دستمو میذاشتم رو شکمم باهاشون حرف میزدم من بیشتر رمانتیک بودم اما لگد و احساسشون بیشتر با باباشون بود نامردا😐😂😢
خ
چخبر
خوبی❤️
سلام
باباش که باهاش حرف میزنع تکون میخوره
خیلی حس خوبیه وقتی باهاش حرف میزنی بعدش هی لگد میزنه 🥰😍🌹🧿
مامانا برای سیسمونی چ وسایلی واقعا لازمه بخریم چ چیزایی نیس و اسباب بازی برای بچه چ چیزایی تهیه کنیم ک واقعا ضروری باشه بیخود پول خرج نکنیم مامانم طفلک وضعش خوب نیس میخوام فقط ضروریارو بخرم
اکثر وقتا دستم میزاشتم رو شکمم براش قرآن میخوندم
سلام خانوما گروه مادران باردار 🤰🤰🤰🤰داخل واتساپ داریم هرکس بارداره پیام بده داخل واتساپم عضوش کنم 09308228084
سلام خانوما گروه مادران باردار 🤰🤰🤰🤰داخل واتساپ داریم هرکس بارداره پیام بده داخل واتساپم عضوش کنم 09308228084
سلام خانوما گروه مادران باردار 🤰🤰🤰🤰داخل واتساپ داریم هرکس بارداره پیام بده داخل واتساپم عضوش کنم 09308228084
سلام خانوما گروه مادران باردار 🤰🤰🤰🤰داخل واتساپ داریم هرکس بارداره پیام بده داخل واتساپم عضوش کنم 09308228084
دوستان خانوم هایی که قبلا سابقه زایمان داشتن چه کار کنیم که بعد زایمان شکممون افتاده نشع وبه حالت اول برگرده
سلام دوستان کسی میدونه nst چیه
از وقتی ک شکمم برجسته ترشد وحس منم پررنگ تر.زیاد باهاش حرف میزدم زیاد براش آیه های قرانی میزاشتم وخودم میخابیدم😆😆😆
وای چقدر امروز بیحالم .همش خوابم حوصلم سر رفته
سلام مامانا.من الان تو ۳۸ هفته و ۴ روزه مه.nstبچم هی افت داره.دلیلش چیه؟
حرکاتش خوبه.
احتمال داره سزارین کنن منو.بچم سفالیک هست.
سلاممادرای عزیز پسرم هشت ماهش تموم شده هنوز دندون درنیاورده
شکمت مثل دوران مجردی میشه باریک ولاغرافتادگیش ازبین میره
شما چه داروی میدادی من اصلا دارو بهم نداد گفت شیر خشک بده بهش
میتونیم اهنگ های شاد برا بچه بزاریم حرف بزنیم باهاش نوازشش کنیم ووقتی جنسیتش معلوم شد با اسم خودش صدا وقتتون صدقش بریم
وقتی لگدهاش شروع شد ناز دادنای ماهم بیشترشد🤩 ماشاا.. خییلی شیطون بود بچم الان هم هس. ایشاا.. خدا این حس خوب رو به همه ارزو دارا بده
از وقتی که باردار شدم همش باهاش حرف میزدم حتی وقتی که یه نطفه کوچیک بود 🥰 همش قربون صدقش میرفتم نازش میدادم حرف میزدم باهاش😊😍 برا بدنیا اومدنش هم لحظه شماری میکردیم من و باباش ، قربونش برم 😚خییلی حس خوبی بود ارامش میگرفتم واقعا .
همسرم هم همش باهاش حرف و قربون صدقه اش میرفت و از روشکمم میبوسیدش 🤭🤩
ن بزرگ کوچیک نیس ک ی طرفش چاق تره فقط
وااای واقعا حسه عجیبیه ،قربون خدا برم
وقتی حرف میزنی و عکس العمل نشون میده ،دلت میخاد زودتر ببینیش .خدا ب همه ی بی اولادها فرزند عطا کنه
سلام خانم ها من هفته ۱۶ بارداری هستم جفت کمی پایین هست اصلا نمیتونم پاهام بلند کنم بنظرتون بخاطر عفونت هست تا جفت
عزیزم شماره؟
من زیاد متوجه نشدم حس مادر و فرزندی یا حاملگی خیلی کم بلند صحبت میکردم یحوری بود برام بیشتر تو دلم میگفتم یا مینوشتم زمانی ک تکون میخورد اونم خیلی کم ی ذوق خیلی خوبی تو دلم لبخند رولبام میومد
ممنون عزیزم
من باصحبت کردن باهاش ارامش عجیبی داشتم وقتی خوشحال بودم اونم تحرکش بیشتربود وقتیم ناراحت اصلاتکون نمیخورد الهی که من فداشون بشم
بیشترین وقتی ک حسش کردم و با تمام وجودم باهاش ارتباط برقرار کردم وقتی بود ک تو هشت ماهگیم همسرم تصادف کرد و خونریزی داخلی کرده بود و ب من نگفته بودن تا ۶ ساعت بعدش وقتی ک عملش کردن...
اون زمان بیشتر از هر وقتی تونستم با پسرم ارتباط برقرار کنم ، چون تنها کسی ک اون موقع حال منو درک میکرد خودش بود..وقتی یادم میاد با چ حالی تو دلم ازش میخواستم برای باباش دعا کنه و اون ناآرومی میکرد دلم برا خودم میسوزه🥺خدا این روزا رو ب هیچکس نده..
باصحبت کردن باهاش نوازش کردنش واکنش نشون میده ولی فقط کافی صدای باباشو بشنوه واکنشش چند برابر میشه ومن عاشقشم
واینکه من باقران خواندن ارامش بچه رو و تکون هاش حس میکنم
من سر بچه اولم خیلی ذوقم بیشتر بود خیییلی اما سر این دومی کمتره وباباش هم اهل این نیست ک ذوق داشته باشه😶
اس امپرازول نصف پودر صبح نصف شب به دختر م میدادم
من الان واسش آهنگ میزارم خیلی سریع واکنش میده و شلوغ میکنه ،باهم کارای خونه میکنیم و حرف میزنم باهاش با اینکه هفته ۲۱ هستم اما فعالیتش زیاده 😇، زیاد من و باباش قربونش میریم و نوازش میکنیم وقتی باباش میره سرکار خدافظی میکنه بیدار میشه و سریع ضربه میزنه 😁،دورش بگردم 🥺💋،انشالله نصیب همه منتظرا ،بچم پسره 👶💋
من ک عاشقش بودم و باهاش حرف میزدم ولی همیشه توی اتاقم خودم تنها میخابیدم روی تخت...شوهرم میرفت توی پذیرایی میخوابید میگفت میزنم به شکمت آسیب میبینه بچه ...ولی من دوست نداشتم اینطوری حالم دیگه داشت بهم میخورد از بارداری😕😕سخته که همسرت عشق بازی بلد نباشه😢😢
شوهرم میومد دست میزاشت رو شکمم و گوش هم میکرد صدای قلبشو عاشق اینکار بود منم ک نگم براتون عاشق این بودم ک لگد میزنه الهی دورش بگردم😍😍😍😍😍😍😍
ممنون از همگی
ماساژ میدم شکمم و باهاش صحبت میکنم،باباش هم همینکار میکنه
با ضربه ب شکم و صدای خودم
الانم ب هر دوش واکنش مثبت دارن
سلام ببخشید خانوما بچه من واکسن دو ماهگی زده دیروز سرما هم خورده تب کرده چ جوری تبشو بیارم پایین
چه دوران خوبی بود من همش قربون صدقش میرفتم میگفتم منو بابا عاشقتیم منتظریم زود بیای ببینیمت باباشم تا از سر کار میومد اول گوشش میذاشت رو شکمم گفت صدا قلبش بهم ارامش میده اونمکلی قربون صدقش میرفت مخصوصا وقتی لگد میزد دلش قنج میرفت براش به من میگفت دردت نمیگیره گفتم نه کیف میکنم لذتبخشه ...انشاله همه اونایی که بچه ندارن خدا دلشون شاد کنه
بچه ها کسی از مشهد هست اینجا و تو هدایت موسوی قوچانی زندگی کنع
سلام خانوم آ دختر۱۵روزه شه دیشب خیلی گریه میکرد شدید بردم دکتر دارو اینا داد و فهمیدم ۳۰۰گرم کاهش وزن از تولدش داشته ینی شیری که از ممه میخورده درواقع نمیخورده کامل نمیتونه مک بزنه با فکش چیکار کنم ممه رو بتونه کامل بگیره یکی کمکم کنه😭😭
من عاشقانه باهاش حرف میزدم و واقعا لذت میبردم انشالله خدا همه بچه ها رو حفظ کنه امین
آخی یاد اون روزهای قشنگ بخیر هر چند من س ماه اول ک هنو شکمم بزرگ نبود خجالت میکشیدم باهاش حرف بزنم ب دوستام میگفتم با شکم صاف چ حرفی بزنم آخ بعدشم تا شش ماهگی الکی حرف میزدم ولی بعدش ک شروع کرد ب حرکت میدونستم چ ساعت هایی تکون خوردناش زیاده میمینشستم با هم حرف میزدیم من میگفتم اون تکون میخور🤗🥰
خدا دامن همه ی بی اولادا را سبز کنه حس نابیه واقعا دوس دارم دوباره تجربه کنم 🙈دعام کنین🙏
من قران واسش میذارم و گهگاه قوربون صدقش میرم و باباش هم واسش دعا میخونه و نازش میکنه
اکثرا موسیقی بی کلام با کالیمبا برای پسرم میذاشتم🥰😘
قران صوتی گوش میکردم وموزیک های بی کلام
دوستان احتمال داره سونگرافی تعیین جنسیت رو اشتباه بگن
لطفأ اگر کسی از خارج از ایران هست کامنت بذاره برام 😘😘😘😘😘
سلام خانوما ها از چند ماهگی قطره آهن شروع میشه؟؟
یه سوال داشتم من عمل ابدو انجام دادم والان باردارم و۳ ماهم میخواستم کمک بگیرم ایا شکم بزرگتر میشه اشکالی نداره
سلام خانمها کسی دکتر اورولوژیست تو تبریز میشناسه که بهترین باشه کار بلد باشه برا عمل واریکوسل
اره برام راحت بود بیشتر براش قران می خواندم
همیشه باهاش حرف میزدم ،
میگفتم من و بابات عاشق هم هستیم الان تو هم عشق کوچیک ما هستی
مشکل چی
سلام عزیزان پسرم الان یک هفته میشه پی پی نکرده چکار کنم ممکنه یبوست گرفته باشه ؟در ضمن هم شیر خودم رو میدم هم شیر خشک نان
من خیلی واسم سخت بود ارتباط برقرار کردن ولی دیکه ماهای آخر براش شاهنامه میخوندم و باباش براش ساز میزد. همسرم هم همش میگفت بچه که نمیفهمه که یبار مجبورش کردم دست بزنه روشکمم و بهش سلام کنه تا سلام کرد بچم لگد زد از اون روز یکم بیشتر باهاش ارتباط برقرار کرد
چرا فکر میکنیم موجودی که خدا خلق کرده ناقصه و ما باید با حرف زدن باهاش و پخش موسیقی و قرآن به رشد ذهنی اون کمک کنیم اون یه انسانه و خودش میتونه ارتباط بگیره رشد کنه فقط کافی اعتماد کنیم به خلقت خدا و انقدر با ادا و اصول هایی که هر روز در میارن بچه رو اذیت کنیم به خدا این چیزا قدیم نبود هم بچه های خوبی تحویل جامعه میدادن هم شاد بودن هم تو کارشون موفق تر از الان
باهاش صحبت میکردم
سلام دوستان اگه روزی دو بار رابطه داشته باشی خطر ناکه؟این سه روزه زیاد رابطه دارم
سلام مامانای گل من ۳۲هفتمه ولی تهوع واستفراغ دارم خسته شدم
مامانای عزیز من ۷ ماهه دراقدادم ب بارداری هستم ولی نمیدونم چرا باردار نمیشم سونو هم دادم دوبار ن کیست دارم ن مشکل تخمدان یرای اینکه بهتر نتبجه ببینم چیکار کنم رلعنمایی کنید
بیشتر هم تو لگنم هست هر دو طرف خیلی درد شدیدی دارم نفسم میگیره تا از این ور به اون ور میشم آیا کسی هم این جوری شده
خیلی بیش از حد کمرم درد میکنه با لگنم به بغل بخوابم یکم بهترم
سلام من تا نشستم خوبم وقتی دراز کشیدم یا میخوابم فلج میشم
مامان جوجه ممنون اما اطلاع بیشتر ندارین دیگه
باهاش حرف میزدم درد و دل میکردم به اسم صداش میزدم تا دلتون بخاد قربون صدقه اش میدفتم
سلام توروب خدا التماستون میکنم کمکم کنید ب دادم برسین بچم مریضه شیرخشک نداره ب پاتون میفتم کمکم کنید بخدا دروغ نمیگم هرمدرکی بخواهید بهتون میدم کمکم کنید ی شیرخشک برا بچم بخرم ای چند روز بهش چای نبات داد روم نشد بیام بگم اسهال شدیدی گرفته بی قراری میکنه گریه میکنه کل امشب نخوابیده ب دادم برسید۵۸۹۲۱۰۱۳۷۳۳۷۳۸۴۰
من براش آهنگ میخوندم،نوازشش میکردم و حرف میزدم،وگاهی هم درد و دل میکردم،همسرمم تا دستشو میذاشت رو شکمم خیلی سریع بچم تکون میخورد...
