میخوام تجربه قطع شیر شب دخترمو بهتون بگم
۵ روز پیش شروع کردم خداروشکر موفق شدم
اخه ددخترم بدیش این بود چون عادت داشت کلا هم شب هم روز باید شیر میخورد تا سینه تو دهنش باشه خوابش ببره یعنی از نوزادی عادت کرده بود بعد که خوابش میبرد در میاوردم بخاطر همین شیر شبش هم بخاطر وابستگیش بود وگرنه گشنش نبود
ابخاطر همین اول سعی کردم این عادت رو ترکش بدم و دو شب اول بهانه گرفت و گریه کرد ولی با روش جدید زود خوابش برد
اول که شامشو کامل میدم شیر بشه بعدش که میریم تو تخت بهش اول شیر میدم دراز کشیده نمیدادم که خوابش ببره موقع شیر خوردن برقا خاموش بود که بدونه موقع خوابه ولی من باهاش حرف میزدم و شعر میخوندم و ماساژش میدادم که بیدار بمونه بعد که حس کردم سیر شده دیگه همو کنار تخت ایستاده دورش هم نمیدم فقط ایستاده تو بغلم میگیرمش و تکونش میدم و براش لالایی میزارم نهایت ۵ دقیقه ای خوابش میبره شب هم اگر بیدار شه چون سیره فقط تشنشه چون بهش چند بار آب دادم دیگه بیدار میشه خودش میگه آبه میشینه میخوره بعد درازش میکشه دوباره خوابش میبره
خدایی دخترم خیلی خوب همکاری کردن هم باید بچه خودش امادگی داشته باشه هم خودمون نباید سریع خسته و تسلیم شیم وگرنه اونا میفهمن که حرف اوناست و دیگه با لجبازی و جیغ بهش میرسن منم دو شب اول دخترم گریه کرد با جیغ میگفت جیجی چون عادت کرده بود ملنی خواب براش این بود سینه تو دهنش باشه حتی سیر بود فقط تو دهنش نگه میداشت

۲ پاسخ

ممنون عزیزم از اینکه تجربه ت رو گفتی، من خیلی درگیر این موضوع هستم، دخترم هم مثل دختر شما فقط با مکیدن سینه میخابه، و پستونک هم نگرفت، شبا هم انقد خسته م فک میکنم توانش ندارم که شب بیداری بکشم، هرچند الان هم خواب درستی نمیرم 😢 میگم بیام این دوره های اموزش خواب شرکت کنم... نمیدونم کلا با این موضوع خیلی درگیرم

