امروز دخترمو بردم خانه بازی یه پسربچه یهو اومد اسباب بازی که دخترم داشت باهاش بازی میکردو از دستش بگیره دختر منم نداد سریع مارو صدا کرد منم رفتم به پسر بچه گفتم میخوای چیز دیگه ای بدم بازی کنی ؟؟به دخترمم گفتم مامان دوستته اروم باش اگ دوستداری شریکی بازی کنیم که دخترم قبول نکردو پسره جیغ کشید فرار کرد رفت پیش مامانش که یه کم دورتر بود نمیدونم به مامانشچی گفت که مامانه تا اخر هی چپ چپ به ما نگاه میکردم زیر زبونی یه چیزایی میگفت که من ولضح نمیشنیدم حالا شما جای من بودی چی کار میکردین؟ چرا حال مامان رو نگرفتم اعصابم خورده کاش میگفتم مشکلی داری نگاه منو بچم میکنی بیشعور غلط میکنی چشم غره میای به ما عین ماست وایسادم چرا نخواستم یه روز بچمو اوردم بیرون با دلخوری برگردم تازه بچه شم مریض بود من دیدم زیر زبونی غر میزنه گفتم تازه بچه مریضم میارن بقیه رو مریض کنن رفته رو مخم حس میکنم نمیتونم از حق بچم دفاع کنم به نظرتون بی عرضه ام؟

۴ پاسخ

اووووف دیدی جواب نمبدی تو دلت میمونه
خیلی حس بدیه
مارفتیم فروشگاه با۴تمن خرید کردیم کارت کشید بعد وایساد‌نگاه دستگاهش کرد بعد گفتم خانومی چیشده چشماشو درشت کرد گفت سیستمم خراب شده حالا دو دقیقه صبرکن چی میشه مگه منم با عصبانیت گفتم بیا منو بخور..همیشه حق با مشتری هست میتونست خودش اولش عذر خواهی کنه ک معطل میشید واینا
بعد شوهرم ناراحت شد گفت مردا وایساده بودن چرا دهن ب دهنش گذاشتی
آی دلم خنک شد حس پیروزی دارم
تصمیم گرفتم از حقم دفاع کنم آخه چند بار تو فامیل سکوت کردم ولی آدم باید سلیطه باشه..ب شوهرم گفتم من زن لالی نیستم مادر یه بچم ک باید تو جامعه از بچم دفاع کنم،حرف زد جوابشو دادم

نه بابا نیازی نبود واکنش نشون بدی اگه میومد حرفی میزد اره اون موقع می‌تونستی دفاع کنی ولی خب تو کار درست و انجام دادی

ب نظرم اون مادر روانی بوده ک اون رفتار رو کرده
رفتار درست اینه ک هیچی نگی چون اونا بچه ان

ن بابا بیخیال.. اصلا چیز مهمی نیست حتی بهش فکر کن

سوال های مرتبط

مامان شکلات🍫 و 🫒 مامان شکلات🍫 و 🫒 هفته هفتم بارداری
نمیدونم یه مادر چطور به خودش جرئت میده که بچشو. اونم دختر. بدون لباس مناسب، ببره خانه بازی!!👧😤
امشب برای دومین بار بچمو بردم خانه بازی گفتم بذلر بازی کنه، یه مامانی بچشو گذلشته بود اونجا خودش رفته بود بیرون، بچه سه سالش بود.
یه بادی تن بچه سه ساله ک از پوشک گرفته شده بود کرده بود. بدووووون هیییییچی ینی آلت تناسلی دخترش کاملا مشخص بود انقدر اعصابم بهم ریخته بود ک حد نداره، ینی حتی نکرده بود یه شورتی جوراب شلواری‌ای چیزی پای اون بچه کنه. بچه ام تپل بود ماشالا، فک کنین!😡😤☠️
انقدر عصبی بودم ک حد نداشت، علاوه بر تمام خطرات جنسی ک ممکنه گریبان‌گیر اون بچه بشه چه همه آلودگی مستقیما با بدن بچه در تماس بود از طرفی تمامی وسایل کثیف و حال بهم زن میشدن🤢🤕

حالا این وسط یه زنه حمله کرده بود بچه من، فک کرده بود از این بچه هاییه ک مامانشون اومده گذاشته رفته، اومد دست بچمو گرفت ک بذار بچم بازی کنه و تو اجازه نداری بهش بگی برو کنار ک یعو گفتم خودم حواسم به بچم هست شما برین کنار👿🤬


سعی کردم به بچم خوش‌بگذره ولی بازم....😮‍💨