درد و دل کوچولو


اسفند ماه که میشه به حمدلله بابت شغلم سرم شلوغ میشه و تایم بیشتری سرکارم خیلی خستگی داره خیلی انرژی میخواد گاهی انقد پشت سر هم میشه که وقت ندارم حتی غذا بخورم
دو شب پیش انقد خسته بودم که وقتی نورا رو رفتم بگیرم احساس میکردم نا ندارم اصلا اما خونه که اومدم دراز کشیدم دیدم همش میچسبه بهم اولش خیلی عصبی شدم خب منم ادمم دیگه خسته بودم
خیلی خودمو کنترل کردم که داد نزنم نفس عمیق کشیدم نگاش کردم احساس کردم از تمام دنیا منو توجه منو میخواد
انگار به من نیاااز داشت بغلش کردم یادم نمیادچجوری اما همسرم اومد خونه و ازمون عکس گرفت درحالی که جفتمون هنوز خواب بودیم و نورا سرش روی تن من بود
عکس و که دیدم حس کردم با وجود تمااااام خستیگام ،تمام وقت نداشتنا،تمام این شلوغی دورم،سختی و نفهمیدای ادمای اطرافم و..
چقد خوشبختم که نورا رو دارم
فکرش و بکن یه نفر که از اینهمه ادم روی کره ی زمین با تمام وجود کنار من احساس امنیت و ارامش میکنه و فقط بودن منو میخواد
نه جسمم،نه کارم نه هیچ چیز دیگه
فقط منو میخواد
با اینکه شاغلم،همسرم،خانه دارم،دخترم،خواهرم ،عروسم اما هنوزم میگم
سخت ترین شغل دنیا مادر بودن
با تمام وجودم عاشق سختیاشم و خداروهزار بار شکر برای این برکت و امید زندگیم🥺💙

۱۱ پاسخ

خداروشکر ❤❤😊

مگه شغلت چیه عزیزم
دست منم بندکن 😅😅😅

گریه کردم چقدر قشنگ نوشتی😭

چرا من حس میکنم دخترم اصلا بامن خوب نیست برا همه ذوق میکنه الی من

حمدلله منظور سورحمدبایدخوند

بغضی شدم🥺🥺🥺❤❤❤

خدا را شکر
آفرین که تونستی به اعصاب خسته ات کنترل داشته باشی و اون طفل رو از خودت نرنجوندی ، طفلی که از تمام خستگی های تو بی خبره و فقط نیازمنده همین آغوش امن مادره

الهی هیچ فرزندی آغوش امن مادرش رو از. دست نده

آمین

چ خوب نوشتی واقعااا

چ قشنگ گفتی😊😊😊😊

گلاب بو کنید بزنین روتون آرامش انی میاره

عزیزم
همیشه در کنار هم باشید الهی❤️

سوال های مرتبط

مامان 𝕾𝖍𝖆𝖍𝖆𝖓 مامان 𝕾𝖍𝖆𝖍𝖆𝖓 ۱ سالگی
منی که اندازه ی یه زن ۶۰ ساله تجربه دارم
سال قبل نفهمیدم کی بهار تموم شد بهاری که هر سال با یه روزش به وجد می اومدم نه بهاری ؛ شکوفه ی بارونی و....هیچ
تمامم در اختیار پسرکم بود و الان به خودم افتخار میکنم که تونستم و از پسش بر اومدم 😊
میخوام اینو بگم ۹ ماه غذای من مرغ و گوشت گوسفند بدون ادویه و رب و...بود
نه سبزی نه میوه هیچ همین دوتا قلم
۹ ماه تمام سخت گرفتم و کنترل کردم 😰
بعد از ۹ ماه با یک دکتر مشاوره آنلاین گرفتم و کم کم و هر بار به اندازه ی یک نخود رژیمم رو شکوندم و بعد به شاهان میدادم
یعنی اول خودم میخوردم علائم رو یادداشت میکردم یعد از سه روز به شاهان میدادم اوایل با هر چیزی دونه میزد که دکتر گفت توجه نکن
روزای سختی بود واقعا الان بهش فکر میکنم تنم میلرزه🥴
الان بعد از ۱۴ ماه خودم دارم لبنیات مصرف میکنم البته هنوز به شیر نرسیدم و یکم دارم دست دست میکنم راستش میترسم اما باید این ترس و کنار بزارم
بیشتر دکترای مطرح آلرژی شاهان رو می‌دیدند می‌گفتند ممکنه تا ۳ تا ۶ سالگی همراهش باشه اما واقعا من ۹ نزاشتم کوچکترین آلرژنی به بچه برسه حتی یه دونه کنجد 🥰
اینو میخوام بگم خودتون بهترین دکترین برای بچه هاتون اگر آلرژی دارن دل و بزنید دریا شروع کنید من خودمم میترسیدم
با اینکه شاهان الان با نخوابیدن و نخوردن هاش خیلی اذیتم میکنه و واقعا گاهی به بن بست میرسم اما خدا رو شکر که حداقل میتونم هر چیزی و که دوست داره رو بهش بدم 🥰
لطفا برام انرژی مثبت بدین و نگید خوشبحالت و....که واقعا راه درازی و سخت و گذروندم 😭
امیدوار باشید روزی تمام این سختی ها تموم میشه🌱✋