۴ پاسخ

معلومه عزیزم که هممون این روزا رو داریم میگذرونیم و فقط و فقط یه مادر که بچه کوچک داره درک می‌کنه بقیع هیچ درکی ندارن
منم یه روزایی کم میارم زندگی بهم ریخته و نا بسامون بیشتر عصبیم میکنه همون‌جوری ول میکنم میرم بیرون تا یه ذره حال روحیم بهتر بشه چاره چیه
میگذره عزیزم این روزا با همه شیرینی و تلخیش و سالهای بعد دلمون تنگ میشه واسه این روزا
بی خیال همه چی بچه تو خوش باش و خودت

بچتون وقتی سرپا نگه میدارین صاف وایمیسه رو پاهاش

من پنجشنبه دارم بچمومیبرم بیمارستان شیخ یااکبرپیش متخصص..ببینم اوناچی میگن..همه میگن بچه الکی گریه نمیکنه .حتمایچیزیش هست.اونامعاینه کنن ببینم جی میگن.حداقل ایناهم مخ منونخورن😑

خستگی همینه..بچه هاداغون میکنن مارو.بچه من که الان یه هفته اس کلاشباتاصبح بیداره.خورشیدطلوع میکنه میخوابه اونم دوسه ساعت توهمین حین البته شیرهم میخوره😑ازروزی که سرماخوردبدترشده

سوال های مرتبط

مامان آدرین مامان آدرین ۱۱ ماهگی
دیشب پسرم خیلی نق میزد ،ساعت خوابش بود و نمیخوابید ،من بودم و کلی ظرف نشسته و پسرم که گریه میکرد ،شوهرم از خستگی دراز کشیده بود و نگاه میکرد ... میدونم واقعا خسته بود ،آرایشگره و از صبح تا ۸ شب سر‌پا و دست تنهاست تو مغازه. ولی من از دستش شاکی بودم ،توقع داشتم‌بیاد بچه رو بگیره که من به کارمم برسم و هم اینکه خسته نشم از گریه هاش. شوهرم پاش درد میکرد و تنهایی داشتم حرص میخوردم ،خیلیییی عصبی شدم و یه مامان عصبانی بودم که هی غر میزدم که پسرم بخواب ،خسته شدم ،ای بابا و فلان... با پسرم بداخلاقی کردم تا اینکه گفتم بابا لامصب بیا بگیر بچه رو یه کم مغزم آروم‌بشه من از صبح دارم باهاش کلنجار میرم. اومد بچه رو گرفت یه کم اروم‌شدم‌،بعد میگم خب میدونم خسته ای ولی وقتی میبینی دارم عصبی میشم و خسته ام‌بیا بچه رو بگیر چند دیقه کافیه تا اروم‌بشم. حالا ایناش هیچی ، اصلا با همسرم مشکلی ندارم و درکش میکنم و اونم همیشه درک میکنه منو ،فقط نمیدونم چرا دیشب انقدر عصبانی شدم و از اینکه با پسرم بد اخلاقی کردم و هی غر زدم ناراحتم و عذاب وجدان دارم