این تجربه من از شیر گرفتن پسرم . متاسفانه عادت داشت موقع خواب فقط سینم دهنش باشه تا بخوابه ، شبا سه جهار بار بیدار میشد واسه شیر .خیلی وابسته سینم شده بود ولی حیف ک من شیر نداشتم وقتی سینم میمکید حس میکردم جونم درمیاد از بس هیچی نداشتم .ولی بلخره تصمیم گرفتن از شیر خودم بگیرم ولی بجاش چیزای دیگه جایگزین کنم . اول تا چند روز فقط قبل خواب شیر میدادم بعدش تصمیم گرفتم شبا هم شیر ندم . اخ نگم براتون خونه رو سرش گذاشته بود . اولش قبل خواب دادم بعد گفتم توی طول شب بیدار بشه ندم . هر دوساعت بیدار میشد واسه شیر خیلی بی قراری می‌کرد ولی من کلی خوراکی براش آماده کرده بودم خداروشکر آروم میشد توی کالسکه میچرخوندم تا بخوابه . ولی اين بهم ثابت شد یا کامل از شیر بگیرم یا دوباره شیر بدم چون حس میکردم بچم اینجوری نمیتونه سینه فراموش کنه .پس تصمیم گرفتم هرچی زودتر کامل بگیرم . اینم بگم سر سینه هام شربت استامینوفن زدم خیلی بدش اومد. ☺️ . وای مشکل من بیشتر همین شیر شب بود . شب دوم اول شیر خشک دادم بعدش منتظر موندم بازی کنه ولی بازم نمیتونست بخوابه منم تو کالسکه چرخوندم. اینم بگم خیلی گریه هاش کم شده بود . و توی طول شب یه بار بیدار شد که با خوراکی آرومش کردم و به سختی خوابید . صبح هم بیدار شد بهش شیر خشک دادم ک خوابید . خداروشکر کم کم داره عادت میکنه ولی هنوز بی قراری ها ادامه داره ... اینم بگم توی مدت شیر دهی حتما با خوراکی های مناسب حواسش پرت کنید و حتما قبل خواب سیر باشن

۳ پاسخ

عزیززززززم خدا قوت بهت
اتفاقا منم روش اصولی کم کردن شیر رو تو تاپیک جدیدم نوشتم
کسی راهکار خواست بخونه حتمااااا
اینو بدونیم که همه ی ما هم مسیر هستیم
و تا موفقیت فقط کمی صبوری لازمه

‌تو که داری شیر خشک میدی باز سخت نیس دوباره از اونم بگیری

خداقوت عزیزم
خوراکی مثلا چیا میدادین نصف شب؟ یعنی از خواب بیدار میشد؟ بعد از تو کالسکه خواب میرفت میزاشتینش سرجاش؟

سوال های مرتبط

مامان بهنام مامان بهنام ۱ سالگی
بالاخره از شیر گرفتم
مامانایی که بچه هاشون فقط زیر سینه میخوابن بیان تجربمو بخونن، اول روش تدریجی رو انتخاب کردم به مدت دوهفته شیردهی رو کم کردم طوری که دیگه تو روز اصلا شیر نمیدادم فقط موقع خواب ظهر و شب میدادم، بعدش برای خوابش اگه میشد ینی بچه گریه نمیکرد و تو بغلم میخوابید بدونه سینه میخوابوندم بعضی وقتام خیلی بیقراری میکرد دیگه چاره ای نداشتم میدادم، بعد دیدم تدریجی دیگه جواب نمیده تصمیم گرفتم چسب بزنم، دستمال کاغذی گذاشتم دورشم چسب برق زدم شب اول گریه کرد بهش نشون میدادم درجا ساکت میشد یه کم بیقراری کرد راش بردم خوابید تا صب هم یک بار پاشد باز همین کارو کردم خوابید، شب دوم راحت خوابید تاصب بیدار نشد، ولی شب سوم اولش خوابید ولی دیگه ساعت 5 پاشد دیگه هی بیدار میشد تا 9 صب، پدرم دراومد، خیلیییی سخت گذشت پامیشد گریه میکرد به بدبختی میخوابوندمش باز دودقه بعد بیدار میشد، خلاصه که همین بود و الانم یک هفته گذشته عادت زیر سینه خوابیدن از سرش افتاده، روپا اصلا نمیخوابید الان بعضی وقتا بیخوابه، کلا گریه و نق نقش تو طول روز خیلی کم شده چون قبلا همش نق میزد که سینه بدم الان دیگه نه 👌