سلام خانما کی بیداره بیاد درددل کنیم ک حالم خیلی خرابه از خانواده شوهرم ک انقدر نفهمن. من الان ی روزه وارد نه شدم درد زایمان دارمو دکتر استراحت داده و با شیافت ۱۲ ساعته کنترلش میکنم حالا مادرشوهرم گوشش وز وز میکنه و میخواد بره دکتر میگن پدرشوهرمو مادرشوهرمو عمو شوهرمو با شوهرم چون ماشین داره برن ک فاصلمون ۷ ساعت راهه شوهرم هعی راه بیراه میاره میگن ن باید بیایی ولی اسم منو اصلا نیاورده ک بگه بخاطر زنم ولی من میفهمم ک بخاطر منه منم بهش گفتم برو احتیاجت دارن حالا شوهرم ب پدر شوهرم گفته باشه میام . بنظرتون چیکار کنم ؟؟؟

عزیزم شوهرت باید شرایط رو بفهمه و نه بگه
تو هرچقدر هم ناراحت باشی راه ب جایی نمیبری
تنها راهت اینه شوهرت محترمانه جواب رد بده بگه زنم پا ب ماهه نميتونم

کلا خانواده شوهر قوم ظالمینن
آدمای بشدت نفهم و بیشعور هرچی حرص بخوری بیشتر اذیت میکنن

خب شوهرت بره
مگه مامان بابات نزدیکت نیستن؟عزیزم هنوز ک‌وقت زایمانت نیست چ اشکال داره