بالاخره از شیر گرفتم
مامانایی که بچه هاشون فقط زیر سینه میخوابن بیان تجربمو بخونن، اول روش تدریجی رو انتخاب کردم به مدت دوهفته شیردهی رو کم کردم طوری که دیگه تو روز اصلا شیر نمیدادم فقط موقع خواب ظهر و شب میدادم، بعدش برای خوابش اگه میشد ینی بچه گریه نمیکرد و تو بغلم میخوابید بدونه سینه میخوابوندم بعضی وقتام خیلی بیقراری میکرد دیگه چاره ای نداشتم میدادم، بعد دیدم تدریجی دیگه جواب نمیده تصمیم گرفتم چسب بزنم، دستمال کاغذی گذاشتم دورشم چسب برق زدم شب اول گریه کرد بهش نشون میدادم درجا ساکت میشد یه کم بیقراری کرد راش بردم خوابید تا صب هم یک بار پاشد باز همین کارو کردم خوابید، شب دوم راحت خوابید تاصب بیدار نشد، ولی شب سوم اولش خوابید ولی دیگه ساعت 5 پاشد دیگه هی بیدار میشد تا 9 صب، پدرم دراومد، خیلیییی سخت گذشت پامیشد گریه میکرد به بدبختی میخوابوندمش باز دودقه بعد بیدار میشد، خلاصه که همین بود و الانم یک هفته گذشته عادت زیر سینه خوابیدن از سرش افتاده، روپا اصلا نمیخوابید الان بعضی وقتا بیخوابه، کلا گریه و نق نقش تو طول روز خیلی کم شده چون قبلا همش نق میزد که سینه بدم الان دیگه نه 👌

۹ پاسخ

منم ی پنج روزی میشه از شیر گرفتمش بجاش غذا میدم باشیر ماجان خدارو شکر.

عبن دختر من هست.فقط تو گهواره می‌خوابه.بد بخت شدم هیچ جا نمیتونم برم

آفرین به تو مادر نمونه خوشبحالت پسرم هم غذا میخوره هم سینه چه غذا بخور چه نخوره خیلی سینه رو میخوره

چطور شد که قبل دوسال گرفتین؟

سلام از وقتی که پسرتون رو از شیر گرفتین غذا خوب میخوره

اخییی بچه بیچاره تا صب گوشنه میخابه چطو دلتون میاد واقعاااا من ک تا۲سالگی بش میدم دلم نمیاد گوشنه بمونه بعد سینه گرفتی حداقل شیرخشک میدادی شبا با وقتایی ک گوشنشه شیرخشک ندادی شیرپاستوریزه یاهرشیری ک خوبه میدادی بش هیچی مث شیر بچه رو قانع نمیکنه اونم بچه ۱سال و نیمه..اونقد ک غذا نمیخورن مث ما ک سیر بشن راحت بخابن
مخصوصا حالاهاا ک کم کم شب هم طولانی میشه چطو میخاد بخابه تا صب شکم خالی
ادم بزرگ گوشنه میشه با این همه خوردن چ برسه ب بچه.

خیلی زود گرفتی .. گناه داره.. حداقل شیرخشک میدادی

زود نیست مگه؟
آخه میگن تا دوسالگی
خودم از خدامه زودتر از شیر بگیرم

منم میخوام از شیر بگیرم دخترمو ولی خیلیییی اذیت میکنه 💔 وابسته شیره خصوصا صبحا سینم حتما تو دهنش باشه و مک بزنه