سلام ما مانای عزیز کسی هست که از اول بچش سمت چپ رحم بوده باشه و پسر باشه؟
مامانا کسی بوده ک ازمایش سندروم دان داده باشه و جنسیت توش با سونواش متفاوت باشه
سلام من هفته ۲۱ هستم پهلو درد داشتم امروز آیا طبیعی هست؟
سلام ببخشید مشکلتون حل شد ؟
09386063458
حرف میزدم ولی اون گوساله شوهرم تا ۴ صبح تی وی اتاق خواب رو روشن میزاشت حق اعتراض هم نداشتم الانم بچم کلا ب تلویزیون وابسته
خیلی خوب بود🥰
صد ششش
دست میکشیدم روی شکمم و باهاش حرف میزدم. صداش میکردم. شوهرمم همینطور.🤩😝🤪اونم جواب میداد و لگد میزد🙃
خانما کسی دکتر خوب بیمارستان ۱۷ شهریور مشهد میشناسه .
واسش اهنگ میذارم.باهاش صحبت میکنم.اونو قشنگ ترین دختردنیاصدا میزنم
سلام خانوما . کسی بیمارستان پارسا زایمان کرده و چطور بوده من طبیعی هستم و دکترم روناک رضایی هستش میشه اگه کسی رفته و نظری داره بگین ممنون میشم
۰۹۳۷۶۷۲۹۸۴۹
از تصویر حالم بهم می خوره انگار نوه مادر بزرگن
خانوم آ دخترم خیلی بی قرار بود کله شب و نخوابید خیلی کرد بردم دکتر شربت گریپ میکسچر داد نوشته بود دو سی سی صب دو سی سی شب ظهر دادم از ظهره خوابه بلند نمیشه به زور بلندش میکنم یه ذره یر میدوشم اونو میخوره باز میخوابه چیکار کنم نگرانم کامل نمیتونه بلند شه😭
مامانا دخترم نزدیک دوماهشه،ریفلکس داره شیر بالا میاره الان هم دارو میخوره خیلی نگرانشم ،ینی کی خوب میشه؟ خودم لب به هیچی نمیزنم با اینکه فصل میوههای خوشمزس،بنظرتون تا کی ادامه داره شنیدم بعضیا میگن تا یه سال ،خیلی نگرانم...شب و روزم شده ببینم کی خوب میشه طفلی
عکس قرص رو ندارین
دختره.خودم مهلا انتخاب کردم همسرم موافق نیست
سلام خوبین بچه من ی طرفش یکم تقریبا ۲سانت از اون یکی طرفش لاغره کسی میتونه راهنماییم کنه
تو ارومیه 8 تومن هستش
مامانا کسی میدونه هزینه سراین در بیمارستان ولیعصر رشت و فامیلی و گلسار الان چنده
من خاطرات خوبی ندارم از با داریم شوهرم منو تنها گذاشت رفت ترکیه مثلا برای کار بعد دست از پا دراز تر برگشت در طول بارداری هم مصمومیت بارداری داشتم بارها بیمارستان بستری شدم خلاصه خوب نبود
سلام خانوم ها من الان 18هفته هستم.یعنی 5ماهمه
من که همسرم دوست نداشت چون دختر بود همش عزیتم میکرد همش گریه میکردم خیلی خاطرات بدی دارم سخت گذشت
من پوماد کلوتریمازول استفاده کردم
تو هفته 12سونو وغربالگری جنسیت معلوم میشه
ممنونم بچه ها ❤️
انشالله ک خوب بشی
خیییلی مهربون و با محبت شعر خوندن براش حرف های لذت بخش
منم واردگروه واتساپ کنیدلطفا۰۹۰۲۶۴۰۱۸۱۱
سلام، من نمیدونستم کجابایدسوالمومطرح کنم
خانوماپسرم ۵۳روزشه هرچهاروزیبارپی پی میکنه مشکلی نداره؟ یبوست نداره؟ نمیدونم چکارشه حس میکنم اذیته معده ش دست میزنم سفته
واینکه دوسه روزه نمیخابه گریه نمیکنه ولی تامیخابونم بیدارمیشه کلاارومه ولی بیداره چکارش کنم بخابه اخه حتمااذیته
سلام خانمای گل خسته نباشید من تو هفته ۲۱ بارداریم بچه هم پسره زیاد تحرک نداره تو شکمم اصلا تکون نمیخوره چکار کنم
آره
سلام مامانا حوصله ام سررفته گروه فعال دارید منم اد کنید؟
بزنیم رو لینک
بهش میگفتم پسرم😂وقتی به دنیا اومد دختر بود
اینم گروه برین توگروه
برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/D9ceqvoG8WsBXyAbiRZDz1
سلام ماماناگروه توواتساب زدم شماره بدین ببرمتون گروه
قرص مغربی همان امگا 3هست
پماد چی داد
سلام.ازهفته چندم جنین صداها رو میشنوه و میتونیم باهاش حرف بزنیمو براش موسیقی بزاریم؟
هرچی میخریدم واسش میشستم ساعت ها واسش توضیح میدادم،یا فیلم که نگاه میکردم بهش میگفتم آخه همدم تنهاییم بود الآنم تنها پشتیبان منه
سلام خوبین خانما ببخشین برا بچه پنج ماهه تمام چه غذاهایی میشه استفاده کرد لطفا راهنمایی کنید
من براش قصه میگفتم
سلام من خارش شدید پایین تنه ندارم چیکار کنم باردارم
ظرر نداره
قرص مغربی چیه؟
به نام خدا
همش گریه کردم همینجوری الکی هی گریه میکردم هر روز داغون شدم بچه مثل یک فرشته اصلا اذیت نکرد فقط ۱۵ روز اخر به سختی میخوابیدم شب ها که طبیعی بود ولی کلا گریه بودم
هم رابطه جنسی دارم هم زیر اب گرم میرم ولی چیزی نشده
التماستون میکنم🙏دستم به دامنتون خیلی وضعمون خرابه یه بچه ۴ ماهه دارم گشنست شیر نداره پول شیر خشک ندارم بیقراری میکنه شمارو به ابولفضل کمکم کنید بچم داره از شدت گرسنگی و گریه جون میده نمیدونم چکار کنم خودم بخاطر بیماریم چون خون تزریق میکنم نمیتونم بچه شیر بدم براش ضرر داره به بچم رحم کنید توروجون عزیزتون در حد توانتون حتی شده ده هزار تومن به بچم بدید نزارید گشنه بمونه دستتونو میبوسم بخدا هیچی برای فروش ندارم که بتونم یه قوطی شیر برای بچم بخرم امام حسین اجرتونو بده😔🙏تا آخرعمرم دعاتون میکنم به حق فاطمه زهرا اجرشو ببنید و دلتون شاد بشه
5029081031720630
خیلی داغون شدم ۲۰ کیلو کم کردم هیچ غذایی نمیتونم بپزم خیلی حالم بده
سلام مامان گلا میشه اسم پسر بگید ؟
همسرم وقتی این عکس و نشونش دادم میگه دلم واسه اون موقع هاتنگ شده
من از اول باهاش ارتباط برقرار کردم. خیلی حس خوبی بود 😍😍😍
سلام مامانا میگم من الان39هفته هستم 4روز دیگه وقت زایمانمه اما هنوز دردی سراغم نیومده میشع بگین چیکار کنم میخوام بچم زودتر دنیا بیاد
من حاملگی پوچه چیکارکنم سقط شه لطفا راهنمایی کنید مامانا
خیلی سرچ میکنم.پیدا نمیکنم.دیگه خسته شدم.
