تازه بیمارستان اشغالی بود نه برانکارد اورد نه ویلچری با درد فراون خودم رفتم تا بلوک زایمان
وااای نگو
من سات ۱۲ شب زیر شکمم درد گرفت تا صب بیدار بودم صب لک بینی داشتم فهمیدم درد زایمانمه شوهرم صبحانه خورد رفت سر کار خوهر کوچیکم پیشم بود هی زیره جوش دادم دیگه سات پنج زنگ زدچم شوهرم میاد منم دردااام شدید شده بود سات هفت شوهرم رسید من ساک براشته اماده تکون خورده هم نمیتوانم شوهرم تازه نشسته رو مبل ساندویچ میخوره😶دیگه بیمارستان ۴۰ دیقه نیم سات فازصله داشت تا خونه رفتیم تو راه کیسه ابم پاره شد تو ماشین دردم هر دو دیقه یک بار شد رسیدم بیمارستان همه هول کردن گفتن زور نزن تا وسایلاشونو اماده کردن انقد دیگه دیر رفته بود😂😂
خداحفظشون کنه عزیزم 😍😍😍😍😍من واسه زایمان اول و دومم بچه بودم 😂 ولی واسه این همه چی میدونم دیگه اونم طبیعی هستم خدا ب دادم برسه🥺
من که تو اتاق عمل اینقدر جیغ و داد کردم انگار داشتم زایمان طبیعی میکردم😂
نمیدونم چرا بیهوشم نکردن!
بدترین روز زندگیم روز زایمانم بود کیسه ابم پاره شد ۱۰ روز مونده به زایمانم با ۱ سانت بردنم زایشگاه برا زایمان طبیعی ساعت ۲ شب
خیلی خلاصه بگم که ۱۸ ساعت درد کشیدم و مرگم و جلو چشمام دیدم فقط صدای ماما میزدم میگفتم بیاین من و معاینه کنید ببینید چند سانت شدم
بعدش ک پسرم بدنیا اومد اینقدر حالم بد بود هیچ حسی نداشتم بهش 😔 از بس درد کشیده بودم
بعدشم ک سختیای بخیه و افسردگی بعد زایمان
خداحفظشون کنه گلم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.