۶ پاسخ

همه همینن چندروز پیش دوستام دعوت کردم خونمون پسرم چسبید به من اصلا نذاشت باهاشون حرف بزنم پذیرایی کنم

منم همین بودم حتی عروسی دایی و عروسی عموم نتونستم برم توی مجلس و جاهای شلوغ همش گریه میکرد مجبور میشدم برگردم بشینم خونه حتی عروسی داییم آرایش گاه رفته بودم لباس خریده بودم آماده شدم رفتم انقد گریه کرد خودمم کم مونده بود گریه کنم آخرش برگشتم خونه ولی الان خیلی فرق کرده تقریبا تا یه سالگی اینا اینجوری بود بعدش که یکم بزرگ شد دور و ورشو شناخت بهتر شد الانم که ۲ونیم سالشه خودش از خداشه بریم بیرون یا عروسی اول عروسی معذبه و جاش تکون نمیخوره یکم که گذشت خودش پا میشه میره میرقصه هر چقدرم میگم بسه بیا میمونی زیر دست و پا گوش نمیکنه
صبر داشته باش درست میشه منن خیلی اذیت شدم ولی الان راحت شدم فعلا دیگه نمیدونم این‌یکی دخترم هم میخواد اونجوری باشه یا نه

پسرمن تو خونه بیرون همه جا کلا درحال نق زدن وگریس

منم همینه بیشترازدوساعت جایی نمیمونه

بیشتر باید ببریش عادت کنه

من بچم همینه انقدددد گریه میکنه کوفتم میکنه

سوال های مرتبط