بابا مگه نداره
من نمیتونم برا اسم تصمیم بگیرم.چون اسم نداره نمیتونم صداش کنم و باهاش ارتباط بگیرم😔
سلام خانوم ها لطفا کمک کنید دوماه هست سزارین شدم تا چهل روز خونریزی داشتم بعد قطع شد الان بعد دوماه پریود شدم خیلی شدیده روز اول هست کسی اینجور بوده طبیعی هست یا نه
سلام دخترم من از صبح تا الان همش گریه بی قراری مبکنه تب نداره شربت دل دردم بهش دادم ولی بازم بیقراری میکنه وقتی ام میخابه نیم ساعت بیدار میشه گریه میکنه چیکار کنم ؟؟
نه بابا دو روز دیگه میشه پنج ماه
سلام مامانا
بچم دو ماهشه مجرای اشک یک چشمش بستس کدومتون تجربه دارید بهم بگید چیکار کنم
مامان الهه اخه دو ساعت بعد از غذا قند خونم ۱۳۳ خیلی ترسیدم دو ساعت قبلش انسولین ۴ واحد زدم به نظرت زیاد نیس
ببخشید خانوما تاحالا حجامت کردین؟ اثری کرده بر بدنتون؟
خانمای عزیزمن دوقلودارم رادوین ودلوین چطوربایدبرای دونفرشون توگهواره ثبت کنم وزن و...رو؟
سلام مامانا میشه کمکم کنید من اول تحت نظر ماما بود تو هفته 18که آنومالی دادم تویه سونوگرافی نوشته بود اکو جنین ولی بهم چیزی نگفت الان که تحت نظر متخصص هستم بهم میگه چرا تو 24هفتگی اکو ندادی حالا خیلی نگرانم
نه واقعابرام راحت نبود.نمیتونستم خیلی ارتباط بگیرم
وای دلم یه حالی شد از عکس
سلام یکی ازبهترین دوران های زندگیم دوران بارداریم عاشق تکون خوردنش هستم یک ساعت تکون نمیخورد استرس میگرفتم البته درکناراینها سختی های هم داشت حالا دلم برای همون سختی ها وبستری شدنم هم تنگ شده دلم برای همه ی ماماهای مهربون که هوام داشتن وتحت نظر دکترهای متخصص تا نفس دارم همشون دعا میکنم همیشه سلامت باشن ودوست بگم همه ماما ها درسته حرفه قشنگی وجذابیت خودش داره اما سختی های خودش هم داره ازهمین جا به همه پرسنل مامایی خسته نباشید میگم وخدا روشکر میکنم علارقم همه مشکلات پزشکی که داشتم ودارم الان پسرم یکسال ویک ماهش عاشقشم ❤البته یادم رفت بگم موقعی که توشکمم بود من علاقه خاصی به گوش دادن موزیک دارم الان هم خودش خیلی دوست داره هروقت بهانه گیر میشه یا بی حوصله براش میذارم آروم میشه وشروع میکنه بازی کردن
مال من همیشه از بچگی خیالی باهاش حرف میزدم ،باردار ک بودم صداش میکردم قشنگم دنیا رو برات بهشت میکنم هرچی خودم سختی کشیدم توو باید توو راحتی و آسایش باشی
من همطوره پشتتم
ولی متاسفانه سقط شد نموند
ممنون
سلام منم باهاش صحبت میکنم.و مطمعنم ب حرفام گوش میده .خیلی حس شیرینیه.ایشالا خدا این فرشته کوچولو رو تو دامن همه اونا ک ارزوشو دارن بندازه
سلام من نه هفته ام هست ویارم شدیده به نظرتون چه غذاهایی باعث استفراغ نمیشه بیشتر غذا ها تو شکمم نمیمونه به گوجه مرغ هم خیلی حساسم
من انقد آهنگ قیزیم قیزیم ایمان زمانی رو گوش دادم با تموم احساسم برا دخترم خوندم و دست رو شکمم کشیدم و نازش کردم الان عاشق این آهنگه،این آهنگ و بخونه هیجان زده میشه جیغ میکشه😍😍
وای من میمردم براش اونقدر وابستش بودم هر روز حرف میزذم حتی صب زود بیدار میشد نازش میکردم که چرا نمیخوابی فداش بشم زندکیمه
سلام خانما من الان ۱۸هفتمه هنوزم استفراغ ویار دارم هیچی نمیتونم بخورم تا کی ادامه داره خیلی خسته شدم
سلام دکتر به دخترم شربت خشک کن داد گفت پنج سی سی بدم چند تاقطره چکان میشه
سلام روز همگی بخیر ببخشید من یه سوال داشتم خواهرا ،دخترم چند شبه بد خواب شده وزود به زود بیدار میشه ،میدونید باید چکار کنم
دوستان دخترم الان نزدیک ۲۰ دوزه اسهال شده روزی ۵ تا ۶ بار اصلا ک وزن ش کم نشده اضافه هم کرده بقدری بیرون رویی داره بعضی وقتا شله میزنه بیرون ک همه لباس کثیف میشه کسی راه حلی داره خوبش کنم
سلام مامانا من چندروزه درد دارم زیرشکمم میسوزه دیشب رفتم زایشگاه بهم میگه دردت بیشترشدبیا چکارکنم زود زایمان کنم خیلی اذیتم کمکم کنید لطفاً
سلام مامانا توروخدا کسی لباس یا شیرخشک داره بده ب من بخاطر خدا خونم تهرانه
خانمایی که انسولین میزنم و باردارین چی میخورین میان وعده .من از ترسم چیزی نمیخورم همش گشنمه
سلام من دوروزه به دخترم حریر بادام دادم صبح که بیدار شودیم فهمیدم بدنش قرمز شوده، به نظر شما مال حساسیته
همیشه باهاش صحبت میکردم و بلند کتاب میخوندم براش تو بارداری تیکان صداش میزدم ولی اسمش آراد شد از آخر☹️
من همیشه باهاش صحبت میکنم و دخترم ۹ روز دیگه بدنیا میاد
من همیشه تنها بودم باخواش دردودل میکردم
من وبتی دلم میگرفت براش درد دل میکردم هر کی اذیتم میکرد بهش میگفتم که بزرگ شدی تلافی کن الان با دختر خواهر شوهرم دشمن خونی هستن از بس بهش گفتم همسرمم بیشتر مواقع باهاش حرف میزد به لگد هاش گوش میکرد خیلی دوران شیرینی بود
من حرف میزدم با پسرم و سر دخترمم باهاش هی حرف میزدم.....
..
والا من خیلی حساس شده بودم برا هرچیزی سریع ناراحت میشدم و گریه میکردم و همش بادخترم حرف میزدم آروم میشدم ازش معذرت میخواستم که باباش اینه و از این حرفا
مادرا ببخشید پسر من چهار ماهشه سرماخورده هم خیلی عطسه میکنه هم سرفه دماغشم کپ شده من دارو میتونم بهش بدم؟ نمیخام دیگه دکتر ببرمش
والا من ایقدمریض بودم که یه بارهم باهاش صحبت نکردم
والافقط خودم حرف میزدم باهاش شوهرم یدفه هم حرفی نزد والا
من براشون لالایی میخوندم الان پسر عاشق لالایی..با لالایی میخوابه
من اون موقع هنوز باورش برام سخت بود فقط حرف میزدم و یکم شعر میخوندم شوهرمم تا تکون میخورد ذوق میکرد
همش میزنه چندلحظه بعدتلاش کنید وهیچ برنامه ای واسم بازنمیشه چیکارکنم
اصلابرنامه خوبی نیست الان.۳ماه نصب کردم ومیخوام پول واریزکنم.تامیزنم میگه بعداامتحان کنید وخبری نیست
به آیت الکرسی واکنش میداد الان هم با قرآن آروم میشه (من خیلی مذهبی نیستم)
کلاس یوگای بارداری خیلی کمک کرد به ارتباط با دخترم 😍💚
ن رنگش زرده ابكي
باهاش حرف میزدم هر چی میخریدم بهش رنگشو شکلشو میگفتم 😊
من برا دخترم شعروقصه میخوندم.
مامانا یه سوال بنظرتون کسی که فشاره ش بالا باشه دفع پروتئین ایناهم داشته باشه سزارین میکنن یا طبیعی من اینارو دارم ۳۴ هفته گفتن دنیا میارن
با موزیک لالایی که الانم با اون اروم میشه
سلام میگم مامانا مدفوع سبز رنگ لجنی نشانه چیه
سلام ماماناي عزيز من بچم الان 3روزه شكمش اسهاله چكارش كنم براش ممنون ميشم اگه جواب بديد
سلام خانوما😉من امروزبه جمعتون اضافه شدم.انشالله ک بهمون خوش میگذره البته کنارفسقلیامون😍
وا اینک مامان مردس😬
دکتر پویانی از ایلام میرم کرمانشاه
من همیشه مجرد کبودک فک میکردم بارداری خیلی راحته با اولین اقدام خانوم باردار میشه و خیلی راحت پروسه اش طی میشه همش حس خوب مادرشدن و کمی ویار و اینا از وقتی ازدواج کردم کلا نظرم کامل عوض شده بابا چقد مراحل داره این بارداری فلان چیز و نخور بچه میوفته استرس نگیر خم نشو نمیدونم چی چی چی ...کشتن مارو آخه...
اینعکس که زنه انگار مادر مرد هست🤣🤣
بارداری خیلی خوبی داشتم همه جا میرفتم و میتونستم همه کاری کنم اهنگ گل پسر براش میزاشتم هنوزم واکنش نشون میده بهش همه منتظر دیدنش بودن و دوسش داشتن الانم ماشالله کلی فوضول شده
حالم از این عکس بهم میخوره انگار پسر و ننه شه😐😐😐😐
سلام خوبی عزیزم بچه منم آجیر خوابه رو. بیدار میشه تا 3و4,ماه همینجوریه
من نمیدونم چرا نمیتونستم باهاش ارتباط بگیرم فقط تو حاملگی نزدیک ده بار نوار قلب رفتم خیلی استرس داشتم یکم تکونش کممیشد ...
بچم دختره نمیدونی جواب نیست niptرو کی میدن
خانومایی که زایمان طبیعی دارن تو لحظه های درد باهاش صحبت کنید اون کاملا کمکتون میکنه برای ی زایمان راحت و کم درد
خوندن قرآن و سوره والعصر و پخش کردن موسیقی ملایم بی کلام مخصوص نوزاد ، صحبت کردن و صدازدن با اسم نوزاد
الان ببرم یعنی دکتر قطره میدم بهش گرمیچر با یه قطره هست طعم نعنا داره خلیییی بد میخوره وقتی میخوره بالا میاره
سلام مامانای باتجربه من پسرمومیخوام ختنه کنم تو گنبد دکتر خوب لیزری یا حلقه کسی میشناسه معرفی کنه واینکه لیزری خوبه یا حلقه؟؟؟
سلام مامانا دخترم هفت ماه چهار روزه قدش ۶۴وزنش ۷کیلوهست به نظرتون کم نیس
وزنم هم کمه ولی بالا نمیره به نظر شما چکار کنم که وزنم بالا بره
سلام خانم ها من هفته پانزدهم بارداری هستم هرچی که میخورم سریع میرم دستشویی به نظرتون چکار کنم چی خوبه
دوستان دربارداری اگه از ژل لوبریکانت استفاده کنیم خطرناک نیست؟موقع رابطه؟
من خودمم وزنم کمه میخام یکم وزنم بالا بره
من خداروشکر دوتا دختر سالم دارم.برا هر دو تاشون در بارداریم قرآن میخوندم شعی میکردم نمازهام را مرتب بخونم.دست میزاشتم روی شکمم صلوات و سوره نصر میخوندم.الهی شکر هردوتا صبور و آروم هستن
سلام دخترم هشت ماه و یک روز داره صبحانه چی،میتونم بهش بدم
من تازه ک ازدواج کردم زندگیم خوب نبود خودمم افسردگی داشتم باردار شدم وقتی تست گرفتم فهمیدم باردارم مونده بودم چیکار کنم شوهرم فهمید هم خوشحال شد هم ناراحت خلاصه نگهش داشتم الان با آمدنش زندگیمون خیلی بهتر شد الان ۴سالشه فداش بشم ولی خیلی شیطون با این شیطونیش موندم چیکار کنم دعا کنید یکم آروم بشه
مامانا کی بچش خاب نداره لطفا کسی هست بچش خاب نداشته باشه خابش هر روز یه جور صبح میخابه شب نمخابه .......رفلاکسم داره چه کنم
سلام من هیجده هفته هستم دیروز انومالی انجام دادم بهم گفتن تو سر بچم کیست وجود داره وکلیه اش التهاب داره خیلی نگرانم قراره امروز برم کرمانشاه دکترم ارجاعم داده ....کسی میتونه راهنماییم کنه
بارداری سختی نبود ولی خیلی اتفاقات بدی برام افتاد دخترم مونس من بود انقد باهاش حرف میزدم که غصه ها یادم میرفت. الانم وقتی ناراحتم بغلش میکنم غم ها فراموش میشه
سلام دوستان،هشت هفته باردارم هماتوم دارم ۳mm،قرص اسپرین و شیاف هم استفاده میکنم،نگران کنندس؟
انگار مادرشه،🌵🏵️🌟🌷🌺🌸
سلام خانوما دخترم از خواب بیدار شده سفیدی چشمش یکم قرمز شده به نظرتون چش شده نگرانم
سلام دخترم هشت ماه و یک روز داره صبحانه چی میتونم بهش بدم ؟؟
از قبل از هفته هجده که حتی شنوایی داشته باشه شروع به حرف زدن باهاش کردم. دلم رو هم لمس میکردم که شاید احساس آرامش بیشتری کنه. یه شعر مخصوص به خودش براش گفتم و اونو زیاد براش میخونم. بعضی شبا هم کتاب داستان کوتاه میخونم براش.