سوال های مرتبط

مامان فندوقی مامان فندوقی ۱ سالگی
این تجربه من از شیر گرفتن پسرم . متاسفانه عادت داشت موقع خواب فقط سینم دهنش باشه تا بخوابه ، شبا سه جهار بار بیدار میشد واسه شیر .خیلی وابسته سینم شده بود ولی حیف ک من شیر نداشتم وقتی سینم میمکید حس میکردم جونم درمیاد از بس هیچی نداشتم .ولی بلخره تصمیم گرفتن از شیر خودم بگیرم ولی بجاش چیزای دیگه جایگزین کنم . اول تا چند روز فقط قبل خواب شیر میدادم بعدش تصمیم گرفتم شبا هم شیر ندم . اخ نگم براتون خونه رو سرش گذاشته بود . اولش قبل خواب دادم بعد گفتم توی طول شب بیدار بشه ندم . هر دوساعت بیدار میشد واسه شیر خیلی بی قراری می‌کرد ولی من کلی خوراکی براش آماده کرده بودم خداروشکر آروم میشد توی کالسکه میچرخوندم تا بخوابه . ولی اين بهم ثابت شد یا کامل از شیر بگیرم یا دوباره شیر بدم چون حس میکردم بچم اینجوری نمیتونه سینه فراموش کنه .پس تصمیم گرفتم هرچی زودتر کامل بگیرم . اینم بگم سر سینه هام شربت استامینوفن زدم خیلی بدش اومد. ☺️ . وای مشکل من بیشتر همین شیر شب بود . شب دوم اول شیر خشک دادم بعدش منتظر موندم بازی کنه ولی بازم نمیتونست بخوابه منم تو کالسکه چرخوندم. اینم بگم خیلی گریه هاش کم شده بود . و توی طول شب یه بار بیدار شد که با خوراکی آرومش کردم و به سختی خوابید . صبح هم بیدار شد بهش شیر خشک دادم ک خوابید . خداروشکر کم کم داره عادت میکنه ولی هنوز بی قراری ها ادامه داره ... اینم بگم توی مدت شیر دهی حتما با خوراکی های مناسب حواسش پرت کنید و حتما قبل خواب سیر باشن
مامان نفس خانمی💜🥺 مامان نفس خانمی💜🥺 ۱ سالگی
چالش ترک دادن پستونک😃

شب اول که ناگهانی ازش گرفتم خیلی بد بود قبل خواب ناله و گریه میکرد..سرش میزد به در و دیوار .پتو گاز میزد که پستونک میخوام..باهاش همدردی میکردم صحبت میکردم فایده نداشت فقط جیغ و گریه
۱ ساعت بغلش گرفتم رله رفتم نازش کردم لالایی خوندم تا خوابید🥲
۲ ساعت بعد تو خواب دنبال پستونکش می‌گشت پیدا نکرد دوباره از اول گریه..آب میدادم قبول نمی‌کرد. تا با بدختی یکم شیر درست کدم بهش دادم آردم شد یکم خوابید اونم فقط تو بغلم...تا هود ظهر ۵ بار این مرحله ها رو رفتیم 🥲🥲که دیگه ساعت ۳ عصر بیدار شد نخوابید تا شب

شب دوم: چون روز قبلش خسته شده بود از گریه و خواب خوبی نداشت و قبلش بردمش پارک بازی کردم باهاش و در طول روز پستونکش قیچی کردم گزاشتم مثل همیشه جلو چشمش باشه ‌‌برمی‌داشت میگفت اوف شده میختدید ..یکم بهتر شده بود مثل اینکه...قبل خواب گفتم برو پستونک بردارهای گفت نمیخوام و حالت عوق زدن نشون داد و خندید...فقط شیرش خورد و خوابید تا خود ظهر بدون هیچ گریه ای

فقط امروز عصر دوبارع بهونه پستونک گرفت واسه خوابش تا اون نصف رو بهش ندادم و یکم میک نزد نخوابید که نخوابید
اللن هم راحت خوابید بدون بهونه گرفتن😍
دعا کنین باقیش هم راحت بگذره و کلا دیکه بهونه اش نگیره🤗
مامان ♥️mahour🧿 مامان ♥️mahour🧿 ۱ سالگی
تجربه از شیر زدن پسرم❤️🤤
که میخان بچتون از شیر بگیرین اگه دوست داشتن از تجربم استفاده کنن اگه هم نه که هیچی نیان بگین ایطور بچه اذیت میشه ...

