چرا اطرافیان بجای درک بیشتر سرکوفت میزنن
ماشالله امیررضا خیلی شیطون شده صبح که چشم باز میکنم درحال بدو بدو دنبالشم بعضی انقد حالم بد میشه ناخواسته جیغ میکشم بعدا فکر میکنم چرا همچین رفتاری کردم ولی واقعا دست خودم نیست
خونه مادرمم جای کمک بیشتر میگن تو مگ فقط زاییدی و فلان بیشتز اعصابمو بهم میریزن😔
هی میگم نرم بازم میبینم توانشو ندارم خونشون میرم

همه همینن وقت میرینن اعصاب ادم

من تاشب پوره میشم از خستگی
ولی سعی کن جلوی دیگران سرش داد نکشس

دایه مهربان‌تر از مادر میشن خودشون یکساعت نمیتونن تحمل کنن

فک کن مث منی
کیلومترها از همه دور
و بدون هیچ کسی
فقط خودت و بچه و خدا
اون وقت دیگه نمیری

عزیزم پس بزرگتر بشه میخوای چیکار کنی
دختر من الان اینقد راه میره به هرچیزی دست میزنه شیطونی میکنه که بعضی‌ وقتا از شدت خستگی و درد پاهاش گریه میکنه ماساژش میدم اروم میشه هنوزم بدتر میشه باید صبر داشته باشی

طبیعیه ماهم میشنویم
بابای من ک میگ تو سرجمع 24ساعت بچه بزرگ نکردی
درصورتی ک واقعا اینجوری نیست مامانم بچه رو برام ترخشک و نگهداری نمیکمه همه چیش باخودمه
فقط خونشون ک هستم غذا درست نمیکنم و تمیز کاری ندارم واسه خونه
باز ظرفارو بعد غذا سریع میشورم ک میگم مامان خسته شد...
ولی دیگ میگن حرف دیگ زده میشه
من از ی گوش میگیرم از ی گوش در میکنم

دوسش دارن میگن .یکم تحملت رو ببر بالا گلم سختر هم میشه