من واسش قرآن میخوندم وقتتون صدقش میرفتم وخیلی باهاش صحبت میکردم فکرمیکنم واسه همین خیلی بااحساس تروبامحبت تر نسبت به بچه اولمه
من براش شعر میخوندم اگه بیدار بود تکون میخورد😊😊باهاش درد و دل میکردم و کارایی که قراره تو اینده باهم انجام بدیم بهش میگفتم
سلام خانما من هفته ۲۸هستم،یه راهنمایی میخام
دیروز سونو گرافی رفتم ،دکترمتخصص سونوگرافی گفت همه چیز چنین خوبه فقط وزنش پایین ۱.۸۰،یک کیلو هشتاد گرم،استرس دارم چیکار کنم ،راهنماییم کنید ،چی خوبه بخورم
تیرئید دارم،قرص متفورمین میخورم
قرص اسید فولیک ،ویتامین د،کلسیم وامگا ۳میخورم
میشه راهنماییم کنید ممنون میشم
من همش براش حرف میزدم و هر جا میرفتیم می گفتم این جا کجاست تا قبل از سونوگرافی همش می گفتم دخترم و باهاش حرف میزدم بعدا فهمیدم وپسر هست وقتی باهاش حرف میزدم حس خوبی داشتم
من بارداریم خیلی سخت بود تا پنج ماهگی که همش افتاده بودم، الانم این قدر استرس دارم، بعدم اصلا نمیتونم باهاش ارتباط بگیرم برام نامفهومه، کلا این دوران اصلا دوست نداشتم خیلی بهم سخت گذشت، همش استرس حال بد، بی خوابی.
همسرم اما خیلی قربون صدقه اش میره هرشب نازش میکنه، صداش میکنه.
این یه هفته هست اینجور ی شده اول سرفه هاش کم بود روزی سه چهار بارسرفه می کرد ولی امروز یکم بیشتر شده گریه اینا نمی کنه همش خوابه مثل همیشه فقط برای شیر بیدار میشه ارومه. دل درد هم نداره راستی مگه علایم ریفلاکس چیه؟
اره هم من هم شوهرم هم مامانم هم داداشام.هم دخترم...هممون با نینی حرف میزدیم....تیارا میگف داداشی بیا دوس دارم زودتر ببینمت ببینم چ شکلی هستی....بابا شکلی باش خرف میزد...وقتی باش حرف میزدیم بیشتر تکون میخورد....باورم نمیشه الان تو بغلمه دورش بگیردم
دوره ی بارداریم خیلی سخت بود، تو هفته 28ام کرونا گرفتم، بیمارستان بستری شدم. بعد که از بیمارستان مرخص شدم هر هفته باید سونوگرافی میرفتم، خلاصه استرس زیادی کشیدم ولی با اون حال براش قران میخوندم باهاش حرف میزدم، خدا رو شکر که سلامت بدنیا اومد،
سلام دوران حاملگی من خیلی سخت بودتاچهارماهگی تهوع داشتم چهارماهگی کرونای شدیدگرفتم دیگه مزه وبوی همه چی برام خیلی بدبودهیچ اشتهایی نداشتم پشت سرهمم هی سرمامیخوردم تازه الان داره حس بویایی وچشاییم برمیگرده
دوره بارداری برای منم عالیییییی تااونجاااااگ تونستم ناززززکردمااااا 😂من براش اهنگ میخوندم زیردوش حمام باهاش حرف میزدم اونم تکون میخوردباباشم دلش قیلیویلی میرف ک ای جوووون کی بدنیاااامیاد تا ببینم چ شکلی دوران خوشگل و قشنگی بود ان شالله همه مامانااتجربع کنننن😉😍
با اینکه بارداری سختی داشتم ولی از لحظه لحظش لذت بردم و دلم برای اون دوران خیلی تنگ میشه! با اینکه دیگران همیشه سعی میکنن حالتون رو خراب کنن ولی همیشه قوی باشید. مادرشوهرم تو اوج خونریزی من یه قشقزقی به پا کرد که خدا میدونه ! حتی به دخترشم نگف چیکارا کرده چون میدونه خودش مقصره. خواستم بگم گور بابای بقیه، خودتونو و زندگیتونو بچسبین
مامان السا . هعی چه میشه کرد و مادر شوهر منم سر دختر دخترش که دخترم حالا زده بودش کمی جو داد و شوهرمم قاطی کرد و مادر شوهرمم دست نوه هاشو گرفت و دختر منم برد پایین دخترم از ترسش گریه میکرد . و دَم رفتن ک شوهرم یه حجوم اورد ک منو بزنه گرفتش و نزاشت و بعد رفت منم همونجوری خونرو ول کردم اومدم اتاق خواب و کلی بی صدا گریه و زاری
چندروزسرسنگین باشین خودش میفهمه بعدهم سبزی اماده بگیرین بااین حالتون
سلام مامان نمیدونم پیام ها کجا میرن پیدا نمیکنم یکی از مامانها نوشته بود که بچه اش زردی داری واسش قطره نایسر چی دادن میخواستم یه قطره ای دیگه بگم زودی ببره که خودمم به دخترم دادم.ولی نمیدونم کدوم بود حتی پرسیدم چند بود زردی
نمیدونم خواهر دوتا دختر ای دیگه م سرما خورده بود ن خوب شدن واسه این میگم
من تا ٦ ماهگي سركار ميرفتم خيلي بدو بدو و تحرك و انرژي داشتم، براش قرآن ميزاشتم، باهاش حرف ميزدم، نوازشش ميكردم، و اينكه هميشه بهش ميگفتم انقدر خوب باش وقتي بزرگ شدي انسان بزرگ و شريفي باش كه ما هم بهت افتخار كنيم، ولي چون من خيلي بدو بدو كردم و يجا نشستم الان پسرم هم همينجوري هست و خيلي انرژي و تحرك داره 🥰
سلام مامان نسترن .اره بیخیالم و بیچاره دخترم ک تازه تو ۵سالگی افتاده از ترسش رفت طبقه پایین خونه مادر شوهرم دلم براش کباب شد و تو بارداری هم ک همه چی برای ادم میشه درد و بر همه چی قُصه میخوره منم ک دیگه هیچ به هر چیزی میرنجم و قُصه میخورم
مامان السا . سلام . اره همون بیشتر حرصی ام ک پیش مامانش باهام اون رفتار رو کرد و درکم نمیکنه
من انقدازصبح تاشب سرکارگرفتاربودم که ازحاملگیم چیزی نفهمیدم
نمیدونم می ترسم با دارو گیاهی دیر خوب میشه. حالش خوبه فقط سرفه میکنه هرده دقیقه سرفه میکنه
سلام ... من بیشتر وقتا تنها بودم باهاش حرف میزدم اشک میرختم... ک روزی تو میای تنهای هامو پر میکنی🙂خیلی حس خوبی بود بارداری.
سلام مامان های عزیز توروخدا جواب مو بدین پسرم دوماه ونیم داره و سرفه میکنه دکترش گفته شربت ازیترومایسین 100بهش بدم ایا زود خوب میشه تا سینش چرک نکنه.
سلام خانوما . تو هفته ای ۳۴ هستم . و با همسرم دعوام شده و سر شوید و این چیزا و دخترم با دختر خواهرش دعوا کرد و منم اخر کارم بود خورد کرده بودم و داشتم دیگه بسته بندی میکردم بزارم تو فریزر و با دعوای بچه ها شوهرم قاطی کرد و پیش مادر شوهرم سرم داد زد و با پاش زد کل شوید ها پخش زمین شدن و بعدش من شاید بگم ۳ساعت یکسره گریه کردم و اونم گرفت خوابید . هم بخاطر اونهمه زحمتی ک کشیده بودم با این حال و وضعم و هم بخاطر اینکه پیش مادر شوهرم اون رفتارو کرد خیلی ناراحت شدم و گریه کردم تا جایی ک داشتم از حال میرفتم. میگم خدایی نکرده بلایی سر بچه تو شکمم نیاد چیزیش نشه لازمه ک برم دکتر یا ن . خیلی نگرانم و افتضاح داغونم سر جریان این داستانی ک پیش اومد
وای یادش تا میومدم بخابم یه کوچولو تکون میخورد
من براش اهنگ میذاشتم یا خودم براش سرود میخوندم و اکثرا به صدا اهنگ جواب میداد تکون میخورد
و کارای روزمرگی رو توضیح میدادم براش کل روز باهاش حرف میزدم
اره
من براش آهنگ میزاشتم خیلی زیاد ورزش یوگا انجام میدادم براش شعر میخوندم هر چیزی که میخوردم بهش توضیح میدادم چیه بیشتر پدرش باهاش حرف میزد
عااالی،خیلی بادخملم😍حرف میزدیم،الکی مریض میشدم همسرم نگرانم میشد😂🤚
وای چه حس خوبی بود بارداری من بارداری خیلی سختی داشتم ولی واقعا سعی کردم ازش لذت ببرم باردار های عزیز از لحظه لحظه ی بارداریتون لذت ببرید که بهترین و شیرین ترین حس دنیاس ان شاءالله خدا دل تمام مادر های که این حس رو نداشتن خوش کنه وبهشون یه بچه سالم عطا کنه وبچه های مارو حفظ کنه برامون
هووووف خداکنه هرچه زودتر این عکسه عوض بشه میبینمش حالم بدمیشه انگار پسره داره شکم ننش رو چک میکنه خدایی یه عکس بهتر میذاشتید
من که توی بارداریم دوران خیلی بدی داشتم مسعله خونوادگی داشتیم تا خود نوه ما فقط حرس جوش گری بغض از اون ورم حالت تهوع بیش از حد ای کاش بعضی از خونواده ها درک داشته باشن تا زن باردار رو آنقدر ازیت نکنن
قربون صدقش میرفتم باهم ترانه گوش میکردیم باباشم نازش میکرد و بوسش میکرد وهمش حالشو از من میپرسید 😂😘😊
کیسه اب و بند ناف از واژن زده بود بیرون نه امپول ریه نزده بودم .وقتی رفتم بیمارستان گفتن باید زایمان کنم اونجا بهم زدن یکی دیگشو هم ۱۸ ساعت بعدش زدن که بعدش رفتم واسه زایمان
بااینکه آی یو آی بودم و یه سری هم کرونا زیاد بود زیادم بیرون نمیرفتم ولی نمیدونم چرا بیشتر میخواد بره بیرون و توی جاهای شلوغ باشه
ممنون ❤❤
راستی اینو هم بگم من توی بارداری چله یاسین و زیارت عاشورا و حدیث کسا و دعای توسل قرآن زیاد میخوندم
زیادم آهنگ واسش نذاشتم ولی نمیدونم چرا با صدای آهنگ نسبت به قرآن آروم تره و توی جاهای شلوغ و پر سر و صدا هم خیلی آرومه😁
قربون صدقش میرفتم واسش قرآن میذاشتم بهش میگفتم شغل باباش چیه نمیدونم فقط هر موقع شیرچایی میخوردم فعالیتش بیشتر میشد
باباشم نازش میکرد و قربون صدقش میرفت و احوالشو از من میپرسید و لحظه شماری میکرد
سلام میشه برای همسرم دعا کنید یکسال و نیمه توی کماست 😔
خانومه چه شکم تمیزی داره،اصلا ترک نخورده😂😂😂
بخاطر این کتک میزنه چون اینجوری دیده تو خانوادش پدرش اینطوری بوده . نزدیک ۴۰ سالشه ولی بخدا عین پسرای ۲۵ ساله دنبال دوست دختره.بخاطر پسرم تحملش میکنم خیلی سختمه خیلی.دوست ندارم پسرم اینطوری بزرگشه مثل باباش،اما یه وقتایی دیگه کم میارم،، اینهمه به شوهرم محبت میکنم ولی باز فکرش جای دیگس.فقط زبونش به فهش بهم باز میشه.سلامشم فوش و عصبانیته
چون همیشه تنها بودم شروع کردم باهاش حرف زدن از روزهام کم کم براش کتاب میخوندم براش آهنگ میزاشتم الان در طول روز همون کارو با هم میکنیم و همیشه علاقه نشون میده
ololنikk⁰
باهاش حرف میزدم واستش قرآن شعر میخوندم
میبرمش آب میریزم حتی شیلنگ آب میدم دستش ولی بازم جیش نمیکنه حتی یه قطره
قرآن زیاد خوندم.سوره محمد و حجرات و عصر آیت الکرسی رو هر روز تا پایان بارداری خوندم .و همچنین چله یاسین و زیارت عاشورا. و روزی صد تا صلوات فرستادم.