دقیقا همین طوره عزیزم باید این کارو 6ماهگی انجام میدادی اما الانم خوبه خداروشکر

سوال های مرتبط

مامان بهنام مامان بهنام ۱ سالگی
بالاخره از شیر گرفتم
مامانایی که بچه هاشون فقط زیر سینه میخوابن بیان تجربمو بخونن، اول روش تدریجی رو انتخاب کردم به مدت دوهفته شیردهی رو کم کردم طوری که دیگه تو روز اصلا شیر نمیدادم فقط موقع خواب ظهر و شب میدادم، بعدش برای خوابش اگه میشد ینی بچه گریه نمیکرد و تو بغلم میخوابید بدونه سینه میخوابوندم بعضی وقتام خیلی بیقراری میکرد دیگه چاره ای نداشتم میدادم، بعد دیدم تدریجی دیگه جواب نمیده تصمیم گرفتم چسب بزنم، دستمال کاغذی گذاشتم دورشم چسب برق زدم شب اول گریه کرد بهش نشون میدادم درجا ساکت میشد یه کم بیقراری کرد راش بردم خوابید تا صب هم یک بار پاشد باز همین کارو کردم خوابید، شب دوم راحت خوابید تاصب بیدار نشد، ولی شب سوم اولش خوابید ولی دیگه ساعت 5 پاشد دیگه هی بیدار میشد تا 9 صب، پدرم دراومد، خیلیییی سخت گذشت پامیشد گریه میکرد به بدبختی میخوابوندمش باز دودقه بعد بیدار میشد، خلاصه که همین بود و الانم یک هفته گذشته عادت زیر سینه خوابیدن از سرش افتاده، روپا اصلا نمیخوابید الان بعضی وقتا بیخوابه، کلا گریه و نق نقش تو طول روز خیلی کم شده چون قبلا همش نق میزد که سینه بدم الان دیگه نه 👌
مامان فندوقی مامان فندوقی ۲ سالگی
این تجربه من از شیر گرفتن پسرم . متاسفانه عادت داشت موقع خواب فقط سینم دهنش باشه تا بخوابه ، شبا سه جهار بار بیدار میشد واسه شیر .خیلی وابسته سینم شده بود ولی حیف ک من شیر نداشتم وقتی سینم میمکید حس میکردم جونم درمیاد از بس هیچی نداشتم .ولی بلخره تصمیم گرفتن از شیر خودم بگیرم ولی بجاش چیزای دیگه جایگزین کنم . اول تا چند روز فقط قبل خواب شیر میدادم بعدش تصمیم گرفتم شبا هم شیر ندم . اخ نگم براتون خونه رو سرش گذاشته بود . اولش قبل خواب دادم بعد گفتم توی طول شب بیدار بشه ندم . هر دوساعت بیدار میشد واسه شیر خیلی بی قراری می‌کرد ولی من کلی خوراکی براش آماده کرده بودم خداروشکر آروم میشد توی کالسکه میچرخوندم تا بخوابه . ولی اين بهم ثابت شد یا کامل از شیر بگیرم یا دوباره شیر بدم چون حس میکردم بچم اینجوری نمیتونه سینه فراموش کنه .پس تصمیم گرفتم هرچی زودتر کامل بگیرم . اینم بگم سر سینه هام شربت استامینوفن زدم خیلی بدش اومد. ☺️ . وای مشکل من بیشتر همین شیر شب بود . شب دوم اول شیر خشک دادم بعدش منتظر موندم بازی کنه ولی بازم نمیتونست بخوابه منم تو کالسکه چرخوندم. اینم بگم خیلی گریه هاش کم شده بود . و توی طول شب یه بار بیدار شد که با خوراکی آرومش کردم و به سختی خوابید . صبح هم بیدار شد بهش شیر خشک دادم ک خوابید . خداروشکر کم کم داره عادت میکنه ولی هنوز بی قراری ها ادامه داره ... اینم بگم توی مدت شیر دهی حتما با خوراکی های مناسب حواسش پرت کنید و حتما قبل خواب سیر باشن
مامان پسته جون مامان پسته جون ۱ سالگی
خانوما من دوتا کار کردم که خیلی رو بچه م جواب داده و خواب و خوراکش بهتر شده گفتم تجربمو بنویسم:

یکی اینکه اتاقشو جدا کردم. راستش اولا رو تخت کنار مادر چسبیده به تخت خودمون میخوابید بعد تخت کنار مادر براش کوچیک شد دیگه کنار تختمون روی زمین براش رختخواب مینداختم میخوابید. ولی راحت نبودیم که بچه دائم توی اتاق ماست ، به جز اون دریچه کولر هم مستقیم روش بود دیگه چند روز پیش با ترس و لرز بردمش اتاق خودش توی تختش که حفاظ داره خوابوندم باورتون نمیشه این چند روزه خوابش چقدر بیشتر و بهتر شده شبا ۱۱ تا ۱۰ صبح میخوابه و روزا هم سه ساعت میخوابه ماشالله ، اصلا هم گریه نکرد و نترسید خداروشکر🤲 (البته اینم بگم که پسر من نصفه شبا عادت بیدار شدن نداشت از قبل)

دوم اینکه من قبلا صبح که ساعت ده بیدار میشد و شیر میخورد، ۱۲ یه میانوعده بهش میدادم و ساعت ۲ هم ناهار یعنی کلا طی روز دو ساعت یه بار بهش خوراکی یا شیر میدادم چون همش نگران بودم که نکنه گشنش باشه الان به نگرانیم غلبه کردم و فاصله وعده هاشو سه ساعت در نظر میگیرم مثلا ساعت ۱۰ که شیر یا صبحانه خورد دیگه بهش چیزی نمیدم ( یا گاهی یه چیز کوچولو میدم در حد نثف قاچ هندونه) تا ساعت ۱ که ناهار میدم ... خییییلی بهتر میخوره چون سه ساعت فاصله بینشونه و کلا بقیه شیر و میانوعده هاش و هرچی براش میارم هم کامل میخوره ولی اونجوری از هرچیزی که براش میوردم یه نوک میزد و آخرشب که حساب کتاب میکردم میدیدم واقعا درمجموع چیز زیادی نخورده.