت کردم ... تا جاییکه میشه کم رفت و آمد کن ، هیچ اهمیتی هم به حرفای خالت و بقیه نده ، هیچ موقع بچتو با بچه دیگران مقایسه نکن هر بچه ای مدل خاص خودشه ، نگران نخوردناشم نباش وقتی رشد دندوناش کامل شه خوب میشه خودش ، بدغذایی هم هیچ ربطی ب این چیزا نداره نگران نباش من تجربشو دارم که بهت میگم ، انشالله که پسر گلت همیشه سالم باشه همین فقط مهمه

گوش نکن به حرفهای بقیه

سوال های مرتبط

مامان فرح جون🥰♥ مامان فرح جون🥰♥ ۱ سالگی
خانما من خواهر شوهرم وقتی چهار ماهش باردار بود من باردار شدم یعنی دخترش چهار ماه بزرگ تراز دخترمه بعد دخترش اول تپل بود ولی بعد 7ماهگیش خیلی خیلی لاغر شد خب الان هروقت میاد خونمون میگه وا دخترت چقد لاغره وا انگار پوست واستخونه اینجور میگه که مادر شوهرمو جوش بزنه ودعوام کنه که چرا به بچه نمی رسی اخه هربار خواهر شوهرم این حرفارو میزنه مادر شوهرم بهم میگه به بچه غذانمی دی به بچه شیر نمی دی بعد ماشالله دخترم هم قد وتو شکل تپل تراز بچه هاشون که بزرگتراز دخترمه امروز من وخواهر شوهرم رفتیم بهداشت خب برا مراقبت دخترامون وزن دختر من که یکسال وتقریبا نزدیک یکسال ودوماهشه 9کیلو 800گرم بود بعد دختر خواهر شوهرم که یکسال پنج ماهشه 9کیلو300گرم بود من هم از بس ازش ناراحتم بهش گفتم وا وزن دخترت 9کیلو 300گرمه گفت نه نه از بس گریه میکنه نزاشت درست وزنشو بگیریم اخه دکتر بهداشت خوب وزنشو گرفت هی میگه نه خوب نگرفت ولی خوبه که باهم رفتیم تا بار دیگه نگه بچت لاغره 😒😒😡