سلام خسته نباشیدمامانهای گل خواستم بگم پارسارومیخوام ازپوشک بگیرم ولی وقتی دستشویی میبرمش گریه میکنه جیش نمیکنه تامیارمش بیرون شلوارمیپوشم جیش میزنه بعدمیگه ک جیش دارم بنظرتون چیکاربایدکنم
خیلی باهاش حرف میزدم خیلی .. عشقم از اول بهش زیاد بود....اما شوهرم کتکم زد و بچم ۷ ماهه بدنیااومد
سلام من مشاور محصولات پوست و مو هستم توی اینستا پیج دارم مشاوره هامونم رایگانه اگه میشه بیاین پیجمو فالو کنید شاید به دردتون خورد محصولاتمونم واقعا بی نظیره zahra872593
سلام ب همگی خوبین شبتون بخیر
من ک از همون اول ک وقتی فهمیدم باردار هستم وحرکاتش حس کردم شروع کردم باهاش حرف زدن باباش هم هر شب موقع خواب باهاش حرف میزد قربون صدقه میرفت بعد واسش آیه الکرسی میخوند الان هم همین کار رو برای دوخترا انجام میده کاره هر شب اینه بعدش میخوابه
انشالله خدا ب همه اونیا ی فرشته ناز و خوشگل میخوان خدا بهوش بده انشالله قیمتشون بشه این حس خوب تجربه کنن
خیلی چیزا🥺😍دلم لکزده برااون وقتا
سلام تو ماه پنج چه ورزش های بایدانجام داد؟
. مامانا کس. جواب. نداد. شیر. خشک. لیدی. میل. روز چند بار. و کی استفاده. کنم 🙁🙁
من اسم بچمو زدم المیرا
بعد الان زده فرزند شما پسره
نمیدونم چجور تشخیص داده اما زده فرزند شما پسره تو همین برنامه دیگه
مال من خیلی خوب بود یادش بخیر خیلی شیرینه
عزیزم همش خرافاته
چه جوری 🙄
سلام دوستان یه سوال داشتم من سونوگرافی رفتم جنسیت بچم دختر بود اما الان توی این سایت زده فرزند شما پسره
چقد سن زنه از مرد بیشتر میزنه
سلام دوستان من ۱۷هفته هستم امروزترشی شوری درست کردم یکی ازفامیل گفت چراخوب نبوده قدیمامیگفتن آمدنیومدداره ازاین حرفاراسته آیا؟؟
اره دکتر هم برای پسرم همین شیر نوشت
سلام من تو باداری سوره ی یوسف و سوره های دیگه رو خیلی گوش میدادم
واسه صبحانه چی مقوی هست برای بچه .شما ها چی میخوردید
من هروووووز ب مدت نه ماه هرشب یاسین ومعراج و چارقد و صلوات میفرستادم بچم فوقالعاده آروم بی درد سره هزار ماشا الله مامانای حامله حتما دعا بخونید من میخوندم ی لگد کوبی میکرد انگار فوتبالیست بود پسرم همیشه دوستان من میزدم اون جواب میداد موقع خوابم آروم بود ی دنیایی برای هم ساخته بودیم عاااااالی بود خدا بهمه نصیب کنه آن شاالله همش حرف میزدم شوهرم دست میزاشت یامن قشنگ پاسخ میدادم تمامی حرفام بهترین دوران زندگی هر مادرانه حرف الکی دکترا بزاره استرس ندن ی دکتر گف برو آمینو سنتز گفت خدایی نکرده بچت فلان ک منم سپردم بخدا نرفتم بچم سالم و ناز مس قند ماشالااااا
سلام مامانا من امروز پسرم بردم دکتر سونوگرافی گرفت گفت رفلاکس داره من خیلی نگرانم برا کی پیش اومده 😔😔
بارداری، از هفته ششم که رفتم دکتر و صدای قلب جنین و شنیدم دکتر گفت میری خونه تخت میخوابی استراحت مطلق مطلق تا بیایی واسه زایمان، بارداری پرخطر و سخت مخصوصا با ا ومدن کرونا و قرنطینه سخت تر هم شد، اما دوسش داشتم دوست نداشتم تموم بشه مخصوصا وقتایی که براش اهنگ میزاشتم و تکون میخورر
خدا همسرتو هدایت کنه واقعا
کاش خدا از یدونه از اون دخترا به همه ی کسایی که بچه دار نمیشن بده تا زندگیشون از هم نپاشه .
سلام بچه شش ماهه سرما خورده بدجور آب ریزش داره میشه بهش شربت سرما خوردگی داد
یادش بخیر بارداری 😂😂همش خودم میزدم به مریضی شوهرم دست پا ج میشود
میترسم بعضی وقتی فکرم همش میمونه پیشش که خدایی نکرده بچم توریش نشه 😭
من چهار ماهمو تموم کردم
سلام خانم ها راهنماییم کنید لطفاً .بچه از هفته چندم تکون میخوره
اره منم خیلی باهاش حرف میزدم شیطون موقع خرف زدنم تکون میخورد
دست میگذاشتم رو شکمم باهاش حرف میزدم قربون صدقش میکردم شعر براش میخوندم و خیلی سوره براش خوندم پاهاش زیر شکمم بود دست میگذاشتم لگد میزد تکون میخورد .😍سرش بالا بود دست میکشیدم رو سرش تکونش میداد 😍الهی خدا نصیب هر کی که دلش میخواد به خیر بکنه الهی آمین
خانم ها یه سوال شما از کی برا عزیزهاتون غذا شروع کردین
من دوران بارداری خیلی سختی کشیدم جالبه بعد از زایمان بیشتر از بارداری سختی کشیدم خدا لعنت کنه کسایی رو که آزارم دادن برای همون ناراحتی ها بچمم خیلی زودتر از موعد مقرر دنیا اومد 😓
واای اینم بگم. دیشب کف پاهاش زیر دستم حس کردم وقتی دست کشیدم پاش عقب کشید. میگشتم پیداش میکردم دست که میکشیدم باز پاش میکشید 🥰 فککنم قلقلکش میشد اما باباش میگه بازیش گرفته بوده حتما
براش لالایی میخوندم .از اتفاقات روزم براش میگفتم باباشم همیشه صداش میزد میگفت کی میای پس تو بیا پیشمون دیگه
من تا 5 ماهگی نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم اما از اول 6 که حرکاتش حس کردم. خدای من، از قشنگترین حسهای دنیاست😍 الانم که رفتم تو 8 دیگه خیییلی ورجه وورجه میکنه همش میگم مامان داری چیکار میکنی اون تو؟ فککنم خ دختر شیطونی باشه. همه میگن مثل باباشه 🤩
باباش عاشقشه اما خ باهاش حرف نمی زنه ولی میدونم بدنیا بیاد خ لوسش میکنه. من وقتی باهاش حرف میزنم میگم نباید لوس دختر لوسی بشیا . بعضی وقتا شدیدا بی تاب میشم که کی بدنیا میاد چه شکلی
امیدوارم همه دخترای سرزمینم این حس قشنگ تجربه کنن 🙏
من و همسرم همیشه نازش میکردیم و منتظرش بودیم که چه وقت بخیر بدنیا بیاید صدقه قربونش میرفتیم وقتی صداش میکردیم تکان میخورد واییی فدایش شوم که خیلی شیرین است
من باهاش حرف میزدم درد ودل میکردم ولی باباش فقط بوسش میکرد خیلی دوست داشتم باهاش حرف بزنه چون اینجوری بچه باهوش میشه ولی هیچ موقع باهاش حرف نمی زد قشنگ ترین حس دنیا تکون خوردن شونه
من بیشتر روزا بهش صبح بخیر میگم و حالشو می پرسم و ناز ونوازشش می منم 😍❤️ شوهرم کمتر و هر ازگاهی...
من هميشه باهاش صحبت ميكردم قربون صدقش ميرفتم همسرم فقط بوسش ميكرد زياد صحبت نميكرد
ارتباط برقرار نکردم
من شوهرم فهمید دختر دارم ناراحت شد میگه طلاق یا سقتش کن
تو شکممه ها. بدنیا بیاد هم حرفامو متوجه نمیشه
من بچه اولم اس زیاد حرف نمیزنم شوهرم هم زیاد حرف نمیزنه ولی ناز میده با دستش و بوسش میکنه تکون که میخوره باباش دستشو که میزاره تکونشو بس میکنه
براش لالایی میخوندم. نازش میکردم قربون صدقه ش میرفتم شوهرمم صداش میکرد تکون میخورد
سلام مامانی. زیبا. بهترین. زمان. مصرف شرخشک لیدی میل چه زمانی هس کی بخورم روز چند. بار. کسی. میدونم بهم بگه ممنونم
من خیلی باهاش حرف میزدم روی شکمم دست میکشیدم نازش میکردم شوهرم هم همینجوری بود وقتی از سر کار بر میگشت دست روشکمم میکشید بوسش میکرد باهاش خیلی حرف میزد وقتی باهاش حرف میزدیم تکون میخورد الان هم وقتی شوهرم بغلش میکنه واسش اوازو لالایی میخونه اروم میشه عادت داره به صداش
هیچ طوری اصن نه من نه شوهرم باهاش حرف نمیزدیم
نه برعکس الان باشوهرم بیشتردرارتباط هست بادخترم شوهرم سرپانگهمیداره خوشش میاددخترمم خیلی میخندونه😍😍😍
ازینکه چه خبره بیرون ازونجا براش توضیح میدادم بهش از قطره هاش میگفتم که باید بخوره از خاطره های بچگی خودم براش تعریف میکردم و اینا😁به صدای خودم و شوهرم فقط واکنش نشون میداد🥺
سلام مامانا اگه حوصلت سر رفته حتما یه سر ب گروه دوستان ابدی بزن تجربه بگید تجربه کسب کنید درد دل و جوک و شوخی های بامزه پشیمون نمیشی ۰۹۱۳۷۷۴۰۱۳۵ بدوووووو ماماناهمه زنیم مثل همیم 🥰🥰😍😍
من زیادباهاش حرف نمیزدم ولی تودلم بهترین احساس رونسبت بهش داشتم، وقتی لگدمیزد توهرشرایطی که بودم اون چندلحظه ثابت وایمستادم تاتکوناش روقشنگ احساس کنم ولذت ببرم وهروقت تکون میخورد حتماروشکمم دست میکشیدم وقربون صدقش میرفتم
سلام مامانای گل من دخترم ۶ ماهش هستش و ندونسته الان تست گرفتم میبینم باردار شدم دوباره نمیدونم چکارکنم دخترم خیلی کوچیکه میگن نباید بهش شیر بدم منم دلم نمیاد چکارکنم جدیدا ی ههفته ای میشه ک روزی ۴ یا ۵ بار دسشویی میکنه اسهاله نمیدونم واسه چی
من ۳۶ هفته هستم اصلا شکم ندارم احساس میکنم اصلا حامله نیستم ک با بچم بحرفم
سلام خیلی قشنگه انشاالله خدانصیب همه بکنه بهترین دوران وقتی ک بچه تکون بخوره ومادرازسلامتی نوزادش باخبربشه خداراشکر دوباراین حس راتحربه کردم انشاالله همیشه تن همه بچه ها سالم باشه وماماناخیالشون ازسلامتی بچه هاشون راحت باش🤲🤲
پدرشم کم خونه بود ولی خودم ازش میخواستم گاهی باهاش حرف بزنه اونم با اشتیاق اینکارو میکرد البته بلد نبود چی بگه فقط میگفت بابا زود بیا که خیلیا منتظرتن😅
بچه ها چقدر گیر دادید به این تصویر...خوب زن ها توبادداری ورم میارن چهرشون تغییر میکنه بزرگترازسنش میزنه.خوب این بنده خدا هم بخودش نرسیده...ولی چه انرژی داره ازشوهرش میگیره🤩
من خیلی دوسش داشتم، تا سه چهار ماه که باورم نمیشد بچه داره تو وجودم رشد میکنه، ولی بعد که یه ذره حرکاتش رو حس کردم عاشقش شدم، زیاد حرف نمیزدم ولی مدام نوازشش میکردم. گاهی هم می گفتم مامانی من خیلی دوست دارم، خیلی منتظرتم، هرجور که باشی مامان عاشقته. براش قران پخش می کردم، موسیقی و مداحی هایی که دوس داشتم میذاشتم و همیشه میگفتم پسرم توباید مرد مومن و خوبی بشی و باعث افتخار و چشم روشنی منو پدرت بشی، آرزو دارم مثل خودم عاشق خدا و اهل بیت پیامبر و امام زمان بشی، کلی سورهی توحید و قدر خوندم و ختم صلوات داشتم، هرموقع یادم میومد والعصر میخوندم و همین باعث شد که تا الان که شش ماهشه حتی یک بار نا آرومی نکرده و فوووق العاده صبوره بچم الحمدلله.
