۹ پاسخ

برای خواب عمیق هم شب ها قبل خواب دوقطره در هر بینی قطره بنفشه کنجدی بچکانید خیلی خوبه

بده شوهرت بغل کنه نهایت دوبار گریه کنه عادت میکنه دیگه.بد عادتش کردی از اول اگه میدادیش دست باباش مجبور بود بچه کوتاه بیاد

عزیزم پسرمنم اینجور بود خواب عمیق نداشت بردم دکتر گفت رفلاکس پنهان داره الان بهتر شده ولی باز روپامیخوابه

خیلی سخته دختر من از ده ماهگی میزاشتم پیش خودم دراز بکشه خودمو میزدم خواب اونم میخوابید اصلا نمیزاره رو پا بخوابونمش .روزا وقتی خسته اس میبرم تو تخت کنارش دراز میکشم میخوابه ولی شبا نمیخوابه فقط دوس داره بازی کنه .کاش این عادتشو ترک بدی خ سخته

همین الان هم روی پامه

تصویر

عزیزم مگه کالسکه نداری؟ دخترم یه چند شب خیلی اذیت میکرد قشنگ یاد تو افتادم خیلی سخته

ماها ده سال دیگه کمر نداریم

سلام داخل این سبدهای خرید بذاریدش راحت میشینه بچه
بالاش منطورمه

وای خیلی سخته رو پا خداروشکر ماهان ترک کرد وقتی عادت داشت رو پا بخوابه فقط میگفت تابم بده رو زمین میذاشتم بیدار میشد

سوال های مرتبط

مامان ریحانه ♥️ مامان ریحانه ♥️ ۲ سالگی
من حس میکنم بچه م کارایی ک انجام میده غیر طبیعیه و بقیه بچه ها انجام نمیدن
خیلی بخاطر این موضوع عصبی میشم
مثلا از چند ماه پیش دراز میکشید و پای چپش رو می‌آورد داخل شکمش و ی جوری میشد به چند تا دکتر نشون دادم گفت سرش رو گرم کن یادش بره بعدش کمتر شد موقعی ک لج میکرد اینکارو میکرد ولی از وقتی از شیر گرفتمش کلا مثلاً کارتون نگاه می‌کنه همه ش در این حالته قبلا چند ثانیه بود الان ی مدت طولانی این مدلیه، فراموش ک نکرده بدتر شده
یا داخل ماشین دور از جون عین دیوونه ها میشه خودشو میکوبه به همه جا امروز رفتیم تفریح ی ساعت راه بود دهن منو سرویس کرد از بس توی ماشین رفت و برگشت گریه کرد
میگم نکنه گوش درد داره یا حالت تهوع میگیره
واقعا نمی‌دونم چرا این مدلیه همه بچه ها ماشین دوست دارن
شانس منه این باید اینجوری باشه
دیشب هم خونه عموم بودم دختر عموهام اصرار ک شب بمون
دخترمو خوابوندم تا میرفتم توی جمعشون گریه میکرد بیدار می‌شد تا چهار صبح روی پام بود
ساعت هشت هم از تفریح برگشتیم انقدر گریه کرد خوابش میومد
گفتم بخوابونمش شب نمیخوابه
ساعت نه و نیم دیدم خیلی بی‌قراره و خود زنی می‌کنه هم واستم بخوابونمش فقط از هم روی داد میخوابه هی خودشو سفت می‌کنه کمر میزنه لگد میزنه
واقعا دارم دیوونه میشم از دستش
خب وقتی خوابش میاد چرا باید کشتی بگیره
انقدر دیگه اعصاب برام نمونده
همسرم هم هی نظر میده و دخالت می‌کنه
دیگه امشب بهش تند شدم
الان باهم قهر کرده
واقعا دیگه تحمل ندارم
همین ی بچه کاری کرده نه دیگه خبری از حرف های عاشقانه هست نه اون زندگی رمانتیک اوایل ازدواج همه ش جر و بحث سر بچه
منم کم طاقت شدم تا چیزی میگه نمیتونم قانعش کنم میپرم بهش
واقعا این کارای بچه من طبیعیه؟؟؟
مامان محمد حسین❤️ مامان محمد حسین❤️ ۲ سالگی
سلام خانم گلا صبحتون بخیر
ادامه از شیر گرفتن پسرم 👇🏻
دیشب محمد حسین ساعت یک و نیم خوابید ، بعد دیگه تا ساعت چهار و بیست که اونم من بیدار شدم دیدم داره میره روی سرامیک ها کم کم ، داشت تو خواب غلت میزد و جاش خوب نبود یکم نق میزد منم سریع رفتم و جاشو عوض کردم و گذاشتمش روی تشک بعد دیدم مای بیبی پر شده گفتم عوضش کنم اذیت نشه تا صبح ، دیگه عوضش کردم و حین عوض کردم بچه خواب خواب بود ، مای بیبیشو از من گرفته بود با صدای آروم گفت اشغالی🥹یعنی ببرم بندازم اشغالی بعد بهش گفتم چشم مامان بعد سرعت گذاشتمش روی پاهام گیج خواب بود بچم بعد چند تا تکون مای بیبی از دستش افتاد و خوابید
بعد ساعت هشت باز گشنه شده بود نمی‌دونم یا تشنه بود داشت تو خواب نق میزد سریع شیر پاستوریزه ریختم توی شیشه چون دراز کشیده بود گفتم تو شیشه بدم بهش ( دوستان اصلا به پسرم شیر خشک ندادم فقط شیر خودمو خورده ) بعد همون‌طور که چشماش بسته بود شیزشو خورد و منم سریع کنارش دراز کشیدم و اونم دید کنارش خوابیدم ، چشماشو بست و ساعت هشت و ربع بود که خوابید 😊
امیدوارم این تجربه براتون مفید باشه مامان های عزیزم ❤️