مامان جوجه🐣 مامان جوجه🐣 ۳ سالگی
دخترا من با مادرشوهرم زندگی میکنم چن ساله تو یک خونه همه چیمون مشترکه واقعاآزرده ام اینجا الان داریم خونه میسازیم ولی چون شهرک جدیده ن اب داره ن برق شوهرم کارش جوری هست ک مثلا ۱۰ روز خونه نیست باز میاد چن روزی هست باز میره بعد وقتایی ک شوهرم سرکاره من چن روزی میرم خونه مامانم بعد اینکه یه خواهر مجرد ۱۸ ساله دارم ک قراره شوهرش‌بدن من بجای اینکه خوشحال باشم ناراحتم چون شوهرم دیگ نمیزاره برم خونه مامانم و مثله قبل چن روز بمونم فوقش باید با خودش‌برم یکسر بزنم خونه مامانم و بیام چون من اخلاقشو میشناسم میدونم دیگ‌ نمیزاره بنظرتون چیکار کنم من اینجا با مادرش اخرش دق میکنم می میمیرم اگه خونم جدا بود خداشاهده ک هیچ غمی نداشتم ولی چون با این زنیکه ازرده ام از اینجا ب خونه مامانم چن روز پناه میبردم ولی بعد از این دیگ نمیشه دیگ نمیزاره برم معلوم نیست تاکی طول بکشه خونم درست بشه معلوم نیست تاکی طول بکشه ک اب برق گاز ب منطقه بکشن دیگ از همه جا بریدم من اعصابم خیلی خورده چیکار کنم باید؟ لطفا بیاین راهنمایی
مامان جانان مامان جانان ۴ سالگی