۹۹نانبمپش
الان حق داری چون فقط ذهنی داری احساسش میکنی اما وقتی تکوناشو متوجه
بشی سریع باهاش ارتباط برقرار میکنی
بانوازش وشعرخوندن براش
گاهی صداش میزد همسر سریع واکنش نشون میداد
من هیچ علاقه ای به ارتباط گرفتن باهاش ندارم احساس میکنم افسرده ام
از طریق غذا خوردن اگر گشنه بودم میفهمیدم اون هم گشنشه🤣🤣🤣🤣🤣
من وقتی دخترم روبارداربودم باهمسرم آهنگ گوش میدادیم همسرم دستش رو میذاشت روشکمم اونم منو سوراخ میکرد انقدر لگد میزد همسرم میترسید یادش بخیر یه چیز شیرین تر ازبارداری لگد زدن بچه توی شکم نیس بهترین حس بود انشالله تجربه کنین این حس شیرین رو
من آخرای ۴ماهمه شکم اصلا ندارم تکونمنمیخوره برای همین حسش نمیکنم ولی خیلی دوستش دارم
خدا نی نی های همتونو نگه داره
سلام من حرف میزدم باهاش قربون صدقش میرفتم وقتی حرکت میکرد ذوق میکردم براش شعرو آهنگ میزاشتم ولی باباش میگف اصلا باورم نمیشه اونجا موجودی باشه😐😂متاسفانه باهاش زیاد حرف نزد به نظرم شاید همینم باعث شد دخترم تا مدتها ارتباط گرفتنش با من بهتر از باباش بود ینی همش از بغل اون میومد بغل من !
+989101786423بپژ
من برای پسرم از قشنگی های دنیا می گم .بهش می گم این دنیا خیلی قشنگه ،آدم های خیلی خوبی داره
پسرم الان قشنگ تکون میخوره فداش بشم باهاش میحرفم همش
اره گاهی اوقات میزنه ولی خب پسر من خیلی نارس بود
۲۹ هفته بدنیا اومد انگار الان تازه داره مثل نوزادی زیر یک ماه رفتار میکنه
اره عزیزم زایمان زود رس ۲۹ هفته
من وقتی دخترم روبارداربودم خیلی باهاش حرف میزدم ولی الان که دوباره باردارم بعضی وقتهایادمیره که باردارم
بهش آرامش میدادم موسیقی گوش میکردیم قرآن میخوندم و دستم رو شکم میزاشتم همسرم هم خیلی دلگرمی میداد و آرامش کامل بودیم هم من هم جنین
من از موقعی که فهمیدم باهاش حرفمیزنم 😍🌸🕊
اصلا حسش نمیکردم
خداروشکر عزیزم الهی حق داری خیلی سخته بازم شکر که اومد راحت شدی عزیزم طبیعی زایمان کردی
منو باباش زیاد باهاش حرف میزدیم یجایی از شکمو تکون ک میخورد میاورد بالا منم دستمو میزاشتم روش براش زیادقران ایته الکرسی میخوندم
مامانا دوروز دیگه پسرم واکسن دوماهگی داره میشع از تجربیاتتون بگید 🙏🏼
چه دماغی داره زنه. والا همش شوهرم کوفتم کرد هر موقع فهمید حاملم از بس ناشکری کرد.
منم باهاش حرف میزدم بهش محبت میکردم وقتی باباش دستشو رو شکمم میذاشت زود تن تن تکون میخورد
از وقتی فهمیدم باردارم الهی شکر
خدا کنه از من برام دست و پا بزنه 😭😭😭
وااااااای لذت بخش تر از اینم هس مگه.
منکه خییییلی باهاش حرف میزدم موسیقی گوش میدادم، جوری بود ک همسرم از بیرون میومد خونه ف ک میکرد با گوشی حرف میزنم...میگف با کی حرف میزنی.وقتی میگفتم با بچه ..، میخندید♡♡
حالا این عکس مادرشه یا زنشه گهواره جون ؟🤔🤔🤔🤔🤔
من هماتوم داشتم همش رگه های قهوه ای داشتم ترس از این ک دور از جون سقط شه ولی خداروشکر الان ۹ماهه تو بغلمه از خدا جونم بسیار سپاسگذارم
من همیشه باهاش بازی میکردم مثلا وقتی لگد میزد منم ی کوچولو با دستم میزدم میگفتم حالا نوبت توعه.واسش اهنگ میخندم دستمو دورانی دور شکمم میچرخوندم و اهنگ میخوندم واسش شبا واسش آیه میخوندم.به همسرم میگفتم کنارم بشین و با دستت شکممو نوازش کن و الان ک ایلیا جونم ب دنیا اومده کاملا به صدای من و باباش واکنش نشون میده با اینک ۷ ماهه ب دنیا اومد و خیلی سخت بود ولی خداروشکر اون نوازش ها و آغوش ها واقعا جواب داد چه تو دوران بارداری جه دورانی ک داخل دستگاه بود😍😍😍😍😍😍
من اهل این ک س کلک بازیا نبودم
من زیاد رو نمیشد با بچم زیاد
سلام.کسی تو بیمارستان میلاد زایمان طبیعی بدون درد انجام داده؟؟
چقدر زنه بزرگتر به نظر میرسه
من همیشه باهاش حرف میزدم😍
براش لالایی میخوندم😊
اهنگ یکی توی دلمه براش میخوندم😍❤
سوره های قرآنی😊
با باباش میشستم و تکون خوردناش میدیدیم و کلی ذوق میکریدم😍❤
مامانا واکسن دوماهگی بدتره یاچهارماهگی
سلام مامانای عزیز ایا تکون خوردن خیلی زیاد طبیعیه تو هفته 21بارداری هستم
هیییچ فقط باباش سرش میزاشت حرف میزد باهااش
اوایل بارداری مشکل هماتوم و کیست داشتم همش درد لک گاهی خون ، همیشه بهش با گریه میگفتم مامان من مراقبتم توهم بهم بچسب نمیزارم چیزیت بشه یادش بخیر الان یک سالشه😇😇
من همسرم بیشتر از خودم باهاش حرف میزد 😁😍😍
من اصلااااا باهاش ارتباط نمیگرفتم چون خیلی حالم تو بارداری بد بود هم جسمی هم روحی وای خدا اصلا دوس ندارم دوباره باردار بشم کابوس بود...
من با بچه هام از دوران اول بارداری صحبت میکردم به اسمشون صداشون میکردم .ذکر .قرآن زیاد میخوندم ...الانم خداروشکر بچه های خوبی دارم .
سلام
اول آرزو میکنم این اتفاق شیرین برای همه زوج هایی ک بچه دوس دارن حتما اتفاق بیوفته
من ک تو دوران بارداریم خیلی خیلی با دختر کوچولوم حرف میزدم
یه حس خیلی شیرینیه
مخصوصا ماه های آخر ک خیلی ورجه وورجه میکرد
من مدام باهاش حرف میزدم وقربون صدقه ش میرفتم و قران همیشه باصدای بلندمیخوندم توخونه ام اکثراتلویزیون روشبکه قران میذاشتم صداشوبلندمیکردم الانم دخترم قشنگ صدای قرانومتوجه میشه و باعلاقه گوش میده🥺
آدم عشق میکنه باحرکتا جنین
من توخونه تنها بودم فقط مینشستم حرکتشا نگاه میکردم خیالم راحت میشد
سلام مامانا از چند هفتگی قادر بشنیدن صدا هست؟
من واسش آهنگ های هایده می خوندم ، الان هم تا گریه می کنه شروع می کنم به خوندن آهنگ : « وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد .....» آروم میشه و لبخند می زنه .
خیلی جالبه من ۷روزه دخترم بدنیا اومده دقیقا عین زمانیکه تو شکمم بود به صداهامون به آهنگهایی که میذاشتم عکس العمل داره حتی وقتی ماساژش میدم همون نواحی ای که تو شکمم بود ماساژ میدادم آرومش میکنه
به شوهرم میگفتم میدونه هم جنسشی خوشش نمیادبه جزخودش کسی به مامانش دست بزنه😂
سریع عکس العمل نشون میداد به حرفام یا دستی که میکشیدم به شکمم. شب بخیر میگفتم همیشه بهش. باهاش صحبت که میکردم امید به زندگی صداش میکردم. اینقد که با خودم ارتباط برقرار میکرد با همسرم نمیکرد
بهش میگفتم جوجه صداش میکردم شوهرم وقتی دستش میزاشت تکون نمیخوردخودم تنهابودنی بیشترتکون میخوردباخودم بیشترانگاردرارتباط بودتاشوهرم😍😍
همش باهاش صحبت میکردم و لمسش میکردم
با اسمش صداش میزدم
خانوما من تازه اشتراک خریدم زیاد وارد نیستم الان اینجا میخوام پاسخ بدم نمیدونم نمیشه چرا یا تو قسمت سوالا میرم کیبورد بالا نمیاد چیزی بنویسم😐
زمانی که باهاش حرف میزدم و اسمشو صدا میزدم خیلی تکون میخورد
دلگتنگ اون دورانم❤️
جدی بده آخه به بچه هم دادم الان خودمم خوردم
من ۳۲هفتمه.ینی میشه چندماه؟
من همش باهاش صحبت میکردم وگریم میگرفت🥺
سلام انقد سختی کشیدم یادم نمیاد
من با پسرم خیلی حرف میزدم حتی صداش میکردم یه جور خاص الآنم همون مدلی صداش میزنم ملی ذوق میکنه میخنده
مامانادخترم امروزخیلی پنیرک بالا میاره بعدشم گریه میکنه چرا
من تازه رفتم تو هفته ۱۷ ولی بیشتر تو دلم قربون صدقه اش میرم تجربه اولمه مدام هم استرس دارم نگرانم دکترم گفته جفتت پایینه منم چون تجربه ای ندارم همش میترسم کسی بوده اینجا که همچین تجربه ای داشته باشه یا اطلاعاتی راجبش داشته باشه؟
لمسش میکردم باهاش حرف میزدم آهنگ میزدم صدابلندمیکردم واکنش نشون میداد تموم میخورد
من انگشتم و رو شکمم میچرخوندم قلقلکش میومد تکون میخورد دورش بگردم الانم که به دنیا اومده قلقلکه عشق مامان
برامامسلمونااین حرفامهمه توعکسه سنشمکمتره بیشترمیخوره سوال جواب بدین
من بیشتر باهاش درد دل میکردم
منم روزا که تنها بودم باهاش کلی حرف میزدم همه قصه زندگیمو براش تعریف کردم اونم گاهی ی تکون میخورد بعد که بزرگتر شد بیشتر تکون میخورد تا براش حرف بزنم
الانم ماشالله خودش خیلی حرف میزنه
نمیدونم واله اینجوری میگه 😂😂
خودم بچه اولم موسی بنجعفر زایمان کردمخیلی خیلی خوب بود دکترم مهری براتیان بود
الان هفته ۱۱ هستم فقط خواستم بدونمالان هزینش با تامین اجتماعی چقدره آزاد ک میگن ۱۰ملیون
پاسخ مامان مهرانا جون: عه که اینطور پس حتما الان دکتراش خوب شدن
من اصلا نتونستم از بارداریم لذت ببرم یه بارداری خیلی سخت وپر از استرس داشتم من همه ی لذتها رو بعد دنیا اومدنش فهمیدم خداروشکر
به اینا بیشتر میخوره زنه ننه ی مرده باشه😂😂😂
طی۷شپَصگسنثن
یادش بخیر هر روز باهاش حرف میزدم قشنگ تکون میخورد. براش اکثر روزا شعر کودکانه میزاشتم گوش میداد اونم تو شکمم وول میخورم میچرخید
همسرمم از سرکار میومد باهاش حرف میزد دستشو میذاشت رو شکمم دوتایی قربون صدقه ش میرفتیم روزشماری میکردیم برای بدنیا اومدنش
حرف میزدم باهاشبراش لالایی میخوندم شبا شعر و قصه میخوندم. گیتار میزدم براش الان به همشون علاقه نشون میده.
