۲ پاسخ

برای راهنمایی بهتره دلیل سردی هم مینوشتید چ دلیلی باعث شده ک دلسرد شین و دیگ براتون مهم نباشه؟؟ اک خیانت و اعتیاد و دست ب زن و چیزا حاد نیس بهتره ک حلش کنین تا رابطع گرم شه چون میگید مجبورید ب زندگی پس بهتره روزا و سالایی ک میگذره قشنگ بگذره ن با ناراحتی و... نمیدونم تا حالا این حس بهتون دست داده ک بگید ای کاش الکی این همه ناراحت نمیشدم و ارزش نداش
برای فرزند اگ میخاین زندگی کنین باید اول فقط و فقط خودتون مهم باشین و ارزش بذارین برا خودتون حال خودتون خوب کنین چون خواه یا ناخواه حال و انرژی مادر ب فرزند هم منتقل میشع

والا منم بخاطر پسرم زندگی میکنم فقط
من برای خودم زندگی میکنم دیگه کاراش رفتاراش برام مهم نیس
اتفاقا از وقتی ولش کردم ب حال خودش
بیشتر جذبم میشه بیشتر سمتم میاد
بیشتر اهمیت میده
ولی بازم برام مهم نیس

سوال های مرتبط

مامان اهورااااا مامان اهورااااا ۶ سالگی
میدونین من بیشترین ترسم از چیع ..از اینکه این بچه بقدری منو حرص میده بقدری منو عمدا اذیت میکنه هم منو هم باباشو هم میترسم از دسش سکته کنم بمیرم بمونه زیر دس اینو اون با این رفتاراش اذیتش کنن بخدا من کم اوردم واقعا نمیدونم چقد تحمل کنم چیکار دیگه باید انجام بدم تا این بچه دس از رفتارای نادرسش وردارع ..هر روز ک بیذار میشه تا لحظه خابیدن بقدری اذیت میکنه بقدری کارای عمدی میکنع ک منو باباشو ناراحت کنه ک فقط خدا میدونه چقد من هر لحظه هر ثانیه هر دیقه چقد استرس دارم ...روانیم میکنع بقدری ب کارای بدش ادامه میده بقدری ادامه میده هرچقد گوشمو کرمیکنم ک اخرش مجبور نشم نزنمش نمیشه دلم هم برا خوذش میسوزه هم برای خودم ک اینقد بدبختم من هیجی از بزرگ شدنشو قد کشیدنش نفهمیدم بقدری ک همیسع درگیر اذیت و آزارش بودم ...قرصاشم قط کردم چون فقط تاثیر موقت داشت درمان نشد ..هیج کس رامون نمیده خونش هیج کسم نمیاد خونمون بخاطر اذیتاش ..دلم برا تنهاییاش میسوزه ..