روز شنبه عصر ساعت ۵ بردمش خونه داداشم با بچه ها بازی کرد دیگه منم کمک زن داداشم فرش شستم خواهرم هواسش به بچم یا بقیه بود بچه خیلی دورش بودن دیگه تا ساعت ۱۰ شب بهش شیر دادم باز بازی کرد نزاشتم بخواب تا خوب خسته بشه
ساعت ۱۲ شب خسته شد و دیگه شیر بهش دادم گرفت خوابید
مثل شب های قبل که ساعتش می دونستم کی بیدار میشه بیدار شد ساعت ۲ شب
و من از قبل عطاری بهم یه پودری داد به اسم صبر
زدم رو سینم فقط گذاشتم یکم بوش کنه دید بوش بده دیگه شیر نخورد درحد دو دیقه گریع کرد بعدش خوابید
باز ساعت
ساعت ۴ بیدار شد شیر خاست سرگرمش کردم
اهنگ گذاشتم واسش دیگه با آهنگ خوابید
ساعت ۷ صبح بیدار شد دیگه براش آب شربت لقمه نون پنیری براش گرفتم خورد سیر شد خوابید تا ساعت ۱۰ صبح
دیگه بعدش باز بیدار شد سرگرم شد با بچه داداشم اومد نگاه سینم کرد منم بهش گفتم اخ دیگه خودش هم فهمیدکه نباید بخوره هی می گفت اخ
ساعت ۲ظهر شد غذا دادمش خورد خوابید
ساعت ۴ بیدار شد دیگه خواهرم بردش بیرون سرگرم شد باز اومد تقویتش کردم بادام‌.. خورد دیگه یکم بازی کرد
دیگه ساعت ۹ شب یکم خوابید بیدار شد گذاشتم یکم دیگه خسته بشه و شام باز بهش دادم خورد دیگه ساعت ۱۱ نیم خوابید
مامان 𝕾𝖍𝖆𝖍𝖆𝖓 مامان 𝕾𝖍𝖆𝖍𝖆𝖓 ۱ سالگی
سلام مامانای عزیز

منم شاهان و ۱۱ شهریور از شیر گرفتم به دلیل اینکه از نمودار خودش پایین تر اومده بود و قد و وزنش ماشین تر از حد نرمال بود
یه سری تجربه ها بدست آوردم که بنظرم خالی از لطف نیست دونستنش
مامانا اشتباه من و نکنید لطفا شاهان من فقط با سینه می‌خوابید هر زمان شب بیدار میشد بخاطر اینکه با گریه هاش بقیه رو بلند نکنه شیر میدادم بارها سعی کردم شیر شب شو قطع کنم اما موفق نشدم وحشتناک گریه میکرد تا شیر میدادم می‌خوابید قبل از شیر گرفتن آموزش خواب داشته باشین که من واقعا اذیت شدم
دوم من تدریجی گرفتمش از ۱۱ شیر روز رو کلا قطع کردم اما شبا بهش میدادم و تا ۲۰ به مرور قطع کردم شیر شبش و
تمام این مدت در کنار پدرش خوابیده شب ها
اما چند روز پیش بیمار شد خودم کنارش خوابیدم تا سه شب نگران تب و استفراغ اش بودم خودم کنارش خوابیدم الان باز برگشتم به پله ی اول شبا دائم بیدار میشه گریه میکنه شب گذشته باز پدرش کنارش خوابید بنظرم ماه ها زمان میبره که یادش بره
اما روز اصلا سمت من برای شیر نمیاد
شاهانی که اصلا شیر پاستوریزه نمی‌خورد از شیر گرفتمش خورد حالا نمیگم از غذا خوردنش راضی ام نه اما خیلی بهتر از قبل شده خیلی قبلا یه قاشق هم غذا نمی‌خورد