شوهرم خیلی کم باهاش حرف میزنه مثلا میگه مامانی رو اذیت نکنیا!
وقتی مامانی خوابه بزرگ شو
که مامانی اذیت نشه
مثلا وقتی میخوام بخوابم میگه الان مامان میخوابه تو بزرگ شو
من باهاش میحرفم مثلا میگم دوست دارم
کی میای بیرون؟
زود بیا بیرون باشه؟
میخوام ببینمت
قربونت بشم
مثلا وقتایی که گشنم میشه بهش میگم گشنته؟
قربونت برم الان بهت غذا میدم
مثلا بهش میگم جات راحته؟
بیا بیرون دیگه دوس نداری مامان و بابا رو ببینی؟
من بعضی وقتا قربون صدقش میرم.. بهش میگم دیگ کی میااای...
بله من با دخترم دلا شبا موقع خواب حرف میزدم و باهاش درد و دل میکردم و خیلی وروجک بود و هی تکون میخورد و صبح هااا هم همینطور باهاش صحبت میکردم به راحتی💕🙋🏻♀️همسرم وقتی از سرکار میومد میشست پیش من و دستش رو میذاشت رو دلم و با دخترم صحبت می کرد به راحتی هیچ مشکلی هم نبود🤤🤟🏻
تو این عکس زنه پیره مرده جوون
خخخخخ ما زنا چقد ریز بینیم😂😂😂
من نمیدونم چطوری باهاش حرف بزنم چی بهش بگم؟فوقش دو تا قربون صدقش میرم😅
من هرروز مخصوصا صبح ها باهاش خیلی حرف میزدم و واسش شعر میخوندم و خیلی ذوق داشتم که بچه م دختر بود واقعا حس خوبی داشتم و هیچ وقت یادم نمیره وپسرم میومد سرش رو میذاشت رو شکمم و صدای سکسکه کردنش روگوش میداد و میخندید
من هروزباهاش حرف میزدم خداروشکر اذیتم نکرد صبح ها با من بیدار میشد شبها با من میخوابید هرموقع هم تکون نمیخورد ونگرانش میشدم باهاش حرفمیزدم و سریع عکس العمل نشون میداد وتکون میخورد. یادش بخیر همش دوست داشتم سریع بیاد توبغلم الان خداروشکر تو بغلمه خدایا هزار بار شکر 🌹😍
سلام خانما ترشحاتم تو ۳۹ هفته زیاد شده ممکنه از کیسه اب باشه
وای خیلی حس خوبی بود هروز باهاش حرف میزدم وخاطره هروزمو مینوشتم الان یه کتاب شده خاطره هامون همسرم ذوق داشت هروز صب که سرکارمیرفت شکممو بوس میکرد شبا دستشو روش میزاشت یه عالمه باهاش حرف میزد همینطور که باهاش حرف میزد اونم تکون میخورد😂🥰😋😘😘😘🤗🤗
من وقتی اعصابم خراب بود باهاش درد و دل میکردم و همش میگفتم وقتی بیای از تنهایی در میام
من بیشتر بادخترم درد ودل میکردم گاهی قرآن گوش میدادم اما بیشتر گریه میکردم چون بچم دختربود واطرافیان خیلی بهم حرف میزدن که پسربهتره و دخترچیه حتی وقتی ۴ماهم بود یباربه سرم زد که سقطش کنم بس که دلمو میشکستن ولی هروقت باهاش حرف میزدم فقط ازش میخواستم که دختر مستقل مفید ومهربونی باشه جوری که یروز همه به وجودش افتخار کنن و پشیمون بشن از حرفایی که زدن
وای منکه ازتکونهاش ذوق میکردم.همش به همسرم میگفتم ببین لگد میزنه یاسکسکش گرفته.هرروز براش قرآن میخوندم.اونم شیطونی میکرد.بیچاره همسرم از دستم خسته شده بود.بسکه بهش میگفتم دخترم این کارو کرد وغیره.چون چندبار ازخواب بیدارش کردم که دستت وبزار روشکمم دخترم داره مشت میزنه😂😂😂الان هم که دخترم نزدیک دوسالش هرکاری میکنه مبگم ببین داره دلبری میکنه.اونم میخنده،🤭🤭🤭
چ شکمی داره😍😂
قربون صدقه اش می رفتم هم خودم هم شوهرم
وقتی هم اسمش رو انتخاب کردیم با اسم صداش می زدم
الان اینجا مشاوره داره اگه سوالی داشته باشیم بپرسیم؟
سلامخانما کی میدونه بیمارستان مشهد موسی بنجعفر هزینه سزارین با بیمه تامین اجتماعی چقدره؟
عه من نمیدونستم
دوری عزیز خدا، روزیتو بده
خارجی ها بیشتریاشون زناشون از مرداشون بزرگترن
کلی قربون صدقه ش میرفتم براش شعر میخوندم آهنگ میخوندم وقتی هم دنیا اومد با همون آهنگها آروم میگرفت♥️ وقتی ی چیز خوشمزه میخوردم بهش میگفتم نوش جانت دخترم 🤩
من همش میگم قربونت بشم پسرم همش واسش شعر میخونم
اره کمه
چه شکمش سفید بدون رگ های پاره پاره😂
من اهنگ کودکانه میذارم، کتاب میخونم براش توصیف میکنم کجام کی پیشمه چکار میکنم و قربون صدقه اش میرم یوقتایی هم بجاش کارتون و انیمیشن نگاه میکنم😅
سلام خانوما یک سوال داشتم بچم دو ماهه وزنش ۴۹۰۰ گفتن کمه دختر هست وزن نی نی شما دوماهه چند بود وزن تولدش ۳۴۵۰ بود لطفا بگید نگرانم گفت ۲۰۰ گرم کمه چیکار کنم شیر م زیاد شه
دوران بارداری یادش بخیر
وای من فک کردم مادرشه مرده 🤭
وای بهترین روزا.همسرم از چهارماهگی ک حالم بهتر شد واومدم خونم بادخترم حرف میزد شعر میخواند واسش.عای بود.عالی
خودمم داستان میخونم اونزمان خیلی الهی عظم البلا رو تلویزیون میخوند خیلی گوش میکردم الان دخترم خیلی دقت میکنه وقتی میشنوه.
آقا یعنی چی تبعیض قائل میشید
این شوهر آینه یا پسرش مگه آدم با یه بارداری اینقد پیر میشه😐😐😐😐😐
۷سال
دوستان واقعا ممنون از لطف همگیتون ان شاءالله شما هم ب مراد دلتون برسید ❤🙏
سلام توروخدا عکسشو نگا....مرده انگار پسر زنه اس زنه چقد پیره 🥵مرده سنی نداره انگار ....
باهاش حرف میزدم،قربون صدقه ش میرفتم،براش کتاب داستان میخوندم، براش صوت قرآن میذاشتم،باباشم نوازشش میکرد.
باهاش صحبت میکردیم
براش هر شب لالایی میزاشتم
باباش نوازشش میکرد
والا من دومین بچمه همش دیگران اعصابمو خراب میکردن
چقدر دوران بارداری خوب بود ...الان اصلا عصبی شدم بی حوصله...احساس میکنم شوهرمم مثل قبل دوسم نداره اونموقع عالی بود
من کلا تنها بودم دوران بارداری یعنی هم صحبتی نداشتم.هیچی دیگه از صبح که بیدار میشدم شروع میکردم واسش فک میزدم😂کلا با هم حرف میزدیمو صبحانه حاضر میکردیم خونه رو مرتب میکردیم نقاشی میکشیدیم و منتظر باباش میشدیم بیاد خونه
یادش بخیر دوران بارداری... چه زود گذشت
منم تواون دوران اوایل خیلی بیتفاوت بود اینکه میگفتن حرف بزنید اما بعدش ک حرکتاش شدید شد دلم میخواست بغلش کنم صداش میزدم دستمو میزاشتم لگد میزد یه حسیه ک قابل توصیف نیس حتی همسرم دستشو میزاشت رو شکمم تکون میخورد😍🥰
عدد بتا ۱۴۴۵ کسی میدونه یعنی جنسیت پسر یا دختر
منم وقتی بارداربودم شوهرم دست میذاشت روشکم باهاش حرف میزد خیلی لگدمیزد تامیگفت بابایی ی لگدبزن درجا شروع میکرد الانم ک ۲۰روزشه انگارباباشوبیشترازمن میشناسه بیشترباشوهرمه تامن استراحت میکنم تااسم شوهرمومیگیرم درجا ساکت میشه اینوراونورنگامیکنه
هیچ جوری😄😄😄😄
داداشش هر روز باهاش حرف میزنه برنامه میریزه برای بازی با پلی استیشن ...🤣🤣بهشم یاد میده..توضیح میده ....ی جیزیم اروم بش میگه ...میگه بین خودمونه...رازم دارن باهم....بارداری دوم لذت بخشه🥰🥰🥰🥰
قربون صدقش میرم وصفت های خوب بهش میدم براش اهنگ دست کوچولو پا کوچولو میزارم تند تند لگد میزنه وتکون میخوره زیر دوش کلی باهم بازی میکنیم حرف گوشکنه هروقت مامان بگه تکون بخوررتکون میخوره بابایم هر روز باید جفتمونو ببوسه و قربون صدقمون بره هرشب ایه الکرسی میخونیم و شکر گزاری میکنیم از لطف خدا وند
من واسه دخترم قرآن میخوندم ..قصه میخوندم ... اسم تموم خانواده فامیل خودم و شوهرمو بهش میگفتم فک کنم روزی که دنیا اومد همه رو میشناخت 😂😂
خدابهت صبربده واقعاسخته
شماحامله ای مامان دیانا؟
توی هردو تا بارداریم باهاشون حرف میزدم لگد میزدن .اصلا لازم نبود منتظربمونم لگد بزنه .دائم وُل میخورد.هروقتم تا شوهرمو صدا میکردم بیا ببین دیگه لگد نمیزد 😂انگار بچم میدونست ازباباش ناراحتم😌یه بارم اینقد شوهرمو نگه داشتم تا زد زیردستش پرید اینقد ذوق کرد میپرید بالا که تاحالا اونجوری ندیده بودمش 😂🤣😅
من تو کل دوران بارداریم کتاب داستان و کتاب انگیزشی براش میخوندم موتزارت و قرآن براش میذاشتم و از کار های روزمره ام براش میگفتم و همیشه بهش میگفتم نابغه من و...
