۱۹ پاسخ

حالا هی بزاید و بگین بچم تنهاس بیا خواهر برادر اینجوری تا کوچیکن خوبن بزرگ شن هر کی سر زندگیش با مشکلاتش

چقدر منی تو....کاملااااا میفهمم چی میگی ..چون دو ساله کشیدم
حالا خواهرم زنگ میزنه مثلا دلداری میده..میکه بچه است..منم همینا رو کشیدم..بیشتر میسوزونه منو
از یه ورم شوهرم موقع مریضی بچه ها بد قلق میشه و چون دکتر اینا میبره دارو میخره اعصابمو خورد میکنه..هی رو اعصابم میره داروهاشونو دادی ..یکم دیر کنه دیونه ام میکنه سر خودی و اینقدر شده هزنه دارو....اه ولش کن خیلی سخته

قدیما یه همسایه ای بود یه دوستی یه عزیزی الان از بی امنیتی و گرونی هیشکی کسی و ب خونش راه نمیده والاه منم همینطور خدا خودش سلامتیتون و برگردونه هرچه سریعتر

واقعا گفت نه؟
میدونست حالت بده؟؟؟

الهی که خدا بهت توان بده از پس مشکلاتت بربیای

تو خدا رو داری کون لق مردم

اگه تهران بودی با جون دل بچه هات رو میگرفتم چون میفهمم چقدر سخته

هممون ی جورایی تنهاییم..
آخه واقعا هم دیگه نمیشه ب امید کسی بود
زندگی همه سخت شده

عزیزم این روز یادت بمونه.وقتی خواهر آدم دل نسوزونه به درد هیچی نمیخوره

خدا کمکت کنه عزیزم

آی خواهر کجای کاری ما پارسال همون گرفتیم یه زنگ هم نزدن در حالی که روزهای قبلش زنگ پشت زنگ. توکلت به خدا باشه فقط از اون کمک بخواه

ایشالا ک زودتر خوب بشن چقد حاام گرفته د با تاپیکت یاد روزی اولی ک بچم بدنبا اومد افتادم وفتی از خونه مامانم اومدم خونم خودم بودم و خودم شوهرم کمک حالم نبود وقتیم ک میومد میدید بچه گریه میکنه و نمبخابه عصبی میشد اخه کولبک داشت پسرم منو فوش میداد چقد گریه میکردم دوران سختی بود برام اصلا دوس ندارم تکرار بشه.. و همون گریه ها باعث شد تو ۴ماهگی شیرم خشک بشه .

عزیزم خیلی سخته امیدت به خدا آرزوی سلامتی دارم براتون

هعی خواهر دورع زمونه بد شده خدا بهت توان و قدرت بده این مریضیام میگزره

آخی..قوی باش.مخصوصا بچه ها رو مراقب باش.ویروسه میگذره.همسایع ای دوستی نداری کمک کنن؟حداقل سوپی چیزی درست کنن

هعععی عار دیگ بعضی وقتااینجوری میشه عزیزم باید تحمل کنی..خواهرمن همیشه بچشو میاره پیش من میذاره ومیره دنبال کاراش تا۴ساعت بعد..من هفته پیش وقت دکترداشتم زنگ زدم بهش گفتم بچمو دوساعت نگهدار من برم دکتر گف من خونه نیستم بااینکه خونه بود ..انقددلم شکس ک نگو ..اصن دکترواینابرام مهم نبودا فقط دلم ازاین شکس ک من واسش چجوریم واون چجوریه هعععی

چقد بد شده زمونه بخدا....
سخته اما میگذره
خدا بهت ارامش بده عزیزم
درکت میکنم.

چقد ناراحت شدم خوندم عزیزم،خدا خودش پشت و پناهتون باشه،هر چه زودتر خوب خوب شید محتاج کسی نباشید

الاهی بگردم خیلی سخته منم مث تو این روزارو گذروندم تنهام خیلی

سوال های مرتبط

مامان آرمان مامان آرمان ۱۷ ماهگی
مامان محمد پارسا مامان محمد پارسا ۱ سالگی
سلام مامانا امروز یه صحنه دیدم که خدایا به روی کافر نیاره
رفته بودیم سر باغمون بچم دستش رفت لای در اهنی وااای بمیره الهی بچم غش کرد از درد واااای خدااا بچم سیاه کرد هرچی پشتش گرفت با دستم و فوت کردم تو صورتش ولی خوب نمیشد دم به دم کبود تر میشد دیگه جیغ زدم و تو سر زدم شوهرم بچم گرفت دیگه کلا کبود شد چشماش و دهنش بست بی حال افتاد رو شونه شوهرم وااای دنیا رو سرم خراب شد باورتون نمیشه الان فقط اشکام دارن میریزن فقط فقط اول خدا بعد از حضرت ابوالفضل و یه امام زاده تو ملکمون هست فقط داشتم این سه تا رو التماس میکردم بچم نفسش برگرده ولی بی‌ جون اقتاده بود خدا برای کسی نیاره بس زدم خودمو کشتم دیگه تو راه سوار ماشین داشتیم خودمون رو میرسونیدم بیمارستان نزدیکترین محل یه ثانیه نفسش برگشت وااای خدا این صحنه به روووی کسی نیاره من که عمرم تموم شد تو رو خدا مامانا یه صلوات برای سلامتی همه نی نی ها و یه حمد هم برای بچه من بخونین که دیگه این صحنه برام من و هیچکس پیش نیاد
ببخشید جایی اشتب نوشتم چون فقط اشکام دارن میریزن و پسرم تو بغلم خوابه فقط قربون صدقش میرم
چکار کنم چرا پسرم میخورم زمین کبود میشه چکار کنم خوب بشه