مامان سارا مامان سارا ۴ سالگی
دیشب رفتیم بچه ها رو بردیم پارک خواهزم و بچه‌هاش و شوهرش هم اومدن
اونا چایی هم داشتن
بعد چایی ریخت داخل لیوان شوهر خواهرم چایی رو که داد وقتی میخواست به من بده خواستم بردازم انگشتم خورد ب دستش، و دستم به دست شوهر خواهزم خورد کاملا غیر عمد
شوهرم میشناسه منو که چقدر با حجابم
حالا از دیشب قهره که اینطور شده
پیام دادم عذر خواهی کردم میگه وقتی یادم میاد دستت خورده بهش حالم خراب میشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان محمد مهدی مامان محمد مهدی ۴ سالگی
خانما من سینه هام بزرگن دوست دارم بعد بارداریم هام حالا یه بچه یا دوتا دیگه میخوام عمل کنم و کوچکشون کنم کسی تجربه داره یا اطرافش کسی انجام داده عملش سخته یا نه؟؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۵ سالگی
فرزندپروری فرزند پروری خانومای خوش سلیقه😍 لطفا بیاید بگید کدوم کیف بهتره سفارش بدم . اگه خودتون هم تازگی خریدید عکسشو بفرستید ممنون میشم🙏🏼
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان علی رضا مامان علی رضا ۴ سالگی
قلبم درد می‌کنه نمی‌دونم بگی بگم خانواده ام میگن نه بمون زندگیت خانواده خودش میگن اشکالی نداره همه مردا همین فقط من میتوانم اشک بریزم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آنیسا🌈 مامان آنیسا🌈 ۳ سالگی
چرا کسی جواب نمیده🥺طبیعیه که وقتی فشار میدم از سینم شیر میاد؟دو سالی میشه که دیگه شیر نمیدم به بچه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان داوین مامان داوین ۵ سالگی
یه مشورت میخوام
من هاشق این مدل ظرفام حالا هر چیزی ممکنه باشه مثلا جا قاشقی قاشق چوبی وردنه یا حالا هر چی ولی خیلی گرونه مثلا یه دونه وردنه رو بهم ۵۸۰قیمت داده..بنظرتون من خودم میتونم درست کنم؟اول باید سمباده بزنم بعد رنگ بزنم و طرحمو بچسبونم و اخرشم رنگ شفاف بهش بزنم
اینطوری ک هوش مصنوعی توضیح داده بنظر ساده میاد منتها میترسم تو عمل سخت باشه
ه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۳ سالگی
مشهدیا کتونی بچگانه ازکجا میخرید؟برای ۳سال
ادرس بدید؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان sofiya💗elena مامان sofiya💗elena ۳ سالگی
بفرمایید😋😋😋
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۳ سالگی
چه مدل عینکی به صورت گرد میاد؟
مامان سه‌گل‌دخترم🇮🇷 مامان سه‌گل‌دخترم🇮🇷 ۴ سالگی
این سری ک بچهارو گرفتم دیگ پس ندادم ب باباشون دخترم خیلی مریض شده بود مدرسه هم میرفتن. دخترم شماره دوستشو داد بهم زنگ زدم ب مامانه همکلاسیش گفتم لطفا شماره معلمو بهم بده زنگ زدمو گفتم ک بچها پیشه منن لطفا ب اون یکی معلمم بگید ک منو تو گروه بزاره اونا هم شرایطم می‌دونستن قبول کردن چند هفته بچهارو ندادم آخرش از دادگاه زنگ زدن ک بیا بچهارم بیار من نبردم بچهارو رفتن با توپ پر رفتم اولش قاضی حسابی باهام دعوا کرد ک چرا بچهارو ب باباشون دادی الان میتونه ترو بندازه بازداشتگاه گفتم هر جا میخوایید منو بندازید من بچهارو نمیدم بهش اون موقعی ک من یه ماه بچهامو ندیدم پس تو کجا بودی میومدم میشستم اینجا گری میکردم با ی بچه تو بغل پس تو کجا بودی قاضیه جدید اومده بود ب اون دادگاه . نگو شوهرم رفته بود ب قاضی همه کارایی ‌ک کرده گفته بود گفته بود کاری کن زنم برگرده.
مشاهده ۷ پاسخ دیگر