همین الانم که این کار رو میکنم عکس العمل هاش بامزه است😍
من انقدر باهاش حرف میزنم رسما یجورای فکر میکنم جلوم نشسته اومده بیرون اونم آخه عکس العمل نشون میده وقتی باهاش صحبت میکنم 🤪
صحبت میکردم ولی یه حسی داشتم میترسیدم از دستش بدم حتی تالحظه اخربیشتروقتی صحبت میکردم گریم میگرفت میگفتم کی بشه بغلم بگیرمش ولی الان که سه ماهشه فکرمیکنم میبینم همه نگرانیهام الکی بوده مامانهای باردارلذت ببرین نگران هیچی هم نباشید
تازه ۱ماه که باردار شوهرم دست میزنه به شکم میگه دختر بابا چقدر بزرگ شده عحله کن زود بیا 😂😂
چرااین زنه انقدرپیرشوهرش جوونه
من تا بیکار میشدم دست میکشیدم رو شکمم ایقد باهاش حرف میزدم از روزای که دنیا اومد که کارهایی با هم انجام میدادیم میگفتم اینکه چقد دوستش دارم اونم تموم میخورد🤣🤣🤣یاد اون روزا هم بخیر ..الانم بچمو خیلی دوست دارم
من برلش آهنگ میزاشتم انقد به اون آهنگ علاقه داشت وقتی میشنید قشنگ تکون میخورد باهاش شب روز حرف میزدم که دختر با استعداد مهربون باشه و واقعنم دخترم خیلی مهربونه فداش بشم من
همسر من از زن باردار و شکم خیلی میترسه دوتا بچه هامم مه بار دار بودم اصلا دست بهم نزد تا زایمان کردم
سلام مامان یاس ممنون عزیزم بابت نظرتون شما درست میگید شایدم من اشتباه میکنم ولی چون شنیدم ک میگن اگه اعتقاد داشته باشی تا سه ماه اول بچه رو هر چی صدا کنی همون میشه البته اگه اعتقاد داشته باشی براهمین اینکارو کردم ان شاءالله ک همینجوری بشه
من باهاش حرف میزدم قربون صدقش میرفتم تکون میخورد لگد میزد
خیلی قوربون صدقش میرفتم اونم تکون میخورد .الانم که به دنیااومده قوربون صدقش میرم کلی کیف میکنه
سلام مامان مهیار ممنون عزیزم از لطفتون زنده باشید 🥰❤🙏😍
انقدربدبختی هست هیچی حالیم نمیشه
همسرم همیشه باهاش حرف میزد اونم لگد میزد
من دستمو میذاشتم رو شکمم باهاش حرف میزدم اونم لگد میزد 😍😍
الانم ک دوباره باردارم خدایا شکرت🤰🏼❤
سلام من قربون صدقش میرفتم لگد میزد اهنگ شاد میزاشتم خیلی تکون میخورد فکر کنم میرقصید 😀😀😀😀
اینقدر باهاش حرف میزدم خواهرم هم همش شکممو بوس میکرد میگفت زود بیا 😍😍😍
منو دخترم زیاد با محمد جوادمون حرف میزدیم اسمشو صدا میکردیم لگد میزد😂💚
منخیلی باهاش حرف میزدم همسرمبیشتر از من.اللن پسرم باباییه همش بغله باباشه
هنوز جنسیتش معلوم نیست ولی من و دخترم ب امید اینکه پسره امیرعلی صداش میکنیم صبا بهش میگه صب بخیر داداشی در طول روز ک کارتون میبینه میاد براش تعریف میکنه شبا هم با آهنگ پسر بهش شب بخیر میگیم ان شاءالله ک واقعا پسر باشه و سالم برامون دعا کنید 🙏😍
من قرآن صوتی گوش میدادم. بیشتر قرآن ایتلکرسی .الان خداروشکر دخترم ار مه وقتی قرآن گوش میدم اینم گوش می دو ارومه.آهنگ زیاد گوش میدادم خلاصه حاملگیم بهترین دورانم بود من
اصلا فکراینکه بچه توشکمم بحرفای من یا شوهرم گوش میکنه نمیدونستم روزوشب درگیر کارای خونه میشه بعضی وقتا وفکرم پیش شوهرم وپسرپنج سالم که امروزا مریض شده هیچی نمیخوره اسهال گرفته هردکتری میبرمش بستریشم نمیکنن فکرم بدجور درگیره حرفهای اطرفافیانمم تحمل باید کردبفکرم میاد( ای کاش میشد توروزای سخت مستقل هم باشی بهتربودخوبتره میگم)😥برا پسرم دعا کنید خوب بشه ♥️
حرف میزدم گوش میداد
جالبه وقتی امیرعلی تو شکم بود تازه کرونا امده بود و ترس و لرز از گرفتنش تو جونم بود یک سره دعای فرج از شبکه های مختلف تلویزیون پخش میشد منم مدام گوش میکردم و باهاش میخوندم الان امیرعلی با شنیدن این دعا هر کاری کنه استپ میکنه ققط گوش میده تا وقتی تمام بشه 😂😂😂
ای جان...یسره باهاش حرف میزدم...مخصوصا همسرم..تا دست میکشید روو شکمم یسره لگد مینداخت....هز تایم اهنگ میزاشتم
و الان ب دنیا اومده بشدت اهنگی..واقعا چقد این حس حاملگی فوق العاددددددددس
خودم حرف میزدم ولی شوهرم ن من اسمشوصدامیدم وشباقصه میگفتم براش وقتی میخواستم دعابخونم دستموروشکمم میزاشتم ومیخوندم
بلند بلند کتاب میخوندم براشون ، حرف میزدم ، خیلی دکلمه های شاملو گوش میکردم الانم پسرام با شنیدن صدای شاملو آروم میشن
شوهرم همیشه هر روز صبح بهشون صبح بخیر میگفت شکمم میبوسید شب هم شب بخیر میگفت و شکم میبوسید دستش میزاشت روی شکمم تا آروم بشن
بارداری دوقلو خیلی سخت بود برام ولی خاطرات خوبی دارم به لطف همسرم
اهنگ میزاشتم میرقصیدم باهاش حرف میزدم از اتفاقایی ک توی روز میوفتاد براش میگفتم بایش ک میرفتم خرید میگفتم باست چی خریدم خونه هرکی میخواستم برم میگفتم امروز یا امشب میخوایم بریم خونه خاله عمه اینا
من وقتی ۸ ماهه بود دخترم ماه محرم بود و وقتی نوحه میزاشتم مثل موج دریا حرکت میکرد
آهنگ میزاشتم میرقصیدم باهاش حمام که میرفتم شکمم رومیگرفتم زیر دوش باهاش حرف میزدم
الان پسرم تا صدای آهنگ میشنوه پامیشه میرقصه و عاشق حمام و آب بازیه
من براش آهنگ میذاشتم کارایی ک میکردم رو براش تعریف میکردم.از جنینی یه آهنگ بی کلام براش میذاشتم الان که ۷ماه داره هنوز با همون آهنگ میخواب
مامانا شما با صدای بلند با جنین صحبت میکنید؟یا توی دلتون
شکمم رو لمس و نوازش میکردم و اسمش رو صدا میزدم و باهاش حرف میزدم. بعضی وقتام با انگشتم ضرب میزدم اونم لگد میزد کلی ذوق میکردم
همیشه لالایی و شعر میخوندم باهاش حرف میزدم نازش میکردم میگفتم چقدر دوست دارم..❤️
من اقامون بیشتر از من بلده چطوری با بچه حرف بزنه☹ حتی صدای شوهرم میاد نینی همش لگد میزنه😍
من خودم لالایی براش میزاشتم شعر میخوندم براش همه چیزو براش تو ضیح میدادم هرجا میرفتیم هر کار میکردیم باباش خیلی باهاش حرف میزد نازشو میکشیدو جالب وقتی دنیا اومده بود. تو اتاق مراقبت گریه میکرده باباش باهاش صحبت کرده بود آروم شده بود همه تعجب کردند اصلا حس نمیکردیم وجود نداره
باهاش حرف میزدم باباش قربون صدقش میرفت و آهنگ ی دختر دارم شاه نداره میخوندو دخترم شروع میکرد ب لگدزدن..خودمم درددل بگردم باهاش.براش موازات بارداری میزاشتم میگن برا هوش جنین خوبه
نمیدونم چرا وقتی یکی ب شوهرش میگه حامله ست شوهرش سورپرایز میشه مگه کار خودش نبوده ؟؟؟
من همسرم دستشو میذاشت روشکمم باهاش حرف میزد قربون صدقش میرفت
خودمم باهاش دردودل میکردم
لباس هایی که میخریدم رو بهش نشون میدادم ومیگفتم این رنگیه و....
براش آهنگ آهوي مست روميخونم♥🌈
صورتت ازماه هم ماه تره
خنده هات ازقلب من غم ميبره
جاي من نيستي ببيني خودتو
چي بگم اصلا نميدونم ب تو
...
من خودم گاهی باهاش حرف میزنم و از کارهایی که میکنم میگم بهش ، گاهی براش آواز میخونم...
باباش خیلی اوقات اسمش رو صدا میزنه ، نوازش میکنه شکمم رو و براش شعر میخونه...
هم خودم هم باباش باهاش حرف میزدیم تکون میخورد از اینور شکمم میرفت اونور، خیلی حس خوبی بود یا وقتی یه اهنگای خاصی میشنید خیلی تکون میخورد 😍خیلی جالب بود یادش بخیر اون روزا
صبح ها با صبح بخیر گفتن بهش بیدار میشیم طول روز سعی میکنم از رو شکم نوازشش کنم با اسمی که براش انتخاب کردم صداش میکنم بهش میگم اینجا مامان و بابا و اطرافیان بی صبرانه منتظر به دنیا اومدنش هستن و کلی حرفای قشنگ دیگه
و روزهای سونوگرافی با شنیدن صدای قلبش تو همون اتاق سونو کلی گریه میکنم 😍😥❤
انقد از عکسایی که مردا لوس بازی درمیارن حالم بهم میخوره
بجای این جلف بازیا ی کم کمک کنن انترا
الان هنوز 5هفتم حس زیادبهش ندارم
پسرم 3سالشه توبارداریم باهاش حرف میزدم و مرتب براش اوازمیخوندم ایت الکرسی میزاشتم
بعداز ب دنیا اومدنش اون صداهارو ک میشنید ی بغض و اشکی بی صدامیریخت انگار دلش برا شکم تنگ میشد
همش باهاش حرف میزدم اسم خانواده ام رومیگفتم باهاش درد ودل میکردم قصه میگفتم قربون صدقه اش میرفتم خلاصه یه دنیایی بود واسه خودش اون روزها
مدام قربون صدقه ش میرم و یوفتایی براش ضرب ریاضی تکرارمیکنم 😍
باهاش صحبت میکردم قربدن صدقش میشدم
همسرم بهتر از من بود ،😁😁😁
هیچییییییی
من خودم وقتی باردار بودم یه حس خیلی خوبی به نی نی داشتم وهمش باهاش صحبت میکردم وقربون صدقه ش میرفتم وخیلی خیلی دوستش داشتم ولی متاسفانه باباش یه اخلاقی که داره تا بچه به دنیا نیاد حسش رو نسبت به بچه نشون نمیده ولی الان که به دنیا اومده بی نهایت دوسش داره
خودم مدام باهاش صحبت میکنم صبحا صبح بخیر میگم شبا هم شب بخیر تو طول روز هم قربون صدقه میرم براش موسیقی میذارم همسرم از سر کار میاد بهش میگم بابات اومد ی وقتایی عکس العمل نشون میده ب بعضی چیزا
واقعاً حس خوبیه صحبت کردن با جنین
من که بیشتر شبا باهاش حرف میزدم کل شب و روز باهاش صحبت میکنم اطرافمو بهش معرفی میکردم باهاش درد و دل میکردم با گوشی همین برنامه گهواره براش لالایی میزاشتم برای آهنگ می باشد کتاب میخوندم
کارایی روزمره ک میکنمو براش میگم اهنگ واسش میزارم دیگه خاله هاش و باباش ک باهاش حرف میزنن دستشون ک میزارن ضربه میزنه ب دستشون فداش بشم
همسرم دستشو میذاشت رو شکمم و باهاش حرف